Posts by علیرضا میرعلی نقی
درباره عزیز شعبانی (۲)
کار دل او منحصر به موسیقی نبود. بلکه فعالیت های فرهنگی و انسان دوستانه را دربرمی گرفت؛ از جمله تاسیس دبستان ملی اتحاد، که تحصیل در آن، برای تمامی دانش آموزان، حتی بدون در نظر گرفتن نوع مذهب خانوادگی آنها، بدون پرداخت شهریه بود. مخارج این مدرسه با پیگیری های استاد شعبانی، از طرف کادر آموزشی اداره فرهنگ رضائیه تامین می شد. او بعدها این مدرسه را در اختیار اداره فرهنگ قرار داد و با کمال تاسف اطلاع یافت که دروس موسیقی کودک و برنامه سرودها را که او با تلاش به دروس مدرسه ای افزوده شده بود، از برنامه حذف کرده اند! اما مهمترین کار او که همیشه نام او را با غرور و افتخار به یاد اهالی تبریز می آورد، تاسیس هنرستان موسیقی تبریز است. این هنرستان، سومین نهاد اداری آموزشی کشور در رشته موسیقی بود:
درباره آلبوم «ساقه خشک بهار»
محتوای این آلبوم با تکیه بر میراث چهار نفر از استادان ردیف دان در نسل های گذشته (ردیف های سازی و آوازی به روایت عبدالله دوامی، ابوالحسن صبا، نورعلی برومند و فرامرز پایور) شکل گرفته و شیوه اجرایش با وفاداری کامل به زبان تکنیکی مخصوص تارنوازی و نه بدعت هایی که در ۳۰ سال گذشته از سازهای دیگر وارد نوازندگی تار شده، و بدون انقیاد و وابستگی به شیوه معینی از نوازندگی استادان گذشته یا امروز، در بستر کلی هنر تارنوازی صد سال گذشته حرکت کرده است.
برای آذربایجان
«آذربایجان» از آثار موسوم به «وطنی» است که مثل سایر آثار هم دوره خود، این بار در فضای مارش و سرود و وزن های مهیج خلق نشد، بلکه حالتی نرم و آرام و حتی تغزلی داشت. رویه آهنگساز (استاد روح الله خالقی)، شاعر (استاد رهی معیری) و خواننده (استاد غلامحسین بنان) هر سه این گونه بود.
درباره عزیز شعبانی (۱)
عزیز شعبانی، هشتادوشش ساله است {در زمان انتشار این مقاله}، ولی هر وقت ویولون به دست می گیرد تا با شاگردان خردسالش همراهی کند، شور و شوق نوجوانی شانزده ساله را نشان می دهد. به قول خودش هنوز با انرژی موسیقی زنده است. اگرچه صورت ظاهر او مردی توانا و سالم را نشان می دهد و گویی بیست سال کوچکتر می نماید این از برکت زندگی سالمی است که داشته و حتی طی سال های تنهایی و دوری از وطن، این روحیه مثبت و امیدوار را حفظ کرده است. آری، عزیز شعبانی در این سن، هنوز هم در موسیقی، در آموختن و آموزاندن کوشا و پرانرژی است.
این صدای آشنا و گرامی (۲)
وقتی روی سن آمد چنان تشویقش می کردند که انگار می خواستند پوست دستشان تاول بزند و بعد سکوت شد تا محمد نوری با صدای مخملی اش حرف بزند: قبل از همه چیز آرامش را حفظ کنید، همه ما اینجا جمع شده ایم که از خدای بزرگ برای بازماندگان تراژدی بم شکیبایی بخواهیم و برای آن نازنینان از دست رفته آمرزش.
نگاهی دوباره به موسیقی مقطع انقلاب (۳)
صرفنظر از این موضوع، ارزشهای هنری و زیباییهای خلاقانه بعضی از این موسیقیها انکارناپذیر است و نهایتاً میتوان بدون نام بردن از عوامل آن، به بررسی موسیقی و کلام و اجرای آنها پرداخت. بخش موسیقی مردمی، پاپیولار و به عبارتی: موسیقی مردم کوچه و بازار نیز تاکنون به دلایلی مورد توجه محققان قرار نگرفته است.
این صدای آشنا و گرامی (۱)
فراوان نکته هایی هست که نوشتن آنها مثنوی را، هفتاد من کاغذ می کند. و بهتر این که شبی از شب ها در کنسرت او بنشینیم و ببینیم که انرژی فراوان و پختگی رفتار او، چه استادانه، صحنه و مردم را مهار می کند و حرفه ای های موسیقی که با جنبه های آزار دهنده خلق و خو و کاراکتر جماعت «کنسرت برو» در دیار ما آشنا هستند، خیلی خوب می دانند که ارتباط صمیمانه برقرار کردن، حفظ کردن حدود، متنوع کردن فضا، حفظ سطح کار درتمام دقیقه ها ی اجرا، تقسیم انرژی در قسمت های مختلف برنامه، استفاده از طنز ظریف ومتل و شعر و یاد و خاطره و نوستالژی و تشکر و تقدیر و ظرافت های صحنه و… همه و همه بداهه، چقدر دشوار و غیر قابل توضیح است و چقدر به استعداد و انرژی و تجربه هنرمند بستگی دارد.
نگاهی دوباره به موسیقی مقطع انقلاب (۲)
این نقش «زمینهسازی» به خصوص در بخش موسیقیهای برآمده از سنتها و فرهنگ سنتی ایرانیان در زمینه موسیقی، صادق بود. موسیقیدانان ایرانی از انقلاب استقبال کردند بدون این که به تبعات آن در زمینه حیات اجتماعی هنر موسیقی بیندیشند. برای آنها، حضور در صحنه با تجهیز به سلاح مؤثر صوت و نوا و کلام مهمتر از رعایت آداب معمول بود.
درباره پرویز منصوری (۲)
او مجذوب روش تدریس حسین ناصحی شد. ناصحی، دانش آموخته در کنسرواتوار پل هیندمیت در ترکیه بود و از دانش فوق العاده و قریحه عالی آهنگسازی بهره داشت. منصوری از ذوق موسیقی و ابتکارات او در تعلیم به نیکی یاد می کند: «ناصحی در همان زمان از یک معلم اتریشی که در هنرستان درس می داد، سطح بالاتری داشت و موسیقی را بسیار خوب حس می کرد و خیلی خوب انتقال می داد.» منصوری با فروتنی اضافه می کند که همین ناصحی، استاد عالی هنرستان، او را بدون کنکور (کنکوری که برای تمام داوطلبان رشته آهنگسازی در هنرستان برگزار می شد) به تحصیل در دوره آهنگسازی راهنمایی کرد. با رفتن ناصحی از هنرستان، منصوری به فکر ادامه تحصیل در خارج از کشور افتاد.
نگاهی دوباره به موسیقی مقطع انقلاب (۱)
قولی معروف در حیطه هنر کلاسیک هست که درباره تأثیرپذیری کند و بطئی هنر موسیقی از تحولات اجتماعی سخن میگوید. بنابر این قول، موسیقی، دیرتر از هر هنری، از تلاطمها و حرکتها و جریانهای نوبنیاد تفکر و هنر در اجتماع تأثیر میگیرد و آن را بازتاب میدهد.