گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

علیرضا میرعلی نقی

علیرضا میرعلینقی متولد ۱۳۴۵ در تهران
روزنامه‌نگار، پژوهشگر موسیقی و منتقد هنری

Posts by علیرضا میرعلی نقی

۷۰ سال موسیقی پاپ ایران (۷)

موسیقیدانانی که درک و درایت و صداقت بیشتری دارند، نه درگفت وگوی رسانه ای بلکه در صحبت های خصوصی، بی پیرایه می گویند که مردم به هوای تداعی گذشته موسیقی را خواهانند و تهیه کننده ها به سودای پول بیشتر، حاضر نیستند ریسک کنند و سرمایه شان را بخاطر خلاقیت به خطر بیندازند. آنهایی که دقیق تر حرف می زنند، عقیده دارند که فضا مناسب خلاقیت نیست.

۷۰ سال موسیقی پاپ ایران (۶)

فرامرز اصلانی، موسیقیدان پاپ آن سالها که بخاطر موسیقی سنجیده و سالم خود؛ در آن زمان و این زمان، نسبت به دیگران دارای امتیاز و برتری بوده، دو سال پیش در مصاحبه ای گفت که شرکت سی.بی.اس بابت فروش آلبوم معروف «اگه یه روز بری سفر»، حدود یک میلیون دلار به پول سال ۱۳۷۵ (۱۹۷۸) به او بدهکار است و مسؤولان شرکت گفته اند که در صورت تأسیس مجدد آن در ایران، این مبلغ به او پرداخت خواهد شد!

اندر حکایت «تصنیف» (۴)

برخی از تصنیف خوانان و ضربی خوانانِ مشهور اواخر دوره قاجار تا اواسط دوره پهلوی عبارت بودند از: آقاجان اول و دوم، محمدصادق خان (سرورالملک)، حبیب اللّه سماع حضور، آقاجان ضرب گیر (عین الدوله ای)، تقی خان نسقچی باشی، باقرخان لبو، بالاخان (نی داوود)، عبداللّه دوامی، حسین خان اسماعیل زاده، رضا روانبخش، مهدی غیاثی، حسین تهرانی و ملوک ضرابی کاشانی.

اندر حکایت «تصنیف» (۳)

در دوره صفوی تعداد شاعران تصنیف ساز زیاد بوده، نام آنان و پاره ‌هایی از اشعار ملحونشان در تذکره ‌های آن دوره آمده است. نصرآبادی (ص ۳۱۸-۳۱۹) در باره شاه مراد خوانساری نوشته است که او در فن موسیقی و ترکیب تصنیف و قول و عمل بی مانند بود و شاه عباس ماضی (شاه عباس اول، حک: ۹۷۸- ۱۰۳۸) به او توجه بسیار داشت، چنانکه برای تصنیفی که در مقام دوگاه و نوروز و صبا ساخته بود («صد داغ به دل دارم زان دلبر شیدایی / آزرده دلی دارم من دانم و رسوایی»)، انعام و خلعت گرفت.

۷۰ سال موسیقی پاپ ایران (۵)

یعنی موسیقی پاپ نخبگان ایرانی که برخلاف دهه های قبل بیشتر برمحور ترانه سرا و آهنگسازی چرخید تا خواننده هایش چنان تأثیری داشت که موسیقیدان سنتی هم از نفوذ آن مبرا نبود. دراین مسابقه موجود هرچند اعلام نشده که برای کسب مقام «تعهد اجتماعی» جریان داشت، آثاری به کل متفاوت با دهه های قبل آفریده شد. آثاری که با نام های دیگری غیراز ویگن و منوچهر و روانبخش شناخته می شود.

اندر حکایت «تصنیف» (۲)

این نوع شعر بعد‌ها به ایرانیان رسید، از جمله شعر ابن مفرّغ: «آب است و نبیذ است / و عُصارات زَبیب است / سمیّه روی سپیذ است» یا شعری که کودکان بلخ می خواندند: «از خُتَلان آمذیه / بِرُو ] یاتَرّ و تباه آمذیه / آوار باز آمذیه». اعراب، این نوع تصنیف‌های هجایی عامیانه را «حَرارَه» می گفته اند. از این قبیل تصنیف‌ها که در قرن‌های بعد ساخته شده، یک نمونه باقی مانده است که مردم آن را هنگام به زندان برده شدن احمد عَطّاش (متوفی ۵۰۸)، از بزرگان باطنیه، برای تحقیر او همراه با طبل و دهل می خوانده اند (رجوع کنید به راوندی، ص ۱۶۱)؛ با اینهمه، پس از ایجاد حکومت‌های امرای فارسی زبان در خراسان، اقسام شعر غنایی، به جای سرود و داستان، پدید آمد: قصیده جانشین سرود، مثنوی جانشین داستان (شعر داستانی)، و دوبیتی جانشین ترانه شد.

۷۰ سال موسیقی پاپ ایران (۴)

موسیقی «ویگن» و «منوچهر سخایی» و «محمد نوری» و «سروان حسینی» و «پرویز وکیلی» و… همه آنچه که به عنوان اولین خاطرات شنیداری ما از موسیقی پاپ شناخته می شوند؛ و اتفاقاً سالم ترین آثار در زمینه «آهنگفارسی» درچهل سال گذشته، شاید همان‌ها باشند. آثاری عموماً در فضاهای رمانتیک و عافیت خواه که هیچکدام از فرضیات آرمانی شنونده را درباره زندگی، عشق و مرگ، برهم نمی ریختند و از فضای سیاه و عصبی آنچه که در سالهای ۱۳۵۰ تولید شد، فرسنگ ها دور بودند.

اندر حکایت «تصنیف» (۱)

تصنیف، کلامی موزون که همراه با آهنگ خوانده می شود. برای تصنیف تعاریف گوناگونی داده شده که از آن جمله است: سخنانی شعر مانند، مرکّب از پاره ‌های مساوی یا نامساوی اغلب دارای قافیه و وزن عروضی و گاه بدون آن، که معمولاً همراه موسیقی خوانده می شود و امروزه اینگونه سخنان را ترانه نیز می خوانند؛ تلفیق شعر و موسیقی به روش استقرار موسیقی بر شعر یا شعر بر آهنگ (ستایشگر، ذیل واژه)؛ آهنگ سازی و شعرِ آهنگین (همائی، ص ۸۲).

۷۰ سال موسیقی پاپ ایران (۳)

از اوایل سالهای ۱۳۷۳ـ۱۳۷۲ این نفوذ کم کم آشکار شد و معلوم شد بسیاری از جوانانی که سازهای سنتی رامی نوازند، دراصل بخاطر محدودیت های مقطعی جامعه در استفاده از مشتقات گیتار و درام بوده است. وزش باد تحول باعث شد که ریشداران و گیسودرازان، سه تار و کمانچه را فرو بگذارند و به سوی کیبورد و گیتار بروند. همان انتخابی که از همان اول باید می کردند و در آن زمان، شرایطش نبود. وضعیت جامعه هنری بلاتکلیف ایران دراین سالها باعث شد که از همان اول هم با سازها و ملودی‌ها وریتم های موسیقی سنتی و مقامی، برخوردی شود که بیشتر شایسته موسیقی پاپ بود و تمام این ناهنجاری ها با عنوان «نوآوری» (!) توجیه و حتی تفسیر می شد.

ارمنی، ایرانی، انسانی، جهانی (۲)

استاد چکناوریان در چنان سطح رفیعی از تسلط فنی هنری است که ایراد گرفتن از کار او م یتوان گفت ناممکن است. هرچند هرکسی که حیات اجتماعیِ فعالی داشته باشد از نیش و نوش در امان نمی ماند. تنوع رپرتوار او را ب هنظر نمی رسد هیچ موسیقیدان ایرانی داشته باشد. نه به پوپولیسم منحط برخی از آهنگسازان روی خوش نشان داده و نه به دامن آوانگاردیسم غیرقابل فهم برج عاج نشین ها افتاده است. به قول قدما: موسیقیدانی است شش دانگ و کامل العیار.

بیشتر بحث شده است