در تبحر تکنیکی پلینی جای بحثی نیست اما این طرز فکر که پلینی از لحاظ احساسی تعلق خاطری به کار خود ندارد و به جای اینکه با احساس به تفسیر موسیقی بپردازد، فقط در آن تجسس می کند، به موضوع بحث برانگیز تبدیل شده است. یکی از برجسته ترین طرفداران پلینی، ادوارد سعید بود که روی دیگر سکه را نشان داد.
سعید، پلینی را به خاطر تعهدش به موسیقی تحسین می کرد و او را از “اکثر پیانیست ها” که به اعتقاد سعید مانند “اکثر سیاستمداران” می خواهند قدرت خود را حفظ کنند متمایز می نماید.
سعید بر این باور است که در نوازندگی پولینی «تکنیک او به گونه ایست که شما را از فکر کردن [خودآگاه] به تکنیک باز می دارد… در عوض آنچه در تمام آثار او به چشم می خورد رویکرد او به موسیقی است؛ رویکردی بی غل و غش، با شفافیتی شرافتمندانه که با قدرت و گشاده دستی به اجرا در آمده است.»
سعید در ادامه می گوید که «حتی اگر پلینی به این افکت دست پیدا نکند، انتظار می رود که در رسیتال بعدی این اتفاق بیفتد (و تا کنون افراد بسیاری نیز به کمال درخشان و هیجان زده گاه و بیگاه او اشاره کرده اند.) دلیل این انتظار مخاطبان نیز این است که آن ها می دانند که این حرفه به مرور زمان شکوفا می گردد. پلینی نیز نشان داده است که در حال رشد و دستیابی به هدف و فرم خود است.»
در واقع این حرفه سیاست های چپ را در خود گنجانده است و در معرض نوعی کمالگرایی تنبیه آمیز قرار داشته است (که مخاطبان لندنی باید به خاطر آن قدردان باشند زیرا پلینی بود که در سال ۱۹۸۳ تهدید کرد که به خاطر آکوستیک بد سالن باربیکن کنسرت خود را در آنجا کنسل می کند و البته این کار باعث شد که به وضع آکوستیک این سالن رسیدگی شود.) پلینی در حرفه خود کوشیده است تا نقطه های اوج رپرتوارهای کلاسیک و رمانتیک پیانو را با تعهدی نسبت به موسیقی نو در هم بیامیزد.
آلفرد برندل (Alfred Brendel) به عنوان یکی از معدود پیانیست هایی که می توانند از جایگاه والایی قلم بزنند، در مورد آثار برجسته اینگونه توضیح می دهد که: «پیوسته به این نیاز دارند که به آنها جان بخشی شود و به زمان حال ارتباط داده شوند. اگر این کار به درستی انجام شود نتیجه آن بسیار فراتر از مصرف گرایی موسیقیایی و تنبل ذهنی خواهد رفت. در حالت ایده آل نوازنده باید آثار فراموش شده و جدید را همراه با شاهکارهای شناخته شده در دستور کار خود قرار دهد و به هیچ عنوان از اجرای آثار معروف تنها به خاطر اینکه خیلی معروفند سر باز نزند. موریتزیو پلینی در فعالیت های خود به خوبی به این مهم پرداخته است.»
۱ نظر