سیستم موسیقی اروپا دقیقاً روی سیستم دوازده تن معتدل بنیانگزاری شده است. و تمام آن موجهایی که در موسیقی اروپا آمده است مثل باروک، کلاسیک، رمانتیک، حتی موسیقی مدرن و اکسپرسیونیست همگی روی گامدوازده تن تعدیلشده است. حتی موسیقی بازار مثلاً موسیقی راکاند رول و یا پاپ همه روی گام دوازده تن تعدیلشده است. حالا این سیستم را با سیستم موسیقی ایران مقایسه کنیم.
میبینیم سیستم موسیقی ایران کاملاً با این سیستم متفاوت است. موسیقی ایران روی فواصلی بیانشده که اساساً از پایه با موسیقی غرب متفاوت است. سیستم موسیقی ایران روی فواصل طبیعی و فواصل فیثاغورثی بنیانگزاری شده است و سیستم خیلی بازی هست و با موسیقی اروپا فرق میکند. یعنی میتوانید در اکتاو ۱۵ نغمه یا ۱۷ نغمه داشته باشید میتوانید تعداد نغمهها را بیشتر کنید و ۲۳ نغمه در اکتاو یا بیشتر داشته باشید.
مورد دیگری هم که یکی از ویژگیهای خاص موسیقی ایران است مساله دانگ هست. پایه موسیقی ایران دانگ هست؛ دانگ یعنی تتراکورد، من از لغت فارسی «چهارگرفت». برای «تتراکورد» استفاده میکنم. موسیقی ایران و موسیقی تمدنهای قدیم مثل تمدن یونان و هند همگی بر مبنای تتراکورد بنیانگزاری شدهاند. در موسیقی قدیم یونان تتراکورد خیلی مهم بوده است. سه نوع تتراکورد در آن وجود داشته تتراکورد دیاتونیک، آنارهارمونیک و کروماتیک. و فکر میکنم روی موسیقی ایران تأثیر گذاشته است. در موسیقی هند هم تتراکورد خیلی مهم است.
چهارگرفت در موسیقی هندوستان، چه شمال، چه جنوب هندوستان بسیار مهم است. ویژگی که موسیقی ایران دارد این است که خود چهارگرفت، تتراکورد، استقلال خاصی برای خودش دارد. در سیستم مقام تتراکوردها به هم وصل میشوند که گام اکتاوی را به وجود میآورند ؛که این را در موسیقی ترکیه و کشورهای عربزبان میبینیم. اما در ایران شاید به خاطر به وجود آمدن سیستم دستگاه خود چهارگرفت استقلال مخصوصی برای خودش دارد. و اگر بهردیف نگاه کنید متوجه میشوید این چهارگرفتها مرتب بهم ربط پیدا میکنند و گوشههای مختلف ردیف را تشکیل می دهند و همینطور مدام از خرد به کلان میروند. این گفته استاد داریوش طلایی است که موسیقی ایران از خرد به کلان میرود.
موسیقی ایران به خاطر حرکتی که دارد و انعطافی که تتراکوردها برای خودشان دارند بینهایت وسیع است و بینهایت منبسط. و موسیقی بینهایت پیچیده ای است. این مسائلی بود که زمانی که من تحصیل میکردم متأسفانه به ما نگفتند و من خودم به اینها رسیدم. دلیل اینکه من شروع به مطالعه موسیقی ایران سیستم مقام-دستگاه کردهام این است که از همان اوایلی که حتی در هنرستان موسیقی بودم به موسیقی محلی ایران خیلی علاقه داشتم و شروع به جمعآوری موسیقی محلی ایران کردم. آن زمان سیزده سال داشتم و خیلی جوان بودم. بعد که به اروپا رفتم به این جمعآوری ادامه دادم و از هرجایی که نوار کاستی به دستم میرسید آنها را جمع میکردم.
من یک مجموعه بزرگ از موسیقی محلی ایران دارم. تا سال ۱۹۸۷ من تنها اینها را جمع میکردم و تا یک دورهای با اینها کاری نمیکردم. اما در آخرین سالی که در وین بودم یک قطعه نوشتم به نام «چهار آواز محلی ایران» برای آواز و پیانو. البته بهگونهای بود که در بخش آواز یک آواز ساده محلی خوانده میشد اما پیانو خیلی پیچیده بود و حتی گاهی آتونال میزد. من تکنیکی را استفاده کرده بودم که اکنون به آن میگویند تکنیک کلاژ. دو چیز کاملاً متفاوت را رویهم گذاشته بودم. این قطعه مورد استقبال قرار گرفت و همین استقبال مرا به نوشتن دیگر قطعهها تشویق کرد و شروع کردم به نوشتن یکسری قطعه های دیگر که اولین قطعهها برای آواز و پیانو بود و بعد برای آواز و آنسامبل نوشتم. و یکسری قطعات دیگر که آواز ندارد. اینها را شمارهگزاری کردم. یعنی آوازهای محلی شماره یک، دو سه و…
۱ نظر