چندی پیش مطلبی با عنوان «هارمونی زوج» توسط آقای امیرعلی حنانه در این سایت به انتشار رسید. نقدی بر این نوشته توسط آقای مهدی رضانیا نوازنده سنتور و کارشناس موسیقی از دانشگاه یورک کانادا و کارشناسی ارشد موسیقی در آهنگسازی از دانشگاه یورک کانادا نگاشته شده که به ایمیل سایت و همچنین آقای امیرعلی حنانه رسید و ایشان ضمن استقبال از روی دادن جریان نقد هنری درباب این مسئله، خواستار پیگیری این نقد در شماره های دیگر نوشته هایشان شدند، چراکه هنوز انتشار مجموعه «هارمونی زوج» به پایان نرسیده است. امروز بخش اول نقد هارمونی زوج را می خوانید:
در نوشتن مقاله هایی که موضوع آنها تئوری موسیقی است دو گونه مقاله وجود دارند: یکی آن هایی که از بررسی موسیقی های گذشته به یک سری قانون ها می رسند و آن ها را توضیح می دهند و دوم مقاله هایی هستند که یک تئوری نو را بیان می کنند بدون رجوع به کارهای عملی تا طرحی نو درافکنند مانند نوع تصنیف سازی ای که به تازه گی دکتر فاطمی پیشنهاد کردند و آلبوم “سرخانه” نیز بر آن اساس به وجود آمد.
مقاله ی هارمونی زوج از آقای امیر علی حنانه ترکیبی از آن دو نمونه است. ایشان گفته اند که این مقاله توضیحی است بر طرح هارمونی مرتضی حنانه و همچنین “نگرش خویش بر روی مد های ایران با سایر ملل جهان با هدف “نجات دادن موسیقی ایران از این آشفته بازار به اصطلاح هنری” (بخش ١)
به طور کلی این مقاله چند ایراد دارد:
اول، اینکه در طول مقاله به مواردی اشاره می شود که ربطی به موضوع مقاله ندارند یا این ربط به هیچ عنوان روشن نشده است.
دوم، در بسیاری موارد هیچ سندی برای اثبات گفته ها و تعریف های نویسنده ارائه نمی شوند، در حالی که موضوع مسایلی بنیادی چون اصالت موسیقی یا اصالت سازها بوده است.
سوم، در توضیح هارمونی زوج نویسنده توضیحات جالبی نوشته که می تواند راهی باشد در کنار دیگر راهها برای چند صدایی کردن موسیقی ایرانی اما در بخش مقایسه فقط از مدهای یونان قدیم نام برده اند و نه “ملل جهان” و همچنین خوب بود یاد آوری می کردند که نه تنها این هارمونی در موسیقی معاصر غرب (چه کلاسیک و چه جز) استفاده می شود و درس داده می شود (در درس های آهنگسازی دانشگاه یورک در تورنتو پروفسور دیوید مات این هارمونی را به ما درس دادند، بدون آنکه نامی از مرتضا حنانه بدانند. دوست همشاگردی من آقای حامد صابری هم می توانند شاهد این گفته باشند.) بلکه در قدیم نیز نمونه هایی داشته است.
مهمترین تفاوت هارمونی زوج با هارمونی سه تایی فاصله ی دوم و چهارم هستند. فاصله چهارم گرچه از سده ی ١٧ میلادی به بعد صدایی “ناخوش” به حساب می رفت اما پیش از آن در دوره های میانه دارای صدایی “خوش” دانسته می شده. به هر حال به گفته نویسنده، در موسیقی ایرانی نخست مرتضا حنانه بوده است که از این هارمونی زوج استفاده کرده است و موضوع بر سر “ایرانی” بودن این نوع هارمونی است.
چهارم اینکه نویسنده از سویی اصالت را تا جایی پیش می برد که ساز تار یا فاصله ی کنونی گام ماهور را اصیل نمی داند و از سویی با موسیقی ایرانی چون ترکیبی از چند مد اعتدال شده برخورد می کند.
توضیحی بیشتر:
نویسنده “ایرانی صدا دادن” را “اصالت ریتم زبان فارسی در موسیقی” تعریف کرده و اضافه کرده است: “به همین ساده گی”. این مساله “ساده” نیست زیرا “اصالت ریتم زبان فارسی” چندان تعریف مشخصی ندارد، این عبارت نیاز به توضیح بیشتر و روشنتری دارد زیرا نویسنده با همین هدف می خواهد که نوع تئوری خود را “ایرانی” بقبولاند. همچنین باید توجه داشت که اولا موسیقی خود یک هنر مستقل است و زبان محاوره، شعر و ادبیات حوزه هایی جدا از موسیقی هستند.
دوم اینکه زبان فارسی زبان رسمی ایران است اما زبان همه جای ایران نیست و توجه نکردن به این مساله خود در “ایرانی” بودن یک هنر خاص مشکل به وجود می آورد، همانگونه که حتا در ردیف (که آن را موسیقی کلاسیک یا رسمی ایران می دانیم) نیز بخش هایی وجود دارند که ساخته شده ی فارس زبان ها نیستند و از موسیقی اقوام دیگر گرفته شده اند. توجه به اینکه فرهنگ ایرانی و موسیقی ایرانی حاصل تجربه و آفرینش قوم هایی هستند که حتا محدود به مرزهای کنونی ایران و زبان پارسی نمی شوند بسیار مهم است.
با سلام
با اشتاق در انتظار بخش های بعدی این مطلب هستم
هارمونی زوج یعنی هارمونی مبنی بر چهارم ها که تیجتا فواصل دوم و چهارم خوشایندند ؛ در موسیقی مدرن هم این فواصل به کار می رود اما درجهت تنش و تعلیق نه مطلوب بودن مثل اکوردهای کوارتال که معکوسشان به آکوردهای تعلیق یا suspinsed chords شناخته و با sus4 و sus2 شناخته می شوند.