بر حسب پارهای شرایط موسیقایی و غیر موسیقایی یکی از این قطعات که بر تیتراژ این سریال پخش میشد در خاطر شنوندهی ایرانی مانده است. پرسش این است؛ آیا موسیقی هزاردستان نسبت به دیگر آثار حنانه ویژگی خاصی داشت؟ نسبت به دیگر آثار همدورهاش چطور؟ خود قطعهی همراه تیتراژ از یک دیدگاه مهم با آثار موسیقایی و سینمایی او متفاوت بود؛ یک ملودی کاملا شناخته شده داشت که البته از ملودیهای موسیقی محلی نبود.
همانطور که پیشتر اشاره شد او و دیگر آهنگسازان فعال در دههی بیست و سی شمسی بیشتر به عنوان برداشت ملودیک از نغمات موسیقی محلی استفاده میکردند؛ آهنگهایی با درونمایهی ملودیک کوتاه و انعطافپذیر که میشد به عنوان مادهی اولیه برای نوشتن قطعات ارکستری استفاده کرد.
از طرفی ملودی بلند و پرداخته شدهی پیش درآمد بیات اصفهان «مرتضا نیداوود» اجازهی برخورد مشابه را به آهنگساز نمیداد.
درست است که قطعات موسیقی ایرانی بیشتر متمرکز بر ملودی و حرکت خطی هستند اما طولانی بودن این حرکتهای خطی و نوع پرداخت شان اجازه نمیدهد که آهنگساز از آنها به عنوان «تم» به معنی استاندارد آن استفاده کند مگر این که تنها بخشی (مثلا یک جمله) از یک قطعهی شناخته شده را مورد استفاده قرار دهد.
به همین دلیل حنانه برای تکمیل این قطعه به سراغ تنظیم و رنگآمیزی رفت و درست از همین جنبه است که کار او قابل تامل است.
آهنگسازی که به احتمال زیاد اولین جزوهی سازبندی را ترجمه کرده و در قطعاتش به موضوع آزمایشهای رنگآمیزی توجه خاص مبذول کرده، در یکی از آخرین کارهایش تابلویی مشحون از رنگها را میآفریند.
در حقیقت حنانه با نوشتن قطعهای بر اساس یک پیش درآمد بسیار معروف اوج توانایی سازبندی و رنگآمیزیاش را به نمایش میگذارد (۳). او حتا رنگهایی را به کار میبرد که در کارهای خودش هم غایبند، برای یکی از معدود دفعات یک ساز ایرانی را به کار میگیرد؛ تار.
رنگ آمیزی و تنظیم استادانهی این قطعه و البته قطعات دیگری که در این سریال استفاده شده، شناخت او از این مقوله را به نمایش میگذارد. او همچنین از ترکیباتی استفاده کرد که رنگ صوتی نزدیک به موسیقی جاز استاندارد را به خاطر میآوردند و در اجرای موسیقی با ارکستر سمفونیک کمتر مورد استفاده قرار میگیرند مثل استفادهی مکررش از ساکسفون یا کاربرد ملایم و زیبای گیتار.
همانطور که پیش از این هم اشاره شد حنانه کتاب کوکلن را ترجمه کرده بود، این کتاب نسبت به جزوات دیگری که در آن زمان در ایران تدریس میشد –که اکثرا مربوط به اوخر قرن نوزدهم بودند- ترکیبات جدیدتری را مورد بحث قرار میداد و شاید این رنگآمیزیها تاثیر متون مشابه بوده باشند. اما از این نکتهی پر رنگ که بگذریم در بقیهی مولفهها حنانه از مرز دیگر کارهایش عبور نکرد، مگر در دگرهسازی بر اساس یک ملودی کوتاه (واریاسیونهایی که براساس تم آهنگ عامیانهی «لولو خورخوره» انجام داده). همچنان نقل موسیقایی از موسیقی دیگران یا موسیقی گذشتهی خودش پابرجاست.
زبان هارمونیکی که در این قطعات ساخته شده به کار رفته نسبت به قطعات موسیقی محض حنانه سادهتر است و البته همچنان گرایش به این که زبان ویژهی او -و به زعم خودش هارمونیای که مرتبط با موسیقی ایرانی باشد- حفظ شود، به چشم میخورد. هنوز هم حنانه موسیقی فیلم را (حتا نمونهی با کیفیتی مثل هزاردستان) موسیقی درجه دو میشمارد و نقل موسیقایی را مانند پیش ادامه میدهد و حتا از نوشتن یک سولوی ویلن که بسیار مشابه –و البته ساده شدهی- قطعهی «زیگونر وایزن» اثر «پابلو ساراسارت» است نیز ابایی ندارد.
از این خصوصیات موسیقایی که بگذریم تاثیر یک رسانه بر عمومیت یافتن موسیقی کاملا مشهود است. شنیدن این که پیش درآمد بیات اصفهان نیداوود را مردم «هزاردستان» مینامند، تجربهی چندان دور از ذهنی نیست. شنیده شدن یک قطعهی موسیقی در یک سریال پرطرفدار آن هم از پر مخاطبترین رسانه موجب میشود، موسیقیدانی که در تمام عمر مخاطبان خاص داشته (شاید به جز چند فیلم سینمایی) ناگهان در سطحی وسیع موسیقیاش شنیده شود و به نظر میرسد بیش از هر چیز همین نکته است که تجربهی هزاردستان را خاص میکند.
از دید رابطه با هنجارهای عصر نیز هزاردستان را میتوان با تعدادی از سریالهای تاریخی و شبه تاریخی در یک گروه گنجاند که اتفاقا موسیقیهایشان هم به دست آهنگسازانی نوشته شده بود که مانند حنانه آثارشان سرشت دوگانه داشت؛ سریال امیرکبیر و سربداران و آثار روشنروان و فخرالدینی از همین گروهاند. نگاهی کوتاه به آنها نشان میدهد که به جز بیان شخصی این آهنگسازان که البته متفاوت است در نگاه کلی آهنگسازی فرق زیادی بین این آثار نیست؛ در حقیقت حنانه هم در این سریال چندان دور از گفتمان مرسوم وقت قرار نگرفته.
اگر بخواهیم به عنوان موسیقی متن یک فرآوردهی سینمایی به کل این قطعات نگاه کنیم دشواریهایی بروز میکند از جمله این که در متن سریال، موسیقیهای دیگر هم استفاده شده که اصلا ساختهی حنانه نیست و احتمالا انتخاب کارگردان بوده. اما از دید یک قطعهی موسیقی صرف، پیش درآمد اصفهان نمونهی جالبی از تنظیم برای ارکستر سمفونیک و سازبندی و رنگآمیزیهای متنوع است و قطعات دیگر هم نمونههای قابل تاملی از واریاسیونهای متعدد روی یک تم شناخته شده را به دست میدهد.
پی نوشت
۳- شاید از این نظر تنها نمونهی قابل مقایسه و تا این حد، رنگین قطعهی «صبحگاهی» «حسن کسایی» با تنظیم «حسین علیزاده» باشد که برای گروه سازهای ایرانی تنظیم شده است.
آقای آروین صداقت کیش!! لطفا بگویید و توضیح دهید: شما بر چه اساسی و چه دلیلِ مُستدل و مُستندی مدعی شده اید که قطعه سولوی ویولون در هزار دستان اثر استاد مرتضی حنانه بسیار مشابه!!! با قطعه (زیگونر وایزن)_ و البته ساده شده آن_ اثر پابلو سارازات (اهنگساز و نوازنده ویولون اسپانیایی) است؟؟ به احتمال زیاد شما اصلا قطعه (زیگونر وایزن) را تا بحال نشنیده اید! شاید هم قطعه سولوی ویولون هزار دستان (بر اساس تم گراند هتل) را تا بحال گوش نداده اید! و یک احتمال دیگر اینکه شاید هم هیچکدام از این دو قطعه را تا به حال گوش نداده اید! شاید هم گوش داده اید و به صرف اینکه هر دو قطعه دارای ساز ویولون است، به گوش شما دارای صدا دهی یِ یکسان بوده است! و اگر اینگونه باشد هر قطعه دیگری هم که قبل یا پس از این برای ساز ویولون بشنوید به گوش شما همانند زیگونر وایزن خواهد بود! البته اینکه شما چیزی را نبینید و یا نشنوید ولی به خود اجازه نقد در رابطه با آن را بدهید برای من موضوع تازه و جدیدی نیست! و در به اصطلاح نقدهای شما دارای سابقه طولانی است! قبلا هم در مورد کتاب های نوشته و چاپ شده در خصوص آموزشِ هارمونی در ایران ادعا کرده اید که کتاب (هم آهنگی موسیقی) نوشته روح الله خالقی در خصوص هارمونی دستگاه ها و مقام های موسیقی ایرانی است. که کاملا مشخص است این کتاب را اصلا ندیده و نخوانده اید. در مورد کتاب کمپوزیسیون معاصر ترجمه مسعود ابراهیمی هم نظراتی داده اید که مشخص می کند این کتاب را بدون مطالعه دقیق و خواندنش نقد کرده اید! قطعه زیگونر وایزن اثری برای ویولون سولو به همراهی (آکمپانیمان) ارکستر سمفونیک و یا با همراهی ساز پیانو نوشته شده و اجرا می گردد. ولی قطعه ویولون استاد حنانه در هزار دستان برای ویولون تک و تنها (سولو) و بدون همراهی یِ ارکستر و هیچ ساز دیگری است. تا این-جا حداقل مشخص شد که نوع آنسامبل این دو قطعه از زمین تا آسمان با یکدیگر کاملا متفاوت است. از نظر فرم موسیقی و ملودی نیز ساختار این دو قطعه هیچ شباهتی با یکدیگر ندارند. قطعه سولوی مرتضی حنانه از نظر ریتم آزاد (اد لیبی تُم) و تقریبا بدونِ متر است! در صورتیکه قطعه زیگونر وایزن کاملا متریک است. و میزانبندی مشخصی دارد. قطعه سولوی ویولون هزار دستان کوتاه و در یک موومان تصنیف شده است. در حالی که قطعه زیگونر وایزن بسیار طولانی تر بوده و دارای دو بخش مستقل و مجزا از یکدیگر ولی بصورت پیوسته (کُند و تُند) می باشد و ……… آیا قانع شدید؟ یا باز هم از تفاوت های آشکار و کاملا مشخص و محرز این دو قطعه بگویم؟؟؟؟ این تفاوت ها بقدری روشن و مشخص است که هر شخصی با اطلاعات کم شنیداری و هر شخصی با اطلاعات بالای شنیداری با یکبار گوش دادنِ هر دو قطعه متوجه آن خواهد شد! شما چگونه خودتان را نقد کننده موسیقی دانسته و در هر اموری در موسیقی اظهار نظرهای نامربوط می کنید؟ آنهم در حالی که هنوز گوش شنیداری موسیقی تان مورد تردید است! ولی شما که متوجه این تفاوت ها نشده اید و یا اصلا این دو قطعه را گوش نداده اید، بر شما فرض و واجب است حداقل در مواردی که صالح نیستید اظهار فضل ننمایید! امیر آهنگ
متاسفانه بزرگترین آثار حنانه را هنوز هیچکدامتان نه شنیده اید نه توان شنیدن آن را دارید.نه چشمی برای زیبا دیدن دارید نه گوشی برای زیبا شنیدن.
جناب امیر علی حنانه. این که گفتید کاملا معلوم و مشخص و صحیح است. ولی همین هزاردستان را هم اگر بتوانند بخوبی گوش داده و درک کنند، جای شُکرش باقی است! که با دیدن چنین نقدهایی بسیار بعید می دانم!
آقای امیر علی حنانه. اینکه بزرگترین آثار مرتضی حنانه تا بحال شنیده نشده است، به دلیل کوتاهی و اهمال عمدی خود شماست. شما هفده سال است که تحصیلات خود را در مسکو تمام کرده و به ایران برگشته اید ولی در طول تمام این مدت هیچ تلاش مثبت و در خور توجه در جهت اجرای آثار پدرتان و انتشارش نکردید. و قادر به پدید آوردن هیچ اثری هنری هم نبوده اید و هیچ کار مفیدی نیز انجام نداده اید. از طرف دیگر شما علی برلیانی را متهم به توهین نمودن به مردم می کنید زیرا او عنوان کرده برای در اختیار گذاشتن آثار مکتوب حنانه ابتدا باید سواد مخاطب را بسنجد! ولی خود شما هم تفاوت چندانی با علی برلیانی ندارید زیرا در کامنت بالا ادعا دارید مردم ما توان شنیدن آثار مرتضی حنانه را ندارند. و همچنین همه را متهم کرده اید که چشمی برای زیبا شنیدن و زیبا گوش دادن ندارند!!! این جملات شما خودش بزرگترین توهین ها به همه مردم ایران می باشد. و البته بسیار بدتر از توهین های برلیانی هم هست. شما در شرایطی که اقرار و اذعان دارید میراث دار آثار حنانه نیستید، و ملت ایران را میراث دار این آثار می دانید آنها را به علی برلیانی داده و پولش را هم گرفته اید و حالا پس از گرفتن پول پیراهن عثمان درست کرده و فریاد وا مصیبتا سر داده اید و دم از ملت می زنید. در اختیار گذاشتن آثار حنانه برای مردم هیچ هزینه ای ندارد. شما اگر در این رابطه حسن نیت داشتید چرا قبل از آن یک سایت باز نکردید و آثار را اسکن نموده برای دانلود رایگان در اختیار همین ملت (که حالا سنگشان را به سینه می زنید) قرار ندادید؟! این آآثار پدرتان در اختیارتان بود و اینکار را نکردید و در ازای پول به علی برلیانی دادید. و حالا این جریان را راه انداخته اید که پول بیشتری از برلیانی بگیرید. شما نه دلتان به حال مردم ایران سوخته است و نه به فکر فرهنتگ و هنر این مملکت هستید. شما فقط بفکر ضرر و زیان مادی خود اید جناب!!!
بهترین شاگردان استاد مرتضی حنانه اشخاصی همچون: فرید عمران، جاوید مجلسی. شریف لطفی. سعید تقدسی. فیروزه نوایی. محمد بیگلری.امیر آهنگ. بیژن قادری. فواد حجازی. حبیب.حسن شماعی زاده. سیمین غانم. هوشمند عقیلی. گودرزی. سیما مافیها. ژاله اسکویی. کریم گوگرد چی. هانیبال یوسف. کامبیز یغمایی. کوروش یغمایی. کامران یغمایی و …………. هستند که بدون حاشیه دارند کار خود را می کنند و هیچ ادعایی هم ندارند و آثار ماندگاری هم از خود ارائه داده اند و بین مردم هم محبوبیت دارند. علی برلیانی و امیر علی حنانه به جز حاشیه سازی و مَنَم … مَنَم گفتن ….. تا به امروز چه کار با ارزش و هنری در موسیقی ایران ارائه و انجام داده اند که این قدر ادعا دارند؟ جوابش مشخصه: هیچ! چونهر دو شان در کار هنری موفق نبوده اند می خواهند با هیاهو توجه مردم را بخود جلب کرده و برای خود اعتباری کسب کنند. و دست هر دو مدتهاست که برای همگان رو شده است. جناب علی حنانه اگه راست می گویید و بفکر زحمات پدرتان هستید و آثارش را متعلق به همه مردم می دانید و طبق ادعای خودتان توقع مالی هم ندارید از همین امروز دست بکار شوید و از تمام پارتیتورها و کتاب های پدرتان از روی دستخط ایشان اسکن بیگیرید و یک سایت درست کنید و این آثار را در این سایت برای داتلود کردن رایگان اهالی موسیقی به اشتراک بگذارید. اینکار هیچ هزینه ای در بر ندارد برای شما. ولی اگر اینکار را نکنید، (که بسیار می دانم انجامش دهید) ادعاهای پوچ شما برای همه بر ملا خواهد شد.
آقای امیر علی حنانه عزیز و گرامی. شما که ادعا دارید هیچکس توان شنیدن آثار پدر بزرگوارتان استاد مرتضی حنانه را ندارد. پس بفرمایید پدرتان این آثار را برای شنیدن چه کسانی پدید آورده است؟! نکنه برای شنیدن اجنه و ما بهتران ساخته اند؟ یا نکنه برای شنیدن فقط شما و برلیانی ساخته شده است؟ شما خودتون مگر چه کسی هستید که تشخیص داده اید کسی توان شنیدن آثار مرتضی حنانه را ندارد؟ و بر چه معیار و اساسی می گویید: هیبچکس چشمی برای زیبا دیدن و زیبا شنیدن ندارد؟ پس اینطور که معلومه احتمالا فقط خودتان را زیبایی شناس و فهیم می دانید. و براحتی همه را به باد ناسزا و توهین می گیرید. آخر از فضل پدرتان شما را چه حاصل شده است که اینقدر پر ادعا هستید؟ شما که پس از درگذشت پدرتان در طول این مدت ۲۷ سال فقط و فقط حرف زده و ادعا کردید. چه خدمتی به موسیقی این سرزمین کردید که از همه طلب کارید و اینقدر به همه توهین می کنید. پدر بزرگوارتان به اندازه یک هزارم شما هم ادعا نداشت و فقط کار کرد و حرف نزد و توهین هم نکرد. او هیچوقت ادعا نکرد که آثارش را کسی نمی فهمد و توان شنیدنش را ندارد. این ادعاهای زشت و نا مربوط از جانب شماست و شما و علی برلیانی به صرف اینکه چندی شاگرد مرتضی حنانه بوده اید دچار توهم شده و خود را بالاتر از همه کس و همه چیز می دانید. در صورتی که اصلا اینطور نیست و بسیاری از بهترین موسیقی دانان ایران هستند که بدون اینکه شاگردی مرتضی حنانه را یدک بکشند در همین مدت ۲۷ سال بجای حاشیه پرانی کار و تلاش کرده اند و آثاری پدید آورده اند که کم ارزش تر از آثار مرتضی حنانه نیست. ضمن آنکه موسیقی دان هایی همچون احمد پژمان، ثمین باغچه بان، حسین دهلوی، حشمت سنجری، روبیک گریگوریان، ملیک اصلانیان،سعید شریفیان، حسین ناصحی و ……. از هم دوره ای های مرتضی حنانه بوده و هستند که اهمیت آنها نیز در موسیقی ایران اصلا کم تر از پدر شما نیست. پدرتان شخص متواضعی بود. ولی شما و برلیانی در موسیقی به گَردِ مرتضی حنانه هم نمی رسید ولی فقط ادعا دارید و بوی از فروتنی و تواضع هم نبردید. بروید و کمی تفکر نموده و بخود بیایید و فراموش نکنید که جایگاه پدرتان هیچ ارتباطی به شما و شاگردان ضعیف او همچون برلیانی ندارد. شما اگر راست می گویید بروید و جایگاه خودتون را در موسیقی ایران روشن نمایید. از طرف صدا و سیما به شما بورسیه داده شد و به مدت ۷ سال تمام به مسکو رفتید و در سال ۷۸ برگشتید و در این ۱۷ سال هیچ کار و اثری هنری در موسیق از شما دیده نشد. جز ادعا و تمسخر و توهین به دیگر هنرمندان و حتی توهین به دوستداران پدر مرحومتان. علی برلیانی هم همینطور او هم تفاوت چنانی با شما ندارد و همه اش تاکید می کنه من تنها شاگرد مرتضی خان حنانه بودم. و خودشون را عقل کل موسیقی ایران می دانند. واقعا رفتارهای هر دویِ شما جای تاسف دارد. خیلی هم جای تاسف دارد.
آقای احمد واقعا بی شرمی رو به پایان رسوندی!! یعنی برلیانی و امیرعلی در حد حبیب هم نیستند؟!! امیرعلی یک پیانیست خیلی خوبه که کارهای پدرش رو برای انتشار اجرا و ضبط کرده ولی بلوکه شده کارها….برلیانی هم هرکاری نکرده حداقل چندین کتاب خوب توی بازار منتشر کرده
اگر امیرعلی بخواهد پول بگیره از هر انتشاراتی حقشه همچنان که هیچ کس ارث پدرش را مجانی در اختیار همه نمیذاره….اگر شما ارث پدرت رو کردی خانه سالمندان و مجانی در اختیار مردم گذاشتی میتونی از کسی دیگر هم این انتظار را داشته باشی
آقای کواکبیان!!! هر موسیقی دانی را باید در سبک و ژانر خودش با دیگران مقایسه کرد. امثال زنده یاد حبیب و کوروش یغمایی و شماعی زاده در ژانر پاپ کار می کنند و ادعای موسیقی کلاسیک ندارند و در نوع موسیقی خودشان از شاگردان موفق مرتضی حنانه بوده اند. ولی برلیانی و علی حنانه در ژانر کلاسیک کار کرده اند و با مقایسه ای ساده با دیگر شاگردان استاد حنانه مانند فرید عمران. شریف لطفی. جاوید مجلسی. بیژن قادری و …….. که در سبک موسیقی کلاسیک کار کرده اند کاملا مشخص است که برلیانی و علی حنانه در سطحی بسیار پایین تر از بقیه هستند. این در حالی است که بر خلاف دیگر کسانی که شاگردی حنانه را کرده اند این دو متاسفانه بسیار پر مدعا و حتی از خود راضی اند. آیا جناب علی برلیانی که خود را تنها شاگرد کمپوزیسیون استاد حنانه می داند پس از این همه تلاش و زحمت (به قول خودش) می باید نتیجه سالها دست آورد هنری اش از شاگردی حنانه فقط چاپ چند کتاب موسیقی (کپی از شرکت های خارجی) خوب باشه؟ اینکار را که همه ناشران معمولی هم بلدند و دارند انجام می دهند. ایشان که شاگرد کمپوزیسیون حنانه بوده است تاکنون در آهنگسازی چه اثر شاخص و معتبری و ماندگار خوب از خود ارائه داده است؟ جواب: هیچ چیز! علی حنانه هم کار خاصی نکرده. او ۸ سال با بورسیه صدا و سیما شد به خرج دولت به شهر مسکو روسیه رفت و از کودکی هم تحت نظر و آموزش پدرش بوده است. آیا نتیجه تحصیلش در موسیقی باید فقط ضبط چند قطعه پیانو از کاهای پدرش باشه؟؟ نه برگزاری کنسرت در این ۱۷ سال که برگشته (فقط یک کنسرت با رهبری فریدون ناصری) نه رسیتال و نه…… هیچ! واقعا که هر دو خیلی خیلی زحمت کشیدند!!! و باید حاکم مطلق موسیقی ایران باشند با این همه تلاش شبانه روزی!! همه را خجالت زده خود کرده اند واقعا. ولی دیگرانی که از شاگردان استاد حنانه نام بردم هر کدام در رشته خودشان هم از نظر کیفیت و هم کمیت و هم اخلاق بسیار پر تلاش بوده و حداقل اینکه از هر دو این دو نفر یعنی برلیانی و علی حنانه چندین سر و گردن بالاتر بوده و هستند. و حاشیه هم نداشته اند. (بر خلاف این دو نفر) و (با نیم نگاهی به پرونده کاری شان) در ضمن اگه موضوع پول مطرح باشه علی حنانه پولش را از برلیانی بابت فروش آثار پدرش گرفته و دیگه این همه هیاهوی و نامه سر گشاده اش بر علیه علی برلیانی او برای چیست؟ ضمن اینکه او مانند شما ادعا نداره که آثار پدرش متعلق به اواست و وارثش است. بلکه در نامه سر گشاده اش این آثار را صراحتا متعلق به مردم ایران می داند. حالا شما این وسط کاسه داغ تر از آش شده ای؟ و صاحب مال و شاه (علی حنانه) بخشیده ولی شاه قلی (کواکبیان) نمی بخشه؟! ولی مضحکه که کسی که (علی حنانه) ارث پدرش رایک باره همه را فروخته و حالا پس از فروشش آن را متعلق به ملت ایران می داند. و هیاهو راه انداخته است. حرف و عمل علی حنانه با یکدیگر متناقض است! شما چگونه متوجه تناقض در رفتار و حرف و اعمال ایشان نمی شوی. و یا متوجه هستی ولی ………. پس این خودتون هستید که END بی شرمی هستید! نه من!!!
آخه آقای آروین صداقت کیش! شما که در مورد موسیقی می نویسید بروید اول گوش کنید و مطالعه کنید. من قطعه زیگونر وایزن را رفتم گوش دادم. عجب قطعه ای است و شاهکاره واقعا از هر نظر ولی اصلا هیچ شباهی با قطعه سولوی ویلن مرتضی حنانه در هزار دستان ندارد و خیلی با هم متفاوت هستند. حق کاملا با جناب استاد امیر آهنگ است. شما واقعا یا این قطعه را نشنیده اید و یا اینکه اگر هر دو قطعه را شنیده اید و شبیه هم می دانید باید برای گوش غیر موسیقایی شما متاسف بود. این در حالیه که در وشتار خود متعهد نبوده و بی جهت یک استاد بزرگ همچون حنانه را متهم به کپی برداری کرده اید. جناب امیر آهنگ خوب نوشته اند برای شما. دمشان گرم و دست مریزاد.