من از «کارمن» و «فوست» و سایر قطعات اروپائی که احیانا وزیری در ارکستر شبهای پذیرائی خود میگذارد، بدم می آید، برای اینکه گوشم عادت به این سنخ آوازها ندارد. چندان شیفته قطعاتی که خودش ساخته و در میان مردم مشهور به «موسیقی اروپائی» است نیز نیستم. بعضی از آنها حقیقتا قشنگ و جذّاب و دلرباست و بعضی دیگر در سامعه من مطلوب و دلپسند نیست و این هم تقصیر استادی و مهارت وزیری نیست، بلکه نقص در گوش ماست که به آهنگهای مخصوصی عادت کرده است زیرا علینقی خان معتقد نیست که موسیقی ایران منحصر به همان آوازهائی که تاکنون پیدا شده و سامعه ما بدآنها مأنوس شده است باشد، بلکه میخواهد مثل دامنه افق نامحدود و مانند موسیقی اروپا، نامحصور بوده و به عقیده او زمینه موسیقی ایران برای اینکار حاضرتر است.
علی نقی خان میخواهد انقلاب بزرگی در موسیقی ایران وارد سازد، نه اینکه موسیقی اروپائی را (چنانکه مشهور است و بعضی هم میگویند) در ایران معمول کند.
برای توضیح اجازه دهید موسیقی را به شعر تشبیه کنم: شعر مرکب است از کلمات و کلمات مرکب است (در فارسی) از ۳۲ حرف. از این ۳۲ حرف صدها هزار کلمه و از این کلمات ملیونها شعر میتوان ساخت. به این معنی که از اختلاف ترکیب حروف کلمات مختلفه و از اختلاف ترکیب کلمات اشعار مختلفه با معانی مختلفه ایجاد میشود. در صورتی که مبدأ میلیونها شعر و کتب فارسی فقط ۳۲ حرف است.
همینطور موسیقی و بلکه تمام اصواتی که در دنیا موجود است مرکب است از هفت نت اصلی: «دو، ره، می، فا، سل، لا، سی» مابین این نوتهای اصلی فواصلی موجود است که میشود آنرا اصوات فرعی نامید، مثل همان رنگهائی که در طیف شمسی مثلا مابین رنگ سرخ و بنفش موجود است که یا کاملا متمایل به سرخ یا کاملا متمایل به بنفش یا اندکی متمایل به سرخ یا اندکی متمایل به بنفس و یا بین بین است.
مجموع اصوات مفردی که از این هفت نوت اصلی و فواصل بین آنها ایجاد میشود، در موسیقی اروپائی به ۱۲ و در موسیقی ایرانی برحسب تتبعات و تحقیقات وزیری به ۲۴ صورت مفرد بالغ میشود و به این قاعده، زمینهء موسیقی ایران در مقابل موسیقی اروپائی بیشتر قابل وسعت و تبحّر است. خلاصه این بیست و چهار صوت از حیث زیر و بم و از لحاظ کشش مثل تضعیف و تجزیه در «ماتماتیک» وسیع و به صدها اصوات مفرد بالغ میشود که به منزله حروف هستند.
از ترکیب چند صدای مفرد، صداهای مرکب که به منزله کلماتند پیدا شده که از ترکیب آنها هزارها قطعات موسیقی ممکن است ایجاد شود که از جمله آنها همین آوازهای امروزه ایرانی است؛ وزیری معتقد است که نباید به همین قطعاتی که سابقین از برای ما ساختهاند اکتفا کرد، بلکه باید دائما فکر و قریحه را بکار انداخت و از این هزارها صدای اصلی و فرعی که در موسیقی موجود است ترکیب نمود و قطعات تازهای بر قطعات سابق علاوه کرد.
این قطعات مختلفهای که شبهای «سالون» در «ارکستر» مدرسه موسیقی میشنوید (باستثناء چند آواز مشهور اروپائی) همه از این قبیل یعنی از ترکیبات خود اوست که صداها را به مناسبت اشعار با خیال و فکر خود انتخاب نموده، آنها را با ذوق و سلیقه خود ترکیب کرده و اسم آنرا گذاشته است مثلا «نیمه شب».
در این قطعات تالیفی او هرکدام بیشتر صداها و ترکیبات نزدیک به منصوری و سه گاه و شور و ماهور و سایر آوازهای مانوسه ما داشته باشد، بیشتر خوشمان می آید و آنها که کمتر داشته باشد، خوشمان نیامده و میگوئیم اروپائی است، در صورتیکه اروپائی نیست بلکه بعقیده علی نقی خان موسیقی جدید ایرانی است.
۱ نظر