طراحی و توسعه تیونر برای موسیقی کلاسیک ایرانی (اپلیکیشن نیریز): مطالعهای بر اساس نظامهای کوک موسیقی ایرانی
عبداله عبدی۱، علی علیزاده۲
چکیده
موسیقی ایرانی، هرچند بهطور مطلق تابع نظام کوک فیثاغورثی نیست، در بسیاری از اصول با آن همراستا بوده و بر سیال بودن ملودی بیش از ساختارهای هارمونیک تأکید دارد. با وجود اینکه در عمل فواصل موسیقی ایرانی بسته به شرایط زمان، مکان و حالات نوازنده میتواند اندکی متغیر باشد، نیاز به ابزارهای کاربردی و در عین حال مبتنی بر علم موسیقی ایرانی که مورد توافق جامعه موسیقی ایرانیست احساس میشود. این مقاله به معرفی فرآیند طراحی و توسعه تیونر موسیقی ایرانی در اپلیکیشن نیریز میپردازد؛ ابزاری کاربردی که با هدف رفع چالشهای کوک در اجرای موسیقی دستگاهی طراحی شده است. با بهرهگیری از منابع نظری معتبر، چه تاریخی و چه معاصر، و بر پایه دیدگاههای پژوهشگرانی همچون کیانی، فرهت، طلایی و وزیری، یک پایگاه داده جامع از فواصل برای ۷ دستگاه اصلی و ۵ آواز فرعی موسیقی ایرانی گردآوری شده است. این مجموعه داده، زیربنای طراحی تیونر نیریز قرار گرفت که امکان کوک دقیق و تخصصی را برای نوازندگان فراهم میسازد. تیونر نیریز، با سازگاری سیستمعاملهای اندروید و iOS، سعی دارد پلی آسانگذر میان نظریه و عمل در موسیقی ایرانی ایجاد کرده و گامی نوین در راستای حفظ، آموزش و توسعه این سنت کهن بردارد.
واژگان کلیدی: کوک، موسیقی ایرانی، فواصل، ردیف، نیریز
۱ بنیانگذار اپلیکیشن نیریز، دکترای مهندسی صنایع، دانشگاه متروپولیتن تورنتو
۲ کارشناس موسیقی ایرانی در نیریز، کارشناس مهندسی عمران، دانشگاه شهید باهنرکرمان
۱- مقدمه
نظام موسیقی کلاسیک ایرانی که ریشه در قرنها سنت فرهنگی دارد، شبکهای پیچیده از روابط مقامی است. در قلب این نظام، مفهوم دستگاه قرار دارد که شامل چندین مقام و مجموعهای از الگوهای ملودیک و ریتمیک به نام گوشه است که بهصورت جمعی ردیف را تشکیل میدهند. هر دستگاه در فضاهای نواختی متمایزی عمل میکند و چارچوبی ساختاریافته اما انعطافپذیر برای آهنگسازی و بداههپردازی به نوازندگان ارائه میدهد. بااینحال، پیچیدگی این نظام چندمقامی چالشهای قابلتوجهی را برای نوازندگانی که در تلاش برای کوک دقیق سازهای خود هستند، ایجاد میکند.
کوک در موسیقی ایرانی فراتر از محدودیتهای نظام اعتدال مساوی غربی است و شامل فواصل و صداهایی میشود که زیباییشناسی شنیداری خاص این فرهنگ را منعکس میکند. مطالعه فواصل موسیقی ایرانی از دیرباز جایگاهی برجسته در گفتمان علمی داشته است و افرادی همچون فارابی، ابن سینا، صفیالدین ارموی، و عبدالقادر مراغی سهم بسزایی در پیشرفت آن داشتهاند.
از سالهای ۱۲۹۹ تا ۱۳۰۹، علینقی وزیری (۱۲۶۵-۱۳۵۸) نظام اعتدال مساوی ۲۴ ربع پردهای را برای موسیقی ایرانی معرفی کرد. این رویکرد نوآورانه که در دوران مدرنسازی موسیقی ایران توسعه یافت، اکتاو را بهصورت ریاضی به ربعپردههای مساوی تقسیم کرد تا فواصل سنتی موسیقی ایرانی را با نیازهای آموزشی و آهنگسازی مد نظر خویش تطبیق دهد. نظام وزیری که از نظام موسیقی غربی با دوازده نیم پرده مساوی و گامهایی با دانگهای منفصل الهام گرفته بود، با تطبیق آن برای گامهایی با ۲۴ ربعپرده مساوی، قصد داشت تا فنهای هارمونی و آهنگسازی به سبک غربی را تسهیل کند.
این نظام که در مدرسه موسیقی وزیری در تهران (تأسیس ۱۳۰۲) نهادینه شد، به یکی از پایههای آموزش موسیقی مدرن ایرانی تبدیل شد. بااینحال، کسانی در دهههای بعدی از نظام وزیری انتقاد کردند. انتقاد آنها به این نظام سادهسازی بیش از حد فواصل پیچیده ایرانی، مانند دوم کوچک و مجنب، و نادیدهگرفتن ظرافتهای ریزپردهای (میکروتونال) سیال که برای اجرای ردیف ضروری است، بود. این مباحثات بعدها به اوج خود رسید، زمانی که برخی موسیقیدانان ایرانی تلاش کردند میان سنت و مدرنسازی تعادل ایجاد کنند یا ویژگیهای اصیل موسیقی ایرانی را حفظ کنند.
۱ نظر