گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

طراحی و توسعه تیونر برای موسیقی کلاسیک ایرانی (۳)

این سیستم، چارچوبی پویـا و درعین‌حال منسجم ایجاد می‌کند که میان آزادی در بداهه‌نوازی و پایبندی به ساختارهای کهن توازن برقرار می‌سازد. ردیف تنها مجموعه‌ای از ملودی‌ها نیست، بلکه تجسم اصول بنیادین موسیقی کلاسیک ایرانی است که به نوازندگان بستری ساختاریافته اما منعطف برای اجرا و بداهه‌پردازی ارائه می‌دهد.

۲-۱- کارکرد درجات

هر دستگاه یا آواز، به‌عنوان یک چرخه چندمقامی عمل می‌کند که با مقام اصلی در درآمد آغاز می‌شود، سپس به‌سوی سایر مقام‌های فرعی و اصلی پیش می‌رود، و گاه شامل مقام‌های گذار نیز می‌شود. مقام‌های گذار ساختار فاصله‌ای یک مقام را به منطقه صوتی جدیدی منتقل می‌کنند و بدین‌ترتیب به چرخه، تنوع و عمق می‌بخشند. برای حفظ انسجام، فرود (الگوهای انتهایی مقام) به‌عنوان حلقه‌های پیوند مقامی عمل کرده و جریان مقام را به مقام مبنا بازمی‌گردانند.

موسیقی کلاسیک ایرانی چهار نقش عملکردی مهم برای درجات هر مقام در نظر می‌گیرد:

  • شاهد: درجه مرکزی برای حرکت‌های ملودیک که معمولاً تاکید بیشتری روی آن می­شود.
  • خاتمه: درجه پایانی که نقش اساسی در ایجاد حس پایان‌ دارد.
  • ایست موقت: درجه‌ای که در پایان‌های ناتمام جمله‌ها استفاده می‌شود.
  • متغیر: درجه‌ای که بسته به جهت حرکت ملودی، می‌تواند تغییرات ریزپرده­ای داشته باشد.

۲-۲- دسته‌­بندی گوشه‌ها (شعاری، ۱۳۹۹)

مسعود شعاری (۱۳۹۹) گوشه‌ها را در دو سطح دسته‌بندی می‌­کند که در جدول ۱ خلاصه شده‌اند. در سطح اول، گوشه‌ها به دسته اصلی و فرعی تقسیم می‌شوند. گوشۀ اصلی نمایانگر مقام‌های اصلی در یک دستگاه است و با سه ویژگی کلیدی شناخته می‌شود:

  • وجود درجه شاهد و درجات مرکزی
  • درجات ایست یا خاتمه مشخص
  • گستره صوتی که هویت مقامی گوشه را تعریف می‌کند

گوشه‌های فرعی معمولاً از نظر فرم ملودیک یا ریتمیک متمایز هستند یا نقشی رابط برای پیوند دو گوشه اصلی ایفا می‌کنند.

علی علیزاده

۱ نظر

بیشتر بحث شده است