بخشی از آثار مربوط به دفاع مقدس، در سال های بعد از آن ساخته شده اند. نظیر قطعاتی که آقایان: روشن روان، انتظامی و شریفیان ساخته اند و اکثر آنها شنیده شده اند. بیشتر این آثار و بلکه تمام آنها، برای ارکستر بزرگ (بخوانیم ارکستر سمفونیک) و گاه گروه کر همراه آن نوشته شده و اجرا شده اند که در عرف معمول موسیقیدانان ما محمل مناسبی هستند برای نمایاندن شکوه و عظمت نبرد ۸ ساله ایران و عراق.
رویکرد به موسیقی دفاع مقدس، در سال های بعد از اتمام آن، در بطن خود محتوی نوعی حس بزرگداشت، تکریم و ادای احترام به خاطره ای است که قرار است همیشه شکوهمند و مقدس شمرده شود. طبیعی است که در هر حکومتی، آهنگساز، وقتی که سفارش ساخت اثری با حجم زیاد و بودجه سنگین را می گیرد، خواه ناخواه مبانی مورد تایید در ایدئولوژی نظام حاکم را رعایت می کند و سعی دارد که توانایی اش را در استفاده از فوت و فن و تکنیک اجرایی قوی و چشمگیر خرج کند.
این جزو ماهیت کارهای سفارشی است و از آن گریزی نیست بویژه این که اثر ساخته شده توسط آهنگساز، حتما باید در کلیشه های جا افتاده در ذهن مسئولان، خوش نشیند و آن را برای عموم مردم و مسئولان رده بالاتر، «قابل دفاع» نشان بدهد تا بتوان آن برنامه ها و سفارش ها را مکرر کرد.
این شرایط، محل وسیع و مساعدی برای خروج از «هنجار»های شناخته شده و تجربه گرایی با هدف محض هنری وجود ندارد. آهنگسازان شناخته شده ما در این سال ها آثار فاخر و قابل اجرایی را در ارتباط با دفاع مقدس ۸ ساله ساخته اند و نوع قرائت آنها از «موسیقی جنگ»، به عنوان فرمول رایج و همیشگی شناخته شده است، اما نگاهی درونی تر، بری از دغدغه های «سفارش»، ایمن از قرائت های مغرضانه نظریه سازان معطوف به ارباب قدرت (بخوانید سفارش دهندگان)، و مصر دریافتن فرم ها و فضاهای بدیع برای بیان حس های ناگفته، هنوز در عرصه موسیقی ویژه «دفاع مقدس»، متولد نشده است. آن قرائت همیشه حمایل آویخته و تاج گل در دست و سرودخوان، حاوی تمام برداشت ما از آن دوران نیست.
جای قرائت های مختلف از انواع دیگر خالی است. آثاری که حاوی نگاه عمیق تر، درونی تر، بیان غیر مستقیم و «موسیقایی» تر (یعنی بدون استفاده از شعر و گروه کر و…) باشد و حضور مؤلف در آن حس شود.
چنین اتفاقی در عرصه شعر جدید و در عرصه داستان نویسی نوین ایران افتاده و متن هایی ارزشمند تولید شده که خواندن آنها هم حاوی حرمتی عمیق و بی تظاهر به آن ۸ سال تکرار نشدنی است و هم حاوی حس زیبای التذاذ هنری و مشارکت در بازآفرینی «متن»ی که ابتدا توسط مؤلف آن نوشته شده و در قرائت های مختلف، گویی با هر خواننده (و در موسیقی: شنونده) آن، تولدی دوباره می یابد. تولد سلسله آثار جدید موسیقایی معطوف به خاطره سالهای دفاع و روحیه آن دوره، می تواند بر پایه چنین بینشی نیز باشد، هرچند که مطابق کلیشه ها نباشد.
روزنامه ایران ۱۵ مهر ۱۳۸۶
۱ نظر