همزمان با بزرگداشت روز عطار (شیخ فریدالدین محمدعطار نیشابوری) آلبوم موسیقی «عطاریه» در فرهنگ سرای ارسباران رونمایی شد. در این برنامه، در کنار رونمایی از این آلبوم، بزرگداشتی برای عطار نیشابوری با سخنرانی دکتر محمد بقایی (ماکان) و نقد آلبوم توسط علیرضا میرعلی نقی و سجاد پورقناد به همراه اجرای زنده بخش هایی از آلبوم به اجرا رسید.
در ابتدای این مراسم دکتر محمد بقایی (ماکان) درباره جایگاه عطار نیشابوری و زندگی او و منطق الطیر سخن گفت و به تفسیر داستان شیخ صنعان پرداخت. او در این داستان را نمادی از غرب (یونان) و شیخ صنعان را نمادی از شریعت دانست و به تقابل این دو را مورد ارزیابی قرار داد.
پس از پایان گفته های دکتر بقایی، علیرضا میر علی نقی و سجاد پورقناد برای نقد این آلبوم به روی صحنه آمدند. در ابتدای علیرضا میرعلینقی درباره این اثر گفت: تا جایی که حافظه ام یاری می کند، در بیست سال اخیر یا بعد از انقلاب، این اولین آلبومی است که با محوریت اشعار عطار ساخته شده. است؛ قبل از انقلاب محوریت اشعار از سعدی بود که بعد از انقلاب به دلایلی که خودم هم نمیدانم تبدیل شد به حافظ و مولانا! این یکی از نکات مثبت این آلبوم است و نکته مثبت دیگر استفاده از مایه های بیات ترک و افشاری و سه گاه است که آنها هم به دلایل نامعلومی، امروز به آنها خیلی کم پرداخته می شود و ذهنیت جامعه موسیقی ساز به سمت تک مایگی رفته است. دو قسمتی که نظر من را در این آلبوم جلب کرد، قطعه سرچشمه و تکنوازی های سه تار و نی بود.
ایرادات کار به نظر من این است که این آلبوم نه اجرای مو به مو یک سنت جا افتاده و یکسری قطعات شناخته شده است و نه توانسته به عنوان یک کار خلاق از کلیشه ها فاصله لازم را بگیرد. استفاده مکرر از ریتمهای لنگ که در موسیقی ما اشباع شده و عدم توجه به ریتم هایی که قبل از دهه شصت استفاده می شد هم از ایرادات کار است و به نظر من اگر تنوع ریتمیک بیشتری در کار دیده می شد بهتر بود.
پس از سخنان علیرضا میر علی نقی، سجاد پورقناد گفت: در نقد این آلبوم از روش نقد استاد محسن قانع بصیری استفاده می کنم که با عنوان نظریه «سازه های میانی» معرفی شده است. پس از آن وی به تشریح این نظریه پرداخته و از این طریق نقد آلبوم را آغاز کرد. پورقناد گفت: به عقیده من این اثر در بخش سازه های میانی قابل نقد است؛ استفاده گذرا و کم شمار از تکنیک های چند صدایی یکی از مهمترین نقاط ضعف این اثر محسوب می شود.
پورقناد ادامه داد: در زمینه «نغمه ارغنونی» باید اشاره ای کنم به مقاله «ادراک بی چگونه هنر» نوشته دکتر شفیعی کدکنی و اعتراف کنم بررسی «نغمه ارغنونی» یک اثر تا حد زیادی غیر ممکن است و تنها می توانم در این بخش بگویم، با قالب های کلیشه ای در این آلبوم روبرو هستیم؛ هرچند در بعضی از قطعات با وجود عدم نوآوری در روش کلیشه ای آهنگسازی، با ملودی های جذابی روبرو می شویم که این خود کار شاید مشکل تر از یک اثر تالیفی باشد.
پورقناد با شمردن آهنگسازان بزرگ موسیقی کلاسیک که مولف نبودند گفت: گاهی در نرم ماندن و حرف نو زدن بسیار مشکل تر است از شکل دادن فضایی به کلی جدید.
۱ نظر