گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

تحلیل عوامل اجتماعی-فرهنگی مرتبط با گرایش نوازندگان دف به دف‌های طرح‌دار (۵)

آلن ماریام با اشاره به تمایل جوامعِ مدرن به تمایزگذاری میانِ «هنرِ خالص» و «هنرِ کاربردی» که اولی را «هنرمند» و دومی «هنرمندِ تجاری» خلق می‌کند، اشاره‌ای نیز به حقیقی یا قراردادی بودن تمایزگذاری‌ها دارد؛ او می‌گوید:
«جامعۀ ما به تمایزگذاری بین هنرِ خالص و کاربردی گرایش دارد؛ ما در رابطه با موسیقی پذیرفته‌ایم که آنچه موسیقی کلاسیک با بهتر بگوییم (هنری) نامیده می‌شود خالص و شکل‌هایی مثلِ موسیقیِ فیلم، رادیو یا تلویزیون کاربردی هستند. با این‌حال در رابطه با این تمایز چندین پرسش پیش می‌آید: در وهلۀ اول، آیا این تمایز واقعی است یا مسئله‌ای صرفاً مربوط به موشکافی‌های معناشناسانه…» (مریام، ۱۳۸۳، ۱۳۲). (۱۲)

با اینکه امروزه «دف‌های طرح‌دار» متعدد و متنوعی تولید و به بازار موسیقی عرضه می‌شود ولی در کمتر کنسرتِ «موسیقیِ جدی»ای (۱۳) می‌توان این دف‌ها را مشاهده کرد و عموماً تنها موردِ استفاده از «دف‌های طرح‌دار» شامل دف‌هایی می‌شود که عکسِ پوستِ طبیعیِ دف، بر روی پوست مصنوعی کپی شده است. عدم استفاده نوازندگانِ مشهورِ دف، از انواع «دف‌های طرح‌دار» این ظن را بوجود آورد که نوعی «سوگیری» در این انتخاب‌ها وجود دارد.

در «مطالعات میان‌رشته‌ای» (۱۴)، پژوهش‌هایی که پدیده‌های هنری را از یک سو در حوزۀ «جامعه‌شناسیِ هنر» و از سوی دیگر «کیفیت‌سنجی هنری» مورد بررسی قرار می‌دهند، توجه به مسئلۀ «تمایزگزاری» در راستای طبقه‌بندیِ اجتماعی، بسیار حائز اهمیت است؛ همچنین در حوزه دانشِ اتنوموزیکولوژی، رویکردِ قالب، «گزارشی» بوده و «نقادانه» نیست. به بیان دیگر، اتنوموزیکولوگ در ابتدا موظف است که گزارشی از نوع «طبقه‌بندی‌ها» و «تمایزگزاری‌های اجتماعی» را از زبان جامعۀ مورد بحث به ثبت برساند (۱۵). به همین سبب در این پژوه%Aزارشی» بوده و «نقادانه» نیست. ب۹یل قرار گرفته تا از این طریق دلایل گرایش آنها به این تمایزگزاری مورد بررسی قرار گیرد.

چنان‌که از بررسی دیدگاه نوازندگانِ دف و طرح‌های حک‌شده بر روی دف‌ها برداشت می‌شود، دیدگاه رولان بارت به حقیقت نزدیک است: «نشانه‌ها دلالت بر یک موقعیتِ اجتماعی دارند» (بارت، ۱۳۷۸، ۲۷). در بررسی‌های انجام شده مشخص شد، ظاهراً اینکه طرح‌های مختلف ثبت شده بر روی دف‌ها، تا چه حد ارزش هنری دارند یا «کیچ» (۱۶) محسوب می‌شوند، موضوعِ چندان مهمی برای نوازندگان حرفه‌ای دف نیست و طرح‌های مختلف دف به طور کلی مورد استقبال نوازندگان قرار نمی‌گیرد.

به نظر می‌رسد انتخاب طرح پوست چاپ شده روی دف‌هایی با پوست مصنوعی و استفاده از دفِ پوستی، مانند یک «رمزگانِ فرهنگی» برای جامعه دف‌نوازن حرفه‌ای نشانۀ ارتباط آنها با «گروه همتا»یشان (۱۷) است. این دف‌ها به عنوان نوعی از «کالای فرهنگی»، نشانۀ پایبندی به سنتی است که از نوازندگان نسل‌های گذشتۀ دف تا به امروز برجای مانده است. (۱۸)

گاهی هنرمندان حوزه‌هایِ مختلف از جمله موسیقی، انتخاب‌های مشترکی دارند که از منظرِ ارزش‌هایِ هنری برای منتقدان هنری، معنایی جز «تمایزگزاری» ندارد؛ ساسان فاطمی دراین‌باره می‌گوید: «آنچه مهم است این است که سلیقه‌ای که خود را «برتر» می‌داند، با ترجیح‌دادنِ برخی ساختارها یا برخی زبان‌های موسیقایی که در موسیقی‌های محبوبِ بیشترین تعداد افراد یا یافت نمی‌شود یا به‌ندرت یافت می‌شود خود را مشروع می‌کند» (فاطمی، ۱۳۸۲، ۹۰).

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد متولد ۱۳۶۰ تهران
نوازنده تار و سه تار، خواننده آواز اپراتیک و سردبیر مجله گفتگوی هارمونیک
لیسانس تار از کنسرواتوار تهران و فوق لیسانس اتنوموزیکولوژی از دانشکده فارابی دانشگاه هنر تهران
مدرس دانشگاه هنر ایران

۱ نظر

بیشتر بحث شده است