اوژن ایزایی، ویولنیست بلژیکی، از مشهورترین مستر ویولنیست های زمان خود به شمار می رود؛ «نیروی خارق العاده طبیعی ایزایی به عنوان یک مفسر» تحت تأثیر استعداد سرشار او در تُن و تکنیک نوازندگی نمود بیشتری می یابد. استعدادی که هم عصران او نیز به آن اشاره کرده اند. در واقع، ایزایی بزرگ ترین نماینده مکتب شگفت انگیز ویولن نوازی بلژیکی است که در هنر استادان او مانند ویوتام و وینیافسکی ریشه دارد. همانطور که خود ایزایی می گوید «در یک دوره هفتاد ساله برترین مکتبی بوده است که در کنسرواتوار پاریس و در آثار نوازندگانی مانند: ماسارت (Massart)، رمی (Remi)، مارسیک (Marsick) و دیگر مفسران حرف اول را می زده است».
آنچه که کسانی که ایزایی را برای اولین بار می بینند و با او حرف می زنند را بیش از هر چیز دیگر تحت تأثیر قرار می دهد، نگرش ذهنی و ژرفای افکار، مهربانی، صمیمیت و تواضع اوست.
وقتی برای اولین بار به دیدن او در نیویورک رفتم معرفی نامه ای از دوست و مشوقش آدولفو بتی (Adulfo Betti) همراه داشتم. ملاقات دیگر ما دراسکارسدیل بود. ایزایی که در آن جا به همراه دوستش تیبود (Thibaud) زمانش را صرف موسیقی و تنیس می کرد، با خونگرمی از من پذیرایی کرد و با کمال میل درباره هنر و هدف هایش با من سخن گفت. او درباره پرسش های من در رابطه با سال های تحصیلش اینگونه پاسخ داد:
«عجیب است که چنین چیزی را می گویم اما پدرم اولین آموزگارم بود. من تا سال ۱۸۶۷ که به کنسرواتوار لیژ رفتم نزد پدرم آموزش می دیدم. در این کنسرواتوار من و اوید موسین (Ovide Musin) برای نواختن کنسرتو بیست و دوم ویوتی به طور مشترک برنده جایزه دوم شدیم. پس از آن من در بروکسل نزد وینیافسکی و سپس دو سال در پاریس نزد ویوتام آموزش دیدم وقتی که نزد ویوتام شاگردی می کردم او فلج شده بود و هرچند دیگر نمی توانست بنوازد اما استاد بی نظیری بود. من آن زمان در کنسرت ها نیز می نواختم. ویوتام مرد بسیار بزرگی بود؛ شکوه سنتِ نوازندگی او در «مکتب ویولون نوازی رمانتیک» جریان دارد.
هفت کنسرتوی او را در نظر بگیرید، درست است که از دیدگاه خودش آن ها را با تأثیر گرفتن ساخته است اما در عین حال قوی و پرمایه ساخته شده اند! چقدر خوب از آب در آمده اند: موسیقی ارکستر هم چیزی فراتر از یک آکمپانی مان ساده است. اگر ویرتوزیته در آهنگ سازی ویولن را در نظر بگیریم، تنها موسیقی پاگانینی است که با ویوتام قابل مقایسه است و مطمئنا پاگانینی نیز آن را به روش امروزی نمی نواخت. در زمینه پیشرفت تکنیکی و بیان احساسات موسیقیایی حقیقی ویوتام واقعا استاد است. همینکه آثار او چهل تا پنجاه سال دوام آورده اند (که عمری طولانی برای ساخته های یک آهنگساز است) بر این موضوع گواه است.
«یواخیم (Joachim)، لئونارد (Leonard)، سیوری (Sivori) و وینیافسکی همگی ویوتام را تحسین می کردند. در آثار پاگانینی و لوکاتلی (Locatelli) عامل اثر گذار، در مقایسه با آثار ویوتام، مکانیک (mechanics) کار آن هاست. در حالی که ویوتام همان مسیر رمانتیسیسم که هوگو، بالزاک و گوتیه در ادبیات پیمودند را با ویولن طی کرد.»
un ye nabeghe bude age man ye ruz bemiram o beram un donya be khoda migam ke chera man ro tu zaman inab donya nayavord…