گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

اریک ساتی (۱)

اریک ساتی (Alfred Éric Leslie Satie) آهنگساز و پیانیست فرانسوی، متولد ۱۷ مه ۱۸۶۶ هنفلور است. اولین آهنگ خود را در سال ۱۸۸۴ ساخت و نام خود را به عنوان اریک ساتی (Erik Satie) امضا نمود. ساتی در سال ۱۸۸۷ به عنوان “ژیمنوپدیست” (gymnopedist) خوانده شد، کمی پیش از آنکه مشهورترین اثر خود “ژیمنوپدی” (Gymnopédies) را خلق کند؛ ژیمنوپدی، واژه یونانی است به معنی‌ “جشن کودکان برهنه”.

ساتی بعدها خود را “فونومتریشن” (phonometrician) نامید به معنای کسی که صوت را اندازه گیری می کند، این اسم را پس از آنکه نامش در کتاب آهنگسازان معاصر موسیقی فرانسه در سال ۱۹۱۱ به عنوان “بی نظم اما با تکنیک بسیار بالا” ثبت شد، روی خود گذاشت.


audio fileبشنوید قسمتی از

“Gymnopédies”

از ساتی

علاوه بر ساختار ویژه در موسیقی وی، ساتی مجموعه نوشته هایی با مشارکت چندین ناشر از خود به جای گذاشته: از نشر دادائیست ۳۹۱ تا مجله سرگرمی آمریکایی… اگرچه در سالهای پایانی عمرش از اینکه همواره نوشته هایش را با نام خود چاپ کند افتخار می کرد اما در اواخر قرن نوزدهم از نامهای جعلی همچون: ویرجین لبیو و فرانچس د پال استفاده می نمود.

ساتی چهره ای برجسته در سبک آوانت گارد پاریس اوایل قرن بیستم بود.

آثار وی به نام سبکهای مینیمالیزم، موسیقی تکراری و نمایشی مضحک خوانده می شد!

ساتی نخستین درس‌های موسیقی‌ خود را از یک نوازنده ارگ در هنفلور فرا گرفت و پس از بازگشت به پاریس از همسر دوم پدرش که یک نوازنده و آموزگار پیانو بود به فراگیری موسیقی ادامه داد و در سال ۱۸۷۹ وارد کنسرواتوآر پاریس شد. جایی که خیلی زود به دلیل آنکه استادانش او را بی استعداد شناختند اخراج شد!

در سال ۱۸۸۵ بار دیگر در کنسرواتوآر پذیرفته شد اما این بار نیز نتوانست اساتیدش را تحت تاثیر قرار دهد، بنابراین یک سال بعد، رفتن به سربازی را انتخاب نمود. اگرچه در عرض چند هفته آنجا را نیز ترک کرد! در سال ۱۸۸۷ به تپه های مونمارتر پاریس پناه برد، در این زمان بود که دوستی خود را با شاعر دوره رومانتیک: پاتریک کونتامین (Patrice Contamine) آغاز نمود و اولین آهنگ خود را ساخت که توسط پدرش به چاپ رسید.

خیلی زود به گروه هنرمندان “گربه سیاه” (Le Chat Noir) پیوست و به آهنگسازی و چاپ آثارش ادامه داد. در همان دوره با کلود دبوسی آشنا شد. در اواسط ۱۸۹۲ اولین آثار خود را با روش آهنگسازی ویژه ای می ساخت.

در اوایل ۱۸۹۳ ساتی با سوزانه والادون (Suzanne Valadon) نقاش فرانسوی و مادر موریس اوتریلو (Maurice Utrillo) آشنا شد. آندو هیچ گاه ازدواج نکردند اما والادون به خانه ای در کنار خانه ساتی نقل مکان کرد. ساتی به شدت عاشق و تحت تاثیر وی بود و قطعه “رقصهای گوتیک” (Danses gothiques) را به نشانه ستایش از والادون ساخت و والادون نیز چهره ساتی را نقاشی نمود.

پس از شش ماه والادون او را ترک نمود و ساتی را بسیار تنها و با قلبی اندوهگین رها کرد. ساتی در همان سال برای اولین بار با موریس راول جوان آشنا شد. یکی از آثار آن دوره ساتی “رنجشها” (Vexations) بود که این اثر تا مرگ وی فاش نشد. در اواخر ۱۸۹۳ آغاز به نوشتن نامه ها و مقالات بسیاری نمود که خود را به عنوان یک مذهبی و هنرمند معرفی کرد. ساتی بیشتر زندگی‌ خود را با مشکلات مالی‌ سپری کرد.


audio fileبشنوید قسمتی از

“vexations”

از ساتی

در اواسط سال ۱۸۹۶ تمام امکانات مالی او از بین رفت و خانه اش به اتاقی نه بزرگتر از یک کارتون منتهی شد، دو سال بعد، پس از ساختن قسمت اول مجموعه “اتاقهای سرد” (Pièces froides) در سال ۱۸۹۷ به مناطق دورافتاده در پاریس نقل مکان کرد. در این دوره از حمایت مالی و معنوی برادرش کونراد برخوردار شد که بی شباهت به رابطه وینست ونگوگ با برادرش تئو نبود. نامه های وی به برادر حاکی از آن دارد که او باورهای مذهبی خود را کنار گذاشت که تا ماههای آخر زندگی به آنها بازنگشت.

گفتگوی هارمونیک

گفتگوی هارمونیک

مجله آنلاین «گفتگوی هارمونیک» در سال ۱۳۸۲، به عنوان اولین وبلاگ تخصصی و مستقل موسیقی آغاز به کار کرد. وب سایت «گفتگوی هارمونیک»، امروز قدیمی ترین مجله آنلاین موسیقی فارسی محسوب می شود که به صورت روزانه به روزرسانی می شود.

۱ نظر

  • خط آخر بهتر است اینطور تصحیح شود : نامه های وی به برادر حکایت از آن دارد که ساتی باورهای مذعبی خود را کنار گذاشت و تا ماه های آخر زندگی به آن ها بازنگشست.

    در شروع متن بهتر است بگوییم که آن اثر را با نام “اریک ساتی” منتشر کرد. با نامِ چیزی امضا کردن مرسوم نیست.

    نگوییم با نام های جعلی ، بهتر است بگوییم “با نام های دیگر” یا “مستعار”.
    بگوییم “آوانگارد”.

    سپاسگزارم بابت این متن.

بیشتر بحث شده است