برای خود زوکرمن هم جالب است که علیرغم سابقه تحصیلی لکه دارش، امروز آدم سخت گیری شده که از شاگردانش می خواهد که بسیار منظم باشند و آنها نیز اینگونه اند. «چند سال پیش یکی از معلم هایم، خانم نرینس، را دیدم. او ناگهان در یکی از کنسرت ها ظاهر شد و از من پرسید: من را به خاطر می آوری؟ گفتم: اوه خدای من! خانم نرینس! او گفت: می بینم که بدون کمک من به جای خیلی خوبی رسیده ای».
زوکرمن بر این نکته بسیار پافشاری می کند که انسان جاه طلبی نیست. من هیچ گاه نمی خواستم از هیچ کس بهتر باشم؛ فقط می خواستم در حد امکان خودم همیشه خوب باشم. امروز برای این مصاحبه دیر رسیدم چون باید نواختن یکی از موومان های باخ را برای خودم تمام می کردم. قبل از اینکه به دفترم بروم نیز کمی خواهم نواخت. من فقط یک نوازنده ام که می خواهم به بهترین شیوه ای که بلدم بنوازم و به جوانان کمک کنم که به بهترین سفری که من می شناسم بروند. اگر این کار را خوب انجام دهید، می توانید داشتن شغلی را برای ۵۰ تا ۶۰ سال تضمین کنید».
زوکرمن علیرغم تأکید بر اینکه «یک نوازنده است و نه سیاستمدار» قبول دارد که «بسیار نگرا ن» ناسازگاری بی پایان اسرائیل و کشورهای همسایه اش است. «این مسئله چیز جدیدی نیست. هر دو طرف سال ها درگیر ناکامی بوده اند. به نظرم تفاوت مربوط به زمان است. ما اکنون یک کشور مستقل هستیم، من حاصل یک دولت اسرائیلی هستم. گذرنامه من اسرائیلی است. کارت شناسایی من یک شماره دارد اما این شماره مربوط به اردوگاه آشویتز، داخائو یا یک ایستگاه پلیس در کیف نیست بلکه اسرائیلی است. اما من نمی خواهم نوه هایم – که منتظر به دنیا آمدن فرزند یکی از دخترهایم هستم– چنین زندگی دشوار و وحشتناکی داشته باشند. نه نمی خواهم! باید با یکدیگر مذاکره کنیم و این مشکل را حل کنیم و تا زمانی که به راه حلی دست نیافته ایم اتاق مذاکره را ترک نکنیم! من بِگین یا سادات نیستم! من زوکرمن هستم �
۱ نظر