شرکت اپرا که برای اولین بار توسط دولت مورد حمایت مالی قرار می گرفت شیوه ای اتخاذ کرده بود که کاملا با عملکردِ قبل از جنگِ بیچام متفاوت بود. دیوید وبستر، مدیر شرکت، به جای برگزاری فصل های کوتاه با نوازندگان برتر و با ارکستر سمفونیک اصلی، سعی می کرد آنسامبلی دائم از نوازنده های محلی راه اندازی کند که تمام طول سال را به اجرای متون ترجمه شده به انگلیسی می پرداختند. صرفه جویی بسیار زیاد در تولید و توجه زیاد به گیشه بسیار ضروری بودند و بیچام برای انجام چنین کاری گزینه مناسبی نبود.
این مسئله وقتی که بیچام بالاخره در سال ۱۹۵۱ دوباره به کاونت گاردن دعوت شد، نمود پیدا کرد.
وقتی که به او پیشنهاد شد که با یک گروه کر ۸۰ نفری Die Meistersinger را اجرا کند، او بر افزایش تعداد اعضای گروه به ۲۰۰ نفر پافشاری کرد. بیچام همچنین، بر خلاف سیاست وبستر اصرار داشت که این اثر را به زبان آلمانی اجرا کند. بیچام در ۱۹۵۳ اولین اجرای نخستین اپرای دلیوس (Delius) به نام ایرملین (Irmelin) را به اجرا درآورد و آخرین فعالیت های اپرایی او در بریتانیا مربوط می شود به اجرای زمیر و آزور (Zemire et Azor) از گرِتری (Gretry) در بت (Bath).
در بین سال های ۱۹۵۱ و ۱۹۶۰ بیچام بیش از ۹۲ اجرا را در سالن جشنواره سلطنتی رهبری کرد. از برنامه های شاخص بیچام که در طول همکاریش با ارکستر فیلارمونیک سلطنتی اجرا شدند می توان به این موارد اشاره کرد: سمفونی های بیزه (Bizet)، سزار فرانک (Cesar Frank)، هایدن (Hayden)، شوبرت (Schubert)، چایکوسکی؛ “Ein Heldenleben” از استرائوس، کنسرتوهایی از موزار و کامیل سن سانس (Camille Saint-Saens)؛ برنامه دلیوس/سیبیلیوس و بسیاری از قطعات کوتاهتر مورد علاقه اش.
هرچند بیچام دهه ۷۰ زندگیش را سپری می کرد اما اینگونه نبود که در رپرتوار شناخته شده خود انعطافی نشان ندهد. پس از مرگ ناگهانی ویلهلم فورت ونگلر (Wilhelm Furtwangler)، بیچام به احترام او رهبری دو برنامه ای که قرار بود همکار جوانترش در سالن جشنواره رهبری کند را به عهده گرفت؛ این برنامه ها عبارت بودند از کنسرتو شماره ۳ براندنبرگ باخ، راپسودی اسپانیایی راول (Ravel)، سمفونی شماره ۱ برامس و “essay” شماره ۲ برای ارکستر از ساموئل باربر (Samuel Barber).
بیچام در تابستان ۱۹۵۸، فصلی را در خانه اپرای کلمب در بوینس آیرس، آرژانتین رهبری کرد که اجراهای زیر را در بر می گرفت: اتللوی وردی (Verdi)، کارمن از بیزه (Bizet)، فیدلیو از بتهوون، سامسون و دالیلا از سن سانس و فلوت سحر آمیزِ موزار. این برنامه ها آخرین اجراهای اپرایی او بودند. آخرین بیماری او مانع از رهبری فلوت سحرآمیز در گلایندبورن و آخرین حضورش در کاونت گاردن برای رهبری تروای برلیوز شد.
بیچام شصت و سه سال پس از اولین سفرش به ایالات متحده، آخرین سفر خود را در اواخر ۱۹۵۹ برای رهبری در پیتزبورگ، سان فرانسیسکو، سیاتل، شیکاگو و واشنگتن به این کشور انجام داد. در طی این تور، بیچام همچنین اجراهایی را در کانادا رهبری کرد.
او در ۱۲ آوریل ۱۹۶۰ به انگلیس بازگشت و تا پایان عمرش این کشور را ترک نکرد. آخرین کنسرت بیچام در ۷ مه ۱۹۶۰ و در پورتزماوت بود. قطعات این برنامه که همگی انتخاب های خاص بودند عبارتند از: اورتور فلوت سحرآمیز، سمفونی شماره ۱۰۰ (نظامی) هایدن، تنظیم بیچام از هندل و …
۱ نظر