در اینجا صحبتم را تمام میکنم و توجه را جلب میکنم به منابع مکمل شفاهی و مکتوب و تاریخیای که وجود دارند و در نهایت باز هم به جناب آقای دکتر قادری تبریک میگویم چون این ردیف نزد معدودی از اهل فن مشهور بود و میشناختند و سالها رویش کار میکردند ولی تا وقتی اجرا نشود و به نتنویسیای قابل فهم برای اکثریت جامعۀ موسیقی تبدیل نشود تأثیری ندارد، کمااینکه چند سال است نسخۀ خطی نتنوشتههای هدایت چاپ شده و فکر نمیکنم کسی دیده باشد و شاید پنج نفر، ده نفر با آن دستوپنجه نرم کرده باشند. به همین خاطر، قطعاً این کتاب در معرفی این ردیف به جامعۀ بزرگتر موسیقی بسیار ارزشمند است و امیدوارم در آینده هر دو دوست عزیزمان به این نکات استیل اجرایی هم بیش از پیش توجه کنند.
آرشام قادری، بهعنوان آخرین سخنران، دربارۀ کتاب چنین گفت: این ردیف ردیف بسیار باارزشی است که، همانطور که آقای دکتر اسعدی گفتند، به آن جز در محافل خیلی تخصصی موسیقی توجه نشده است. آقای اسلامی که این مجموعه را در دست انتشار داشتند، وقتی کار نتنویسی کامپیوتری تمام شده بود خدمت آقای بهداد بابایی رسیده بودند و گفته بودند از شما بهعنوان نوازندۀ حرفهای سهتار که فقط سهتار مینوازد میخواهیم این کتاب را ببینید و ایشان نظر به لطفی که به بنده داشتند گفتند تو هم در این جلسات شرکت کن و شروع کردیم به بازخوانی اصل کتاب و من حتی نسبت به اصل نت کمی مشکوک بودم که نکند ما نتی را که اصل نوشتۀ هدایت نباشد شروع به تصحیح کنیم. خدمت دکتر ساسان سپنتا تماس گرفتم و گفتم شما این کتاب را دیده بودید؟ گفتند چنین کتابی را نزد آقای خالقی دیده بودم و در جاهایی با جوهر بنفش در آن نوشته شده بود و اگر این نسخه همان باشد باید جوهر بنفش هم درش باشد و من اسکنها را دیدم و جوهر بنفش را در صفحاتی از آن دیدم و خیالم راحت شد که این همان کتابی است که نزد استاد خالقی دیده بودند و شروع کردم به تصحیح.
برخی از دوستان به عبارت «تصحیح» برای بنده روی جلد کتاب حاضر اعتراض کرده بودند و گفته بودند تصحیح وقتی میسر است که چند نسخه از یک کتاب موجود باشد و آنها را با هم تطبیق دهی و آنگاه میتوانی بگویی تصحیح کردهای. وقتی فقط یک نسخه از این نتنوشته موجود است چرا واژۀ تصحیح را بهکار بردهاید؟
در پاسخ باید بگویم این ردیف میرزاعبدالله است. ردیف میرزاعبدالله را نورعلیخان برومند نواخته؛ ابوالحسن صبا نواخته و استاد صبا ماهور و همایون آنرا نت کرده و حاوی مطالبی است که به گوش ما آشناست و نمیخواهیم سوژهای خیلی رؤیایی را تصحیح کنیم. نسبت به آنچه در حافظۀ شنیداری ما وجود دارد و در قیاس با آنچه استادان و شاگردان میرزاعبدالله نواختهاند نتهایی نوشته شده است که در ساز آنها نمیشنویم و باید ببینیم که منظور هدایت از این طرز نگارش چه بوده است.
۱ نظر