گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

حنانه: ما از یکسری قوانین فیزیکی لذت میبریم

امیرعلی حنانه

پس از منتشر شدن نوشته هایی از امیرعلی حنانه، موسیقیدان و نظریه پرداز در زمینه هارمونی و تئوری موسیقی ایران، سئوالاتی مطرح شد که امروز در سایت پاسخ های ایشان را میخوانید. مجموعه سئوالات حاضر توسط امیر آهنگ مطرح شده است. 

به عقیده شما در یک کمپوزیسیون یا اثری ایرانی، چه عناصری نقش اساسی دارند که بتوان دست آخر آن اثر را کمپوزیسیونی اصیل و دارای اصالت ایرانی دانست؟
میدانیم که ملودیهای موسیقی ایران به طور اخص ملودیهای مدالی هستند و بر پایه مدها استوار شده اند، در چنین آثاری که بر پایه مد ملودیهایش تغییر میکند، نمیتوان از هارمونی تونال استفاده کرد، زیرا این نوع هارمونی به ملودیهای ما شدیدا لطمه وارد میکند و اصالت آنان را مورد تردید قرار میدهد. بنابراین در کمپوزیسیون ایرانی مهم ترین چیز، وجود هارمونی ایرانی مدال است که متناسب با همان موسیقی طراحی شده باشد.

میتوانید کمی در مورد کنترمدالیته و سابقه تاریخی آن صحبت کنید؟
بله، تا آنجا که من تحقیق کردم، ریشه آن برمیگردد به زمان یونان باستان و همینطور در استفاده کردن آن در ایران باستان دیگر شک کمی وجود دارد، زیرا این دو موسیقی به هم بسیار نزدیک بوده اند.

تردید شما روی مد ماهور فعلی در ردیف چیست؟
بله، میتوانم بگویم که مد ماهور را اگر از سل فرض کنیم، در ردیف به صورت گامی زده میشود که سوم آن بزرگ است یعنی سی بکار اجرا میشود، در صورتیکه ماهور اصل ماهوری است که در آن سی کرن اجرا باید بشود تا خصوصیت مد را بدهد. وقتی سی بکار زده میشود دیگر حالت “تن” را داریم نه “مد” مانند گام سل ماژور که تنالیته است نه یک مد. پس میتوان روی آن شک کرد.

میتوانید دوبل گام زیر بنایی موسیقی ایران را کمی توضیح دهید؟
بله، این گام در زمان ساسانیان وجود داشته و آن “گام راست” است. برمبنای آن ساز را پرده بندی کرده ایم و دریافتیم که تمام موسیقی ایرانی را اگر بر مبنای گام راست تنظیم کنیم، میتوانیم به راحتی تمام هفت دستگاه موسیقی ایرانی را اجرا نماییم. همان دوبل گام تحتانی موسیقی ایران.

فضای سه بعدی در موسیقی چیست میتوانید کمی توضیح دهید؟
بله، فاصله نوتها از هم در اکتاوهای بعدی و نسبت آنها با مرکز مد یا دایره اصلی یک شکل سه بعدی فضایی را بوجود می آورد که در نمودار کاملا واضح است؛ فنر مانند بودن تسلسل گامها در اکتاوهای بعدی…

اهمیت درجه چهارم را در مد ایرانی توضیح دهید.

ببینید، مد اشلی است پایین رونده که آنطور که ما میدانیم، درجه پنجم آن اصلا هیپگونه جذابیتی ندارد، به دلیل آنکه هم جهت مد پایین رونده است و هم مد به خودی خود دارای هفت درجه میباشد که واضح است که درجه چهارم آن دارای اعتبار و پایداری است و مرکز ثقل است. حال اگر از مد ایرانی گام بسازیم نیز بخاطر حفظ اصالت، مد درجه چهارم آنرا به عنوان درجه نمایان استفاده خواهیم کرد.

شما گفته اید که هارمونی جایی برای بازی اصوات است و این قوانین فیزیکی هستند که دایم خودشان را به هارمونی تحمیل میکنند. نیاز به توضیح بیشتری هست؟
بله، اصولا در بازی چیزی که صورت میگیرد، یک سری قوانین فیزیکی هستند که ما از آنها لذت میبریم. حال در هارمونی این قوانین فیزیکی دیگر خودشان از نظر نموداری یا بهتر بگویم، اپتیکال هارمونی مدال را تحت کنترل خود قرار میدهند و دیگر آن قوانین آکوستیکی تونال اینجا حاکمیت خودش را از دست میدهند. فواصل جور دیگری انتخاب شده اند، بنابراین رزونانسها هم تغییر کرده اند.

گفتگوی هارمونیک

گفتگوی هارمونیک

مجله آنلاین «گفتگوی هارمونیک» در سال ۱۳۸۲، به عنوان اولین وبلاگ تخصصی و مستقل موسیقی آغاز به کار کرد. وب سایت «گفتگوی هارمونیک»، امروز قدیمی ترین مجله آنلاین موسیقی فارسی محسوب می شود که به صورت روزانه به روزرسانی می شود.

دیدگاه ها ۳۳

  • به نطر من تمام اینها درست و بی عیب و نقص و من خودم به شخصه یکی از طرفداران پرو پا قرص این سبک موسیقی در ایران و مشکلی که اینجا هست عدم اتحاد موسیقیدانان با هم و اینکه که هر کی برای خودش توی هذ فرم و ژانری که هست کار مینویسه…که این مشکل تا وقتی که به نطر من هست ما نمیتونیم پیشرفتی توی موسیقی ایران حاصل کنیم اگر موزیسینها از یک قانون در کشورمون طبعیت کنند و بز طبق همین قانون پیش برن…حتی میتونه توی همین هارمونی زوج پیشرفتهای بیشتری حاصل بشه..این همی اندیشی فعلا ۲ فرد در موسیقی بوده..فرض کنیم موسیقیدانان با تجربه هم در این کار بیان و سهمی برای پیشرفت داشته باشن…اونوقت هست که موسیقی ایران به یک تیوری جدید دست پیدا میکنه..

    • قرار نیست زبان شخصی و تفکر وشیوه آهنگسازی کسی کتاب درس هنرستان‌ها بشه.لطفا از این انتظارات نداشته باشید

  • به نظر من مااساتیدی از این دست در کشورمان کم نداریم که اطلاعات موسیقی را در حد اعلا میدانند ولی سوال ومشکل من این است که چرا موسیقی کنونی ویاموسیقی سنتی ما در جهان از پیشرفت قابل ملاحظه ای برخوردار نیست؟
    ایابهتر نیست که این اساتید دست به دست هم بدهندومانند بسیاری از کشورهای دیگر موسیقی خود را به حدی برسانیم که به کشورهای جهان صادروتحمیل کنیم؟
    (باتشکر)

  • خوب سوال من از موزیسین هایی مانند این اساتید این است که با وجود داشتن این همه علم در عالم بکر موسیقی ایران چرا و به چه دلیل این موسیقی با تمام جذابیت تا این هد مهجور و عقب افتاده مانده و هیچ حرکت جدی در جهت ارتقای سطح این هنر توسطشما عزیزان نمیشود وچرا از تم ها و ملودی های اصیل ایرانی استفاده ای نمی شود؟؟؟؟؟؟؟؟
    باتشکر

  • سلام خدمت تمامی هنرمندان وهنردوستان
    خیلی ممنونم ازاطلاعاتی که از پرسش وپاسخ آقای امیر آهنگ و آقای امیرعلی حنانه قرار دادید.
    تقاضامیکنم اگه مقدوره از اساتیدی که عِرق ملی دارند(مثل همین ۲بزرگوار)،بیشتر استفاده بشه ،شایداز این غرب زدگی که الان تو جامعه با هاش مواجهیم راه فراری پیدا کنیم.

  • ظاهرا می بایست قواعد را از دل موسیقی بیرون کشید آن هم از یک پشته ی تاریخی و اینگونه نیست که مثلا چند نفر جمع بشوند و یک سری قوانین وضع کنند و یکباره موسیقی دگرگون شود تکلیف ذائقه ی مخاطب چیست (در اینجا حتی مخاطب خاص).دانشی که تحت نام هارمونی در غرب موجود است زاییده ی چند قرن تلاش آهنگسازان خلاق است نه تئوریسین های صرف.

  • بیشتر آن هنرمندان خلاق مغرب زمین، خود در حد ‌یک تئوریسین شایسته، توانایی تجزیه و تحلیل نه تنها دستاورد خود بلکه ماقبل خود را داشتند. قرون وسطا ، رنسانس، باروک، کلاسیک، رومانتیک، رومانتیک متاخر، دورهٔ پست تونال، آتنال، و مکاتب ریزو و درشت دیگر در هنر، ادبیات، فلسفه و سیاست مغرب زمین زادهٔ تفکر، سیستم و الگو سازی و ساختار سازی متفکران آن دارد. این تور نبوده که ابتدا( در بیشتر موارد) اثر ساخته شود و بد بشینند فکر کنند که حالا آیا میشود یک تئوری منظم و فاخر از آن در آورد. اگر چه اقای حنانه یک انسان قضاوت گر و گریزان از نقد هستند، اما یقین دارم که او یکی‌ از معدود متفکرانی هستند در ایران که خواستار نهایت طلبی و قانون گذاری در راستای ابتکار و پویایی هستند. او را همراهی کنید، او را نقد کنید اما بدون پیش داوری و به دور از حسادت و رشک آتشین. یقین دارم که او در مسیر درستی گام مینهد. در پایان اقای حنانه یک سخن کوتاه با شما:با دوری از انسان محوری به موسیقی‌ و هنر ایران زمین نزدیکتر خواهی‌ شد.

  • سلام استاد آیا به این موضوع فکر کردید که شاید گام راست قدیم در عمل نوع دیگری استفاده میشده(از نظر فواصل) مثل تکثر گامهای مینور غربی.

  • سلام
    خیلی خوب بود،اما باعث تاسفه که اساتیدی همچون آقایان حنانه و آهنگ در کشور ما بسیار اندک هستند،موسیقی ایرانی با وجود اینکه بسیار نجیب و اصیل است مورد بی توجهی و در واقع بی مهری خودمان در درجه اول واقع شده بخاطر همین ما پیشرفتی در فضای موسیقی سنتی نداشتیم و جوان های ما به جای توجه به موسیقی ایران به دنبال سبک های موسیقی غربی هستند، که از نظر من فاقد ارزش برای گوش دادن است و اساتید هم بیشتر به جای توجه به تدریس به فکر مادیات هستند اگرچه ضعف بعضی از اساتید در اطلاعات موسیقی قابل انکار نیست، در ضمن مطلبی که راجب دوبل گام تحتانی موسیقی ایران یا همان گام راست نوشتید خیلی جالب بود.با تشکر

  • با سلام و عرض احترام .
    جناب آقای آهنگ ؛ اهمیت دادن شما به موسیقی برای من قابل تحسین است . از تلاش شما در این عرصه و خدمت به منابع موسیقی نهایت تشکر را دارم .

  • با سلام و تشکر
    سوالات بسیار تخصصی مطرح شده و خصوصاً سوال اول در خصوص معیار اصالت در کمپزیسیون ایرانی موضوعی بسیار اساسی است. اما جواب ها بسیار کوتاه است و با توجه به سوالات مطرح شده جا دارد که توضیحات بیشتری داده شود. ولی در کل این هم اندیشی بسیار خوب است و اگر ادامه پیدا کند حتماً کارگشاست.

  • با سلام
    دوستان این طور که به نظر می رسد، البته بنابر آنچه که در تاریخ موسیقی معاصر ایران شاهدیم… ایستادن در برابر ایستایی اساتیدی که ما انتظار داریم با هم متهد شوند و چه بکنند و چه نکنند نه فایده ای دارد نه ارزشی برای آیندگان خواهد داشت. اساتید بزرگوار روی سر همه ما جا دارند. اما وقتی بینش و نگرش های امروزی ما نسل های خواهان جهانی شدن رو ندارند در همین حدی که تا کنون توانسته امد پیش بروند و چهره ماندگار گردند بس است و دیگر نیازی به بار کردن مسئولیت دیگر بر آنان نیست. الحمد الله دست خودمان چلاغ نیست. هوش و ذکاوت هم کم نداریم. پر رو هم هستیم. وجدانمان هم کمتر از ایشان نیست. ایرانی هم که هستیم. پس بلند شیم که خودمون اساتید آینده هستیم. نیازی هم به مدارک تعمید یافته در آب رود دانوب و راین نیست… البته اگر دعوی نان باشد که هیچ. در هنر نان نیست…

  • باید خاطر نشان کرد که این مفاهیم را سعی کردهام به علت تخصصی بودنشان کمی آسان تر بیان کنم..پس در اینکه من جوابهای طولانی بدهم هیچگونه جذابیتی برای همگی مخاطبین ندارد.اگر کسانی خواستار جزییات هستند میتوانند با موسسه آفاق تماس بگیرند و وقت بگذاریم و صحبت کنیم.۸۸۰۸۴۰۳۹.امیر علی حنانه.
    از انتقادات شما خوشحال خواهم شد.

  • با سلام به خدمت اساتیدمحترم همچنین دوستان هنردوست.
    غرض تشکراست وبس که مجالی خلق کرده اید که اطلاعاتی چنین مفید مورد بحث قراربگیرد. به امیداینکه این قبیل مباحثه ها به صورت کاربردی و مستمر ادامه یابد.

    با سپاس وافر majid karimzadeh

  • میخواهم از جناب آهنگ عزیز در مورد ارتباط هرمنوتیک و زیبایی شناسی و نقش آن در زیبایی شناسی موسیقی استاد حنانه هم مطلبی داشته باشند.با تشکر از زحمات شما.

  • من موسیقی استاد حنانه رو دوست دارم ولی هارمونی زوج تخیلی بیش نیست.همان هارمونی کوارتال است..اگر مطلبی دارید مکتوب و تئوریک بیان کنید.اینکه روی تخیل و با حرفهای بی ربط بخواهیم مسئله ای جا بیاندازیم راه به خطا بردیم.هارمونی روج اگر هارمونی با سیستم انحصاری است کتابش کو؟کار حنانه اهمیت بالایی دارد اما هارمونی زوج را اولین بار در آثار میخائیل مشتاق آهنگساز ترکیه و جودت حاجی بیگف آذربایجان هم میبینیم…..

  • بنده توهین نکردم.شما سریع جبهه میگیرید…شما اطلاع دارید تفاوت هارمونی استاد حنانه با اسکریابین و میخائیل مشتاق و جودت در چی است؟(میدانم مد این موسیقی ها متفاوت است.منظور روش است ).شاید هم این پیام اصلا تایید نشود

  • سرکار خانم نادیا افروز. لازم است قبل از درج هر مطلبی کمی تفکر کنید و تعقل بخرج داده و کمی هم تامل نمایید. تا دچار تناقض گویی اینچنینی در گفتار خود نشوید. به دلیل اینکه این شما و امثال شما هستند که حرف بی ربط زده و راه را به خطا می روند. چون از یک طرف منکر هارمونی زوج شده اید و آن را از پایه و اساس کتمان کرده و مدعی ی تخیلی بودن این هارمونی هستید. و از طرف دیگر گفته اید: (هارمونی زوج را اولین بار در آثار میخائیل مشتاق آهنگساز ترکیه و جودت حاجی بیگف آذربایجان می بینیم) خب اگر هارمونی زوج یک موضوع تخیلی است و تخیل هم همانگونه که همه می دانند، موجودیت و واقعیت ندارد و امری واهی و بیهوده است، شما چگونه این هارمونی را که تخیل است و وجود خارجی نداشته و ندارد در آثار دو آهنگسازی که نام برده اید شنیده و یا دیده اید؟ (بهتر بود می گفتید شنیده اید) شما حتی نمی دانید که میخاییل میشاق ( نه به زعم شما مشتاق که نامش را هم به اشتباه نوشته اید) موسیقی دانی از اهالی لبنان بود نه ترکیه. به احتمال زیاد شما هیچ اثری از این دو آهنگسازی که نام برده اید اصلا نشنیده اید وگرنه تفاوت آثار این دو را با هارمونی حنانه درک می کردید. و حداقل انتظار می رفت که ادعای خود را بطور مستند ارائه کنید و ضمن نام بردن اثری از این دو موسیقی دان مقایسه ای مستند و همراه با نت و پارتیتور این دو آهنگساز استنادی ارائه داده و سپس ثابت کنید هارمونی بکار رفته در آثار این دو آهنگساز همان هارمونی زوج مرتضی حنانه است. ضمنا در هارمونی چیزی به نام هارمونی کوآرتال نداریم. کتابی هم بنام هارمونی کوآرتال (نحوه و منطق تسلسل آکوردهای تماما کوآرتال) تاکنون نوشته و دیده نشده است. بلکه آن آکورد کوآرتال است. نه هارمونی کوآرتال. و بد نیست بدانید که در هارمونی آنچه که اهمیت دارد موضوع و منطق و نحوه تسلسل و پیوند آکوردها با توجه به منطق مد مورد بحث است و هارمونی تنها آکورد سازی نمی باشد. بلکه هر آکور با توجه به مد مورد نظر تشکیل شده و سپس با توجه به آکوردهای پیرامونی خود (آکورد قبلی و بعدی) مورد ارزیابی قرار گرفته و منطق هارمونی و پیوند آکوردها را به یکدیگر پدید در می آورند. آکوردهای کوآرتال نیز حدودا از اواخر قرن نوزدهم میلادی و اوایل قرن بیستم به تدریج در آثار آهنگسازان نوشته شد و آهنگسازان قرن بیستم در کنار آکوردهای تیرس از آکوردهای کوآرتال به علاوه از آکوردهای سکوندال (متشکل از فواصل دوم) و همچنین آکوردهایی با نت اضافه شده (نت های غیر آکوردی) و آکوردهای خوشه ای (کلستر) و پلی کوردها (چند آکوردی) و …… همچنین با بهره گیری از تکنیک های پلی فونی قرون وسطی البته با نگرش قرن بیستمی در آثار خود استفاده کرده اند. و این تکنیک ها هیچ ارتباطی به هارمونی زوج استاد زنده یاد مرتضی حنانه ندارد. هارمونی زوج استاد حنانه یک هارمونی ی مدال بر اساس منطق مدهای (مقام ها) موسیقی ایرانی است. ایشان بهتر و بیشتر از خیلی از آهنگسازان همین دوره تکنیک های هارمونی در قرون گذشته و قرن بیستم را می شناختند و کاملا آگاه بوده و به آنها احاطه داشته اند بطوریکه سالها پیش از اینکه در ایران کسی به اصطلاح مدعی موسیقی مدرن باشد، ایشان یک قطعه سمفونیک با تکنیک دوده کافونیک هم نوشته اند که در همان اوایل دهه چهل شمسی توسط ارکستر سمفونیک تهران و به رهبری استاد زنده یاد حشمت سنجری در کنسرت اجرا شد. هیچوقت یادم نمی رود که اینجانب در دورانی که شاگرد استاد سنجری بودم ایشان همواره از این قطعه ی مرتضی حنانه و دیگر آثارشان با تحسین و تمجید یاد می کردند. ولی استاد حنانه اینگونه تکنیک های قرن بیستمی بر خواسته از تفکر و فرهنگ غرب را متناسب برای مدهای موسیقی ایرانی نمی دانستند. به همین جهت هم با مطالعه و تحقیق علمی و عملی فراوان و در طی سالیان دراز بر روی ردیف موسیقی ایران، موسیقی ی محلی و مقامی نواحی مختلف ایران، و مطالعه موسیقی قدیم ایران و کتب موسیقی بزرگانی همچون فارابی، عبداقادر مراغه ای، قطب الدین شیرازی، صفی الدین ارموی و ….. و مطالعه موسیقی ایران در قبل از اسلام (با مطالعه در کتابخانه واتیکان در دوران تحصیل) و همچنین تحقیق و مطالعه بر روی موسیقی ی کشورهای همجوار و خاورمیانه که ریشه موسیقی شان با موسیقی ایران یکی است و با معاشرت و دوستی با اساتید مطرح موسیقی دستگاهی ایران (همچون زنده یادان: قوامی، تجویدی، خالدی، فرهنگ شریف، بزرگ لشگری و جواد لشگری و …..) به این هارمونی زوج که یک هارمونی شخصی و ابتکاری برای موسیقی ایرانی است رسیدند و آثار خود را با تکنیک انحصاری خود در هارمونی و همچنین کنتر پوان ابتکاری خود که از مدهای موسیقی ایرانی بدست آورده اند ساخته اند و در طی حدودا ده سال این هارمونی را با ارکستر فارابی عملا تجربه کرده و با نوشتن آثاری بر پایه هارمونی زوج که خود رهبری ارکستر و اجرای آن را بر عهده داشته اند تجربه و شکوفا کرده اند. و هارمونی ایشان نه هارمونی کوآرتال است و نه سکوندال و به هارمونی هیچ آهنگساز ایرانی یا غیر ایرانی قبل یا بعد از خودشان نیز شباهت ندارد. و ایشان یک آهنگساز صاحب سبک به معنی حقیقی در موسیقی ایران است. بهترین دلیل هم این است اکنون که نزدیک به بیست و هفت سال از درگذشت این هنرمند بزرگ می گذرد، هیچ آهنگسازی نتوانسته است به شیوه مرتضی حنانه آثارش را هارمونیزه و کمپوزیسیون نماید و این در حالی است که در طی این مدت آثار زیادی توسط آهنگسازان ایرانی (خصوصا دانشجویان دو دهه اخیر و اساتیدشان) با استفاده از آکوردهای کوآرتال و سکوندال ساخته و پرداخته شده و هیچ کدام از این آثار کوچکترین شباهتی به هارمونی زوج مرتضی حنانه ندارد و متناسب با مدهای موسیقی ایران نیست. به همین دلیل هم هست که شما و بسیاری دیگر موسیقی ی مرتضی حنانه را دوست دارید. چون موسیقی ایشان یک موسیقی ی اورژینال و دارای اصالت است. در ضمن هیچ آهنگسازی هم مجبور نیست برای تکنیک آهنگسازی هارمونی خود کتاب بنویسد و آن را شرح دهد. و با کتاب بخواهد موسیقی و هارمونی بکار رفته در آثار خود را برای همگان توجیه و تفسیر و ثابت کند. (که البته استاد حنانه اینکار را هم کرده اند و کتابی هم در این رابطه نوشته اند) خود آثار آهنگساز در این رابطه کاملا گویا خواهد بود. مگر اساتیدی همچون: باخ، بتهوون، واگنر و ……….. بسیاری دیگر که در اصالت موسیقی و هارمونی آنها اصلا تردیدی نیست، برای هارمونی و کنتر پوان و فرم موسیقی و ارکستراسیون بکار رفته در آثارشان کتاب نوشته اند؟ و ارزش آثار هنری خود را با نوشتن کتاب به اثبات رسانده اند؟ و آیا با کتاب نوشتن است که ارزش کار یک آهنگساز مشخص می شود؟ اگر اینگونه بود پس باید همه آهنگسازان تاریخ موسیقی و در دوره های مختلف دست به قلم می شدند و برای توجیه ارزش و ابتکارات خود در موسیقی کتاب می نوشتند. که مسلما چنین نیازی نبوده و نیست زیرا همانگونه که قبلا گفته شد خود آثار و اجرا و شنیده شدن آن آثار ارزش هنری ی هر اثر را تعیین و مشخص می کند. دلیل دیگر هم اینکه کاملا مشخص است: در موسیقی غربی و کلاسیک هم هارمونی ابتدا در آثار نوشته شده است و سپس تئوریسین های متعدد با تجزیه و تحلیل آثار فراوان آهنگسازان گوناگون در دوره های مختلف، قوانین و منطق هارمونی را از دل خود آثار بدست آورده و تدوین کرده اند. و سپس متد آموزشی برای آن نوشته اند. اینطور نبوده که اول کتاب هارمونی و کنترپوان و ارکستراسیون نوشته شود و سپس آثار آهنگسازی بر اساس آن کتاب ها پدید آمده باشند. از استاد مرتضی حنانه حداقل یک نسخه پارتیتور برای پیانو و آواز به نام (در بزرگداشت فردوسی بر روی شعری از فردوسی برای آواز و پیانو) بیش از سی سال است که چاپ شده است و در دسترس همگان قرار گرفته است. و ابتدا به صورت زیراکس توسط فروشگاه اسکندریان و بعدا در سال ۱۳۷۳ به صورت رسمی توسط انتشارات چنگ چاپ شده و در دسترس عموم گذاشته شده است. و هنوز هم پس از این همه مدت طولانی هیچ موسیقی دانی نتوانسته است این اثر را با آکوردهای کوآرتال ( به قول شما هارمونی کورتال ) آنالیز و تجزیه و تحلیل و تفسیر نماید. و دو نفر (یکی در ۲۶ سال قبل و دیگری هم در حدود دو سال پیش) که سعی بیهوده در این کار کردند، (تجزیه و تحلیل هارمونی زوج بر مبنای آکوردهای کوآرتال) کاملا به بیراهه رفتند و از نوشته هایشان چیزی روشن نشد و راز و رمز هارمونی زوج را نتوانستند از روری اثری که نت آن در اختیارشان است بدست بیاورند. من این نوشته را برای روشن شدن افکار عمومی همگان نسبت به استاد زنده یاد مرتضی حنانه در اینجا درج نموده ام. امیر آهنگ

  • تشکر ویژه از آقای امیرآهنگ برای وقتی که گذاشتند و پاسخ به برخی ابهام ها دادند.اما نکته ای که وجود دارد این است که آقای پورقناد جواب های بی منطق و خشونت امیز میدهند.میگم چه کتابی؟میفرمایند هارمونی زوج.
    خلاصه هرچی جناب امیراهنگ مستدل می گویند ایشان اینچنین می گویند.بگذریم.فقط جناب امیرآهنگ بفرمایند که تفاوت دقیق هارمونی زوج با سیستمی که به قول شما آهنگساز لبنانی بکار برده اند دقیقا چیست؟چرا مانند هم صدا می دهد؟در یوتیوب دردسترس است

  • و اینکه چطور می توان تفاوت میان زنجیره ی آکوردهای مثلا کنسرتو پیانو شماره یک بارتوک بر اساس مدهای اروپای شرقی نوشته شده و تماما از زنجیره ی دومها و چهارمها تشکیل شده با هارمونی زوج پیدا کرد.

  • خانم افروز گرامی، لطفا در وهله اول فایل صوتی و پارتیتور پی دی اف شده تمام آثار مورد استنادی خود (جودت حاجی بیگف و میخاییل میشاق) را که ادعا دارید صدا دهندگی هارمونی آنها همانند هارمونی زوج استاد حنانه هستند را در تلگرام برایم ارسال بفرمایید. اینم لینک تلگرام منه: amirahang@

  • همانگونه که از ابتدا هم کاملا مشخص و معلوم بود، کلیه ادعاهای خانم نادیا افروز (شباهت صدا دهندگی هارمونی زوج ابتکاری استاد مرتضی حنانه با هارمونی موسیقی دان هایی همچون میخاییل میشاق و جودت حاجی بیگف و ….. ) بی پایه و اساس و مردود می باشد و نامبرده حتی نتوانست فایل صوتی ی آثار و همچنین پارتیتور موارد استنادی خود را آن هم پس از گذشت مدت بیش از ده روز ارائه نماید!!! این در حالی است که من آی دی تلگرام خود را هم برای ارسال آثار مورد ادعای او در پیام بالا و در ۲۲ شهریور ماه ارسال کرده و در اختیارش قرار دادم. ولی هیچ خبری نشد! در این بیست و هفت سال (پس از در گذشت استاد حنانه) با ادعاهای اینچنینی از جانب امثال او زیاد برخورد داشته ام. اینگونه افراد دو دسته اند: ۱. افرادی نا آگاه در خصوص هارمونی و کمپوزیسیون. که حتی هارمونی تونال را هم در حد معمولی و عمومی بلد نیستند و کار نکرده اند. دیگر چه برسه به تحولات هارمونی در قرن بیستم و غیره. ۲. اشخاص مغرض و حسود که خود ادعای آهنگساز بودن را دارند ولی موفق به پدید آوردن هارمونی ای متناسب با موسیقی ایرانی نشدند و اکثر این افراد نیز نتوانسته اند با همان هارمونی غربی تونال و یا هارمونی قرن بیستم اثری در خور توجه و ماندگار ارائه دهند. و این افراد دارای آن دانش وسیع مرتضی حنانه در موسیقی ایرانی و غربی (کمپوزیسیون) نبوده و اهل مطالعه و تحقیق و زحمات چندین ساله هم نیستند و همچنین یک هزارم مرتضی حنانه دارای ذوق و قریحه و خلاقیت و قوه ابتکار و نو آوری در کمپوزیسیون هم نیستند و به طور کلی بسیاری از آنها اصلا استعداد آهنگسازی هم ندارند. و ادعاهای آنان بر علیه مرتضی حنانه بر پایه غرض ورزی و حسادت است. خانم افروز و امثال او بدون ارائه هیچ مستندی و بطور غیر مدلل و غیر مستدل و به هر طریقی و بزور هم که شده می خواهند فقط حرف خود را به کرسی بنشانند و آن اینکه: (هارمونی زوج بکار رفته در آثار مرتضی حنانه از قبل وجود داشته و آهنگسازانی مانند: دبوسی، اسکریابین، بارتوک، استراوینسکی، داریوس میلو، میخاییل میشاق، حاجی بیگف، امیروف و …….. آن را در آثار خود بکار برده اند) و برای این ادعاهای پوچ خود هم هیچ دلیل و سندی ارائه نمی کنند!!! قدرت آنالیز هارمونی آثار مرتضی حنانه را هم ندارند. اینگونه اشخاص گویی برایشان افتخار دارد که بگویند: استاد و موسیقی دان، محقق و آهنگساز ایرانی ای همچون زنده یاد مرتضی حنانه نتوانسته برای موسیقی کشورش هارمونی ای متناسب با آن موسیقی ابداع نماید و این در حالی است که آثار بجای مانده از مرتضی حنانه خود گویاست و خلاف حرف آنها را نه در حرف، بلکه در عمل به اثبات می رساند. ارزش این آثار روز به روز بهتر و بیشتر آشکار می گردد و هنوز هم هیچکسی نتوانسته است در هارمونی و ارکستراسیون در حد ایشان و مانند او و در سطح او اثری خلق کند. امیر آهنگ (آهنگساز و مدرس مبانی و اصول اجرای موسیقی و مدرس اصول کمپوزیسیون و از آخرین شاگردان استاد زنده یاد مرتضی حنانه)

  • زنده باد نام بزرگوار روانشاد مرتضی حنانه … و پاینده باد راه این بزرگوار و شاگردان برومندش … و در اهتزاز باد نام میهنمان و موسیقی آن … و بزرگانی چون فارابی ، ارموی ، مراغه ای ، وزیری ، خالقی ، صبا ، پایور ، مشکات ، روحانی ، پورتراب ،فخرالدینی و….

بیشتر بحث شده است