اولین نتیجه تغییری که به آن اشاره شد Fantasie بود که در سال ۲۰۰۹ عرضه شد. در حالیکه آثار پیشین او گواه هدف جدی او بودند – کارهایی از شیمانوسکی، مندلسون، تاونر (Tavener)، مک میلان – در Fantasie، بندتی اثری را عرضه کرد که در آن شاهکارهای کولی مآبِ بی پروایی با آهنگ هایی ساده اما متفکرانه در هم آمیخته شده بودند.
از جمله این آثار “The Lark Ascending” است که بندتی پس از اولین اجرای آن در کنسرت بی بی سی، آنرا چندین بار به شیوه شگفت انگیزی اجرا کرده است.
شنیدن این قطعه که عصاره ای از روحیه انگلیسی با اجرای یک اسکاتلندی است که ریشه های ایتالیایی دارد و دانش آموخته استادانی از اروپای شرقی است که به ندرت با این قطعه آشنا هستند، بسیار جالب است. «این قطعه بیرون از بریتانیا زیاد شناخته شده نیست. افراد زیادی پس از شنیدن آن می گویند که چه قطعه ی زیباییست و تعجب می کنند که چطور قبلا آن را نشنیده اند.»
«من سعی کردم به قطعه در فضای موسیقی وان ویلیامز (Vaughan Williams) بپردازم تا اینکه بخواهم به آن به عنوان یک قطعه معروف نگاه کنم و به اجرای متفاوت آن فکر کنم. The Lark Ascending قطعه ایست که باید نفس بکشد، احساس طبیعی بودن بکند، جریانی طبیعی و صدایی آزاد با حسی از هوا آزاد و طبیعت داشته باشد. فکر می کنم پرداختن بیش از حد به این قطعه باعث زجر آن می شود!»
و اکنون ماجرای شیرجه بندتی در رپرتوار رمانتیک! بندتی با نواختن کنسرتوهای بروخ و چایکوفسکی قصد دارد که از پس آن ساخته هایی که هر ویولونیستی باید با نواختن آنها خود را محک بزند به بهترین شکل ممکن برآید. به نظر می رسد که اکنون بهترین موقعیت است. دست کم او دیگر ویولونیست بی تجربه ای که اجرای ضعیفی از مندلسون ارائه می داد نیست.
به عقیده خودش «اجرای کنونیم در مقایسه با اجراهای قبلی کاملا با وقار و دقیق است. اما در ضبط یک سری حساسیت هایی وجود دارند که به نظرم به شادابی این قطعه می افزایند»
این ویژگی ها برای این دو قطعه صدق نمی کنند. هر دو توسط دو آهنگساز جوان ساخته شده اند که حرفه خود را تازه آغاز کرده بودند. بروخ وقتی که در سال ۱۸۶۶ اولین کنسرتو ویلونش، Op 26، را در G مینور ساخت ۲۸ ساله بود. هرچند این کنسرتو دوباره تنظیم شد و اولین بار پس از تنظیم یک سال بعد اجرا شد. چایکوفسکی وقتی در ۱۸۷۸ کنسرتو خود را،Op 35، در D مینور ساخت ده سال بزرگتر بود اما تازه داشت شهرتی برای خود دست و پا می کرد.
البته در اینجا یک پیوند تاریخی نیز وجود دارد. چایکوفسکی کنسرتو خود را زمانی نوشت که نزدیک دریاچه ژنو در سوئیس اقامت داشت. یکی از شاگردانش که اتفاقا ویولونیست بود نیز به او پیوست. یوزف کوتک (Yosif Kotek) از برلین می آمد و شاگرد جوزف یواخیم (Joseph Joachim) بود. در واقع این یواخیم بود که ۱۱ سال قبل ورژن بازنگری شده کنسرتو بروخ را برای اولین بار نواخت.
ajab!