۱.۱.۲۷ محلی بختیاری
(همایون، شوشتری و بختیاری، ترانه های محلّی، گلهای رنگارنگ شمارهِ ۲۵۱)
توجّه به گنجینهِ عظیم و پربار الحان محلّی ایران از دیرباز در میان آهنگسازان ما مطرح بوده است. امّا جالب آنکه تلفیق این گوه های اصیل شرقی با تکنیک حیرت آور موسیقی غرب، در مواردِ بسیار نه تنها روح محلّی که ذات شرقی اثر را نیز محو ساخته است، تا آنجا که سکنهِ بومی خطّهِ زادگاهِ نغمه، از شناسائی اثر جدید عاجزند.
موفقیّتِ خالقی از این دیدگاه حقیقتاً قابل تحسین است. در اجرای اثر فوق در برنامهِ گلها، روح محلی اثر محفوظ و در عین حال با ادغام بجای ملودیهای مختلف و ترکیبِ سازها و مخصوصاً با بکارگیری عالی سازهای محلّی بر جذابیّت و شکوهمندی اثر افزوده شده است.
منظور از ادغام بجای ملودیهای مختلف، ابتکار بدیعی است که در اینجا بکار رفته و میتوان آنرا نوعی سنّت شکنی عالمانه و پسندیده نامید.
ارکستر در قسمت اعظم آهنگ، لحن نغمه خوانده شده را، برخلاف آنچه از دیرباز در موسیقی ما و بویژه در ترانه های محلّی مرسوم بوده، تکرار نمیکند. ارکستر تنها در همراهی با خواننده، نغمهِ اصلی را مینوازد و همواره با نغماتی نو به استقبال یا به بدرقهِ وی میشتابد. غنای هنری این ابتکار وقتی بیشتر لمس میشود که ارکستر سرانجام از نوآوری اجتناب و به تکرار نغمهِ اصلی بسنده میکند و آن در اواخر آهنگ است. ظاهراً این ابتکار تازگی ندارد و بخصوص در آثار وزیری بدفعات تکرار شده بود.
امّا دو نکته را نباید نادیده گرفت. در ترانه های روستایی تکرار ملودی خوانده شده بوسیلهِ ساز، سنّتی است کهن و امروزه نیز پابرجا؛ در حالیکه در اثری که آهنگسازی خود مستقلاً خلق میکند دستش برای چنین کاری باز است و نکتهِ دیگر آنکه باید این اثر را از این دیدگاه با دیگر آثاری که حاوی همین ابتکارند، مقایسه نمود تا به ادغام بجا و بیجا بدرستی پی برد.
بشنوید “دست به دستمالم نزن” را با صدای الهه و قوامی با تنظیم خالقی
ملودیهایی که به استقبال صدای خواننده می آیند یا آنرا بدرقه میکنند، همگی نه تنها رنگ و بوی همان نوای اصلی را دارند، بلکه در کلّ و با نغمهِ اصلی، مجموعه ای را تشکیل میدهند که حتی برای گوشهای ناآشنا کمترین اثری از ناهماهنگی و ناموزونی بدنبال ندارند. گویی همگی این اجزاء متفاوت، به یکدیگر پیوندی دارند نهانی که مجموعهِ آهنگ را برای روستائیان نیز جذّاب میسازد. این مطلب زمانی بهتر قابل درک است که دیگر اجراهای همین نغمهِ بختیاری نیز شنیده شوند.
روبیک گریگوریان و مرتضی حنّانه از این میان معروفترینند. سیطرهِ تکنیک در اثر حنانه و عقب نشینی روح محلّی آهنگ، آنرا بی تردید برای برنامهِ گلها که زیربنایی محکم در سنّت داشت، مناسب نمی ساخت.
اجرای خالقی بین مردم کوچه و بازار نیز شهرت یافت؛ اثر حنّانه که رنگی از موسیقی کلاسیک غرب به همراه داشت، در میان آنانی پذیرفته شد که چشمشان به غرب دوخته شده بود.
گلهای رنگارنگ شماره ۲۵۱ برنامه ای است که از یکسو اصالت نغمات و کلام و حتّی لهجه، هم در دکلمهِ اشعار و اصولاً انتخابِ آنها، هم در آواز و هم در ترانه رعایت شده، تا آنجا که شنونده ای روستایی آنرا متعلّق بخود میداند. از طرفی دیگر ارکستراسیون و تنظیم آهنگ، از پایه ای متجدّد و علمی برخوردار است. بهره وری از تکنیکِ مدرن و در عین حال حفظِ جدّی سنّت در خلق اثر هنری که ایده آل استاد علینقی وزیری بود، در این اثر در حدِ کمال است.
۱ نظر