گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

ارکستر ملل باز با ایده های نو

چند روزیست که دوباره زمزمه هایی از فعالیت مجدد ارکستر خستگی ناپذیر ملل شنیده میشود؛ با رهبر این ارکستر قراری گذاشتم و در مورد اینکه، ارکستری که با چند ده میلیون ضرر مالی فعالیتش متوقف شد و با سنگ اندازی های بی نظیری مقابله کرد چگونه باز سر برآورده، صحبت کردم.

ارکستر ملل اینبار قرار است سنگی بسیار بزرگتر بردارد و آن اجرای کنسرتی است در چهار شب، با ارکستری تلفیقی و تشکیل شده از سازهای ایرانی و سازهای ارکستر سمفونیک. این ارکستر به نسبت کنسرت قبلی خود تغییراتی کرده است که آن، اضافه شدن سازهای بادی برنجی به ترکیب ارکستر است. ولی نکته قابل توجه آن است که این ارکستر نوپا با رهبر جوانش تصمیم اجرای کنسرت در سالن وزارت کشور را دارند که بزرگترین سالن موسیقی ایران است. در کنسرت قبلی بعضی از موسیقیدانان، احتمال برگزاری کنسرت این ارکستر را نزدیک به صفر میدانستند ولی این کنسرت اجرا شد؛ در این برنامه یکبار دیگر سلطانی و بیضایی سختکوشی خود را به بوته آزمایش میگذارند.

پیش از پرداختن به چگونگی اجرای این کنسرت مشخص است که سلطانی و بیضایی، ایده های خاصی در سر دارند، مثلا اجرا در چنین سالنی که پر کردن آن به مدت چهار شب از کمتر موسیقیدانی برآمده. (مثل کنسرت “هم نوا با بم” که در همین سالن به اجرا گذاشته شد)

سلطانی از قول های همکاری با آهنگسازانی چون : احمد پژمان، حسین دهلوی، حسین یوسف زمانی، محمد سریر، کامبیز روشن روان، مهران روحانی، هوشنگ کامکار، همایون رحیمیان، علی اکبر شکارچی و همچنین از صحبتهای اولیه ای که برای همکاری با محمد موسوی-نی نواز برجسته- و هوشنگ ظریف- نوازنده چیره دست تار و معلم اکثر تارنوازن برجسته امروز ایران-، انجام شده بود سخن گفت. هرچند که محمد موسوی بخاطر مشکلی که چندیست با وزارت ارشاد در انتشار یکی از آثارش دارد، پیشتر گفته بود که تا رفع آن مشکل از دادن کنسرت خود داری خواهد کرد ولی ممکن است شعاری که پیمان سلطانی و سیاوش بیضایی برای این برنامه قرار داده اند او و دیگر استادان موسیقی را سرشوق بیاورد که باز به روی سن بیایند.

سلطانی و بیضایی شعار این کنسرت را “دوستی و موسیقی” در نظر گرفته اند؛ آنها قصد دارند در این برنامه آثاری از آهنگسازان مختلف ایرانی اجرا کنند که بسیاری از دوستداران موسیقی هیچ گاه آنها را در کنار هم ندیده اند و گمان میکنند که این دوستی بین موسیقیدانان برقرار نیست؛ ارکستر ملل قصد دارد در این برنامه که قرار است در آذر ماه به اجرا درآید به این مهم – که بروی سن بردن آثار آهنگسازان مختلف ایران در یک برنامه است – دست یابد.

ارکسترهای دیگری هم در ایران فعالیت میکنند که متاسفانه به دلایلی رپرتوار محدودی دارند و در تلاش هم نیستند که از آهنگسازان مختلف برای همکاری دعوت کنند. سالهاست که شنیدن یک موسیقی ارکسترال ایرانی مانند ساخته های هوشنگ کامکار و همایون رحیمیان برای علاقمندان موسیقی ایرانی تبدیل به رویا شده… شاید ریاست افراد مسن در این ارکسترها که مخصوصا با اخلاق پدرسالارانه از روی کار آمدن آهنگسازان جوان و به قولی جوانتر از خودشان (که بعضی از این آهنگسازان دیگر چندان هم جوان نیستند!) جلوگیری می کنند باعث این وضع باشد.

پیمان سلطانی رهبر این ارکستر از ایده های نویی که در این کنسرت استفاده میشود گفت؛ تنظیم قطعه ای از امانوئل ملیک اصلانیان پیانیست و آهنگساز بزرگ ایرانی، قطعه ای برای دوتار و ارکستر، قطعه ای برای چنگ ایرانی و ارکستر (برای کسانی که دوست دارند اثری با صدای این ساز و رنگ خاص این ساز باز سازی شده باستانی ایران، با ارکستر تلفیقی بشنوند) و قطعاتی دیگر از ملودی های قدیمی سومر، مصر و یونان باستان و آثاری از آهنگسازان قدیم ایرانی مانند صفی الدین ارموی و عبدالقادر مراغه ای…

در این برنامه نوازندگان ارکستر ملل برخلاف کنسرت گذشته (که گروه سازهای زهی نوازندگان ارمنی بودند) همگی ایرانی هستند. در این برنامه با توجه ترکیب ارکستر میتوان حدس زد که دست رهبر و مدیران ارکستر در انتخاب قطعات بازتر خواهد بود و قطعات این برنامه به آثاری که برای ارکستر تلفیقی مجلسی( که ترکیبی است از سازهای بادی چوبی، زهی و گروه سازهای ایرانی) ختم نمیشود؛ وجود سازهای بادی برنجی در این ارکستر، این امتیاز را دارد که کنسرتی را با ارکستری متفاوت که کمتر اجرا شده را بشنویم.

در این برنامه ارکستر ملل با همکاری اسپانسر خصوصی موفق به فعالیت شده و برگزاری موفق این کنسرت میتواند باعث ادامه همکاری های چنین شرکتهایی شود که در نبود کمک های دولتی، بهترین حامی برنامه های موسیقی هستند.

در برنامه قبلی، ارکستر ملل به غیر از کارشکنی های معمول فعالیتهای اجرایی موسیقی، به دلیل نقض قرار دادهای مالی از طرف اسپانسرهای دولتی، با کمبود شدید بودجه هم درگیر بود و این مشکل موجب دردسرهای زیاد مالی برای رهبر این ارکستر شد! وقتی درباره کنسرت قبلی و کیفیت آن با سلطانی صحبت شد، او میگفت، “گاهی به قدری مشکلات زیاد بود که همه کارها با عجله انجام میشد، بطوری که حتی گاهی روز تمرین برای اولین بار پارتیتور را میدیدم و دشیفر باید رهبری میکردم!”

غیر از این محدودیت هایی که از نظر تمرین بوده و فشارهای دیگری که روی گروه در روزهای پایانی بود مانند عدم وجود سازهایی مثل تیمپانی که باید در سالن وجود میداشت ولی… به این موضوع هم باید توجه داشت که سالن و فضای مادی و معنوی اجرا کاملا میتواند، روی توانایی مجری تاثیرگذار باشد.

ارکستر ملل، در ابتدا با قصد اجرای کنسرت در تخت جمشید فعالیت خود را آغاز کرد، برنامه ای که هنوز موفق به اجرای آن نشده است. حتی نام ارکستر ملل هم در اوایل فعالیت آن، ارکستر ملل تخت جمشید بود. در راستای این پروژه که هنوز یکی از دغدغه های مهم سلطانی است، یک طراح ماکت که سالها روی ساختمان و شکل واقعی تخت جمشید تحقیق کرده؛ ماکتی از تخت جمشید را روبروی رهبر ارکستر و نوازندگان قرار خواهد داد که در این برنامه میتواند نمادی باشد بر فرهنگ موسیقایی کهن ایران. البته امیدواریم مسئولان به این ماکت با ارزش اکتفا نکنند و شرایطی برای این ارکستر فراهم شود که در تخت جمشید هم بطور مطلوبی کنسرت دهد.

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد متولد ۱۳۶۰ تهران
نوازنده تار و سه تار، خواننده آواز اپراتیک و سردبیر مجله گفتگوی هارمونیک
لیسانس تار از کنسرواتوار تهران و فوق لیسانس اتنوموزیکولوژی از دانشکده فارابی دانشگاه هنر تهران

دیدگاه ها ۷

  • باسلام
    قبل از هر چیز می خواستم از تلاش شما در به روز بودن همیشگی این سایت تشکر کنم چون تجربه داشته ام و می دانم که چه کار دشواری ست. همچنین در مورد توجه ویژه ای که، به دور از جو آلوده ی حاکم بر فضای موسیقی ایران و مرید و مراد خواهی ها، به جریان های نوین موسیقی داشته اید، تحسین خودم را ابراز کنم.
    من از دور فعالیت های ارکستر ملل، که گهگاه در مطبوعات به چاپ می رسید، دنبال می کردم و الان بسیار خوشحالم که به رغم مشکلات بسیار، این ارکستر همچنان به کار خود ادامه می دهد که باعث می شود “اساتیدی” که در طول این سال ها نه خود فعالیتی جدی و نو در موسیقی می کردند و نه می گذاشتند “مریدان” شان کاری بکنند، به عقب ماندگی و بلاهت خود ببرند. امیدوارم که فعالیت های ارکستر ملل آغازی برای جنبش نوین موسیقایی ایران باشد با حضور جوانانی پر انرژی و مستعد با استادانی که خود را “در کنار و به همراه” ، نه ” در روبرو و مانع”، ببینند، تجربه خواهند اندوخت و فراز خواهند رفت. به امید آن روز که مراد خواهی و مرید پروری از عرصه ی هنر ایران زدوده شود و ما شاهد چنین جوانانی باشیم که با استادان خود هم می آموزند.

  • همه چیزهایی که برشمردید آنقدر عالی بودند که زبانم از تشکر قاصر است تنها چیزی که بدان اشاره ای نشد خواننده ای بود که شاید قرار باشد با ارکستر همراهی کند.
    امیدوارم جناب سلطانی مرا بابت این جسارت ببخشند ولی از ایشان تمنا دارم در انتخاب خواننده ی خوب بسیار اهتمام کنند.تا مانند آقای فخرالدینی (که در عجبم از انتخابهایشان!) و آقای چکناواریان و آقای مشکاتیان و …مشکل خواننده باعث نشود که به کار ارکستر و زحماتشان لطمه وارد شود.عذر میخواهم که اینرا عرض میکنم فقط جهت مثال است (از تمام خوانندگان محترمی که خواننده ی این سطورند هم عذر میخواهم) خواننده در ارکستر مثل شام در عروسی است !!!اگر شام عروسی بد باشد هرچه هم که عروسی باشکوه باشد میهمانان بعد از عروسی از بد بودنش سخن میگویند.
    مراببخشید که جسارت کردم…ولی از شما خواهش میکنم با وجود اینکه خواننده ی خوب در ایران کم است اما به خاطر آبروی ارکستر سراغ هرخواننده ای نروید.خواهش میکنم بگذارید دلمان به این ارکستر خوش باشد ارکستر ملی را که دیدیم کارش به کجا رسید چشم امیدمان به شماست.
    امیدورم این اندیشه های بسیار عالی را جامه ی عمل بپوشانید.همانطور که آقای پورقناد اشاره کردند برای ما دیدن اجرای آثار جناب دهلوی جناب یوسف زمانی و جناب رحیمیان و بسیاری از اساتید سالهاست که یک آرزوست.و حیف است کای را که زمانی آقای شجریان خوانده اند اینک با صدای خواننده ی بدی بشنویم.

    برای شما و اعضای ارکستر ملل ارزوی موفقیت و سلامتی دارم

  • az samim e ghalb arezooye movafaghiat daram baray kasani ke mosighi ro jedi gerefteand va omdivaram hamintor ke nevshte id in orchestre betoone karesho be behtarin shekle momken anjam bede va sad albate motasefam ke dar keshvari zendegi
    mikonam ke honarmandan e vaghe e an baraye zende negah dashtane tarikh va farhangeshan bayad az yek mosht ahmagh va chomagh be dast ejaze begirand

  • این خبر را در یک وبلاگ خوندم:آخرین خبر از استاد محمد موسوی
    طی صحبتی که چند روز پیش با استاد محمد موسوی داشتم ایشان اعلام کردند که جدیداً یک نامه از وزیر فرهنگ وارشاد جهت حل مشکلشان دریافت کردند که این نامه نوید برگشت ایشان به عرصه موسیقی را می دهد.تکلیف نهایی استاد محمد موسوی تا یک ماه دیگر مشخص می شود.ما هم امیدواریم باری دیگر شاهد فعالیت های این استاد بزرگ در صحنه موسیقی باشیم.
    این از آقای موسوی! ببینیم بقیه چکار میکنن…

  • انشاءالله خداوند روزی همه را برساند وجیب همه دوستان “موسیقیدان” را پر از سکه های زر ! (و قدرت رهبری “دشیفر” را نیز به همه هنر مندان بدهد)

بیشتر بحث شده است