گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

محمدرضا مقدم

Posts by محمدرضا مقدم

منا: هدایت قبل از فخرالدینی تصنیف عبدالقادر مراغی را پیاده کرده بوده است

یک مورد مهم مطروح ذیل عنوان «در طریق تحریر الحان» (روش نت‌نویسی قدما) برگردان تصنیف عبدالقادر مراغی درپردۀ حسینی در دور رمل با شعر «لکلّ صبح و کلّ اشراق   تبکی عینی بدمع مشتاق» به نت‌نویسی حامل است که چند دهه پیش‌تر از بازنویسی فرهاد فخرالدینی از این تصنیف انجام شده و از منابع او برای قرائت دقیق‌تر آن بوده است. (فرهاد فخرالدینی در «کتاب ماهور: مجموعه مقالات موسیقی»، جلد سوم، زمستان ۱۳۷۲، طی مقالۀ «شیوۀ ثبت و نگارش الحان یا آهنگ‌های موسیقی به روایت عبدالقادر مراغه‌ای» به بازنویسی مجدد این تصنیف پرداخته است و بعدها اجرای آن‌را در تیتراژ سریال امام علی ارائه کرد.)

منا: نت خوانی ابجدی احیا نخواهد شد

امروزه ما با طرز نت‌نویسی ابجدی مأنوس نیستیم و عملاً برایمان کارامد نیست اما در مورد هدایت دقیقاً برعکس است. هدایت در پایان جلد دوم مجمع‌الادوار که طی آن تئوری موسیقی غربی و نت‌نویسی حامل را تشریح کرده است برای حسن ختام تصنیفی با بیت ترجیع «چه بود ار بازگشتی در بهاران   نشاط و شادی آن روزگاران» آورده که شعر و ملودی آن از خود اوست و آن‌را به خط ابداعی خود (برگرفته از نت‌خوانی ابجدی) و نه نت‌نویسی حامل که در همین جلد آن‌را شرح کرده نوشته است!

منا: کتاب سوم شایسته باز نویسی به زبان امروزی بود

بنابراین، نگاه قدیم‌گرای هدایت به تبیین تئوری موسیقی دستگاهی که خلاف جریان روزگار خود بوده و زبان گفتار ثقیل او از عوامل بنیادینی است که به مجمع‌الادوار در زمان حیات مؤلف و چند دهه پس از آن چندان که باید توجه نشده است. این حد که این بنده نیز انجام داده‌ام کافی نیست و به‌عنوان مثال جلد سوم کتاب که به تئوری موسیقی دستگاهی اختصاص دارد شایستۀ یک بازنویسی به زبان روان امروزی و شرح است تا این منبع ارزشمند برای نسل کنونی بیشتر قابل استفاده شود.

منا: زبان نوشتار هدایت، ثقیل و مشحون از واژگان عربیست

در مجلد اول که به فیزیک صوت می‌پردازد حدود شصت شکل و نمودار به‌صورت دستی کشیده شده بود که خانم زهرا نازیار با صرف وقت و بارها ویرایش و ویرایش به‌صورت کامپیوتری و به دقت ترسیم کردند و طی آن به سهوهای هدایت در ترسیم دستی پی بردم و آنها را نیز رفع کردم و بر زحمت ترسیم‌گر افزودم و در اینجا شایسته است از کمک بی‌دریغ ایشان و صبوری‌شان در همکاری با خود که به بلیۀ وسواس مبتلا هستم تشکر کنم.

منا: سعی کردم در چاپ کتاب فضای قدیمی آن حس شود

نسخه‌ای از چاپ سنگی مجمع‌الادوار در بخش نسخ خطی کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران موجود بود لیکن بنا بر اذعان مسئول وقت، سرویس‌دهی آن واحد برای دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا بود و امکان ارائۀ نسخ خطی (و این کتاب که چاپ سنگی بود!) به دانشجویان کارشناسی وجود نداشت. برای رعایت این قانون و در عین حال مطالعۀ مجمع‌الادوار به پیشنهاد فرد مذکور درخواست اسکن آن‌را به بخش نسخ خطی دادم و چندی پس از اتمام ترم با پرداخت پانزده هزار تومان اسکن‌شدۀ مجمع‌الادوار را به‌صورت سیاه سفید (Black and White) دریافت کردم!

منا: «مجمع‌الادوار» جزو اولین منابع مکتوب ‌منتشرشده دربارۀ موسیقی دستگاهی است

نوشته‌ای که پیشِِ‌رو دارید مصاحبه‌ای است با شهاب مِنا (پژوهشگر، موسیقیدان و ناشر حوزۀ موسیقی) دربارۀ کتاب تازه‌منتشرشدۀ «مجمع‌الادوار». مجمع‌الادوار، تألیف و تتبع مهدی‌قلی هدایت (۱۳۳۴-۱۲۴۲)، اثری است نظری که در سه بخش، شامل فیزیک صوت، تئوری موسیقی قدیم ایران و تئوری موسیقی دستگاهی تدوین شده است. بخش سوم مجمع‌الادوار، «در تحقیق وضعیت حاضره» از اولین آثار منتشرشده دربارۀ تئوری موسیقی دستگاهی محسوب می‌شود. این بخش به‌انضمام «دستور ابجدی در کتابت موسیقی»، دیگر اثر هدایت که به تشریح نت‌نویسی ابداعی خاص او برای نگارش موسیقی ایرانی اختصاص دارد و مفتاح آوانگاری و نت‌نویسی او از ردیف میرزاعبدالله به روایت مهدی صلحی (منتظم‌الحکما) محسوب می‌شود، همراه با دو بخش دیگر، طی سه مجلد جداگانه، با حروف‌نگاری و نت‌نویسی کامپیوتری، به‌تازگی توسط شهاب مِنا بازنویسی و به همت نشر خُنیاگر به زیور طبع آراسته شده است. به همین مناسبت گفت‌وگویی با شهاب مِنا داشته‌ایم که در ادامه از خاطر شما می‌گذرد:

پیرگلو: موافق گسترش و تکمیل تر کردن سازهای ایرانی هستم

در هر صورت تمام جوانب آنالیز رضوی در خود کتاب آمده و تبحر ایشان را در ایجاد ملودی های ناب و بسط و گسترش یک تم را تنها در یک نمونه نشان دادم و از این نمونه ها صدها در آثار ایشان می‌شود مشاهده و آنالیز کرد. من استاد پایور را همیشه با باخ و بتهوون و موتزارت مقایسه می کنم چه از نظر کمیت و چه از نظر کیفیت ‌آثار. همان طور که بتهوون از یک تم بسیار ساده در سمفونی پنج استفاده و یکی از شاهکارهای موسیقی را به وجود آورد؛ استاد پایور نیز این تبحر را داشتند که یک تم ساده را تبدیل به یک اثر زیبا کنند. استاد پایور و آثار ایشان را بایستی دوباره نگری و بررسی کرد.

پیرگلو: سبک اردوان کامکار را دوست دارم

در رابطه با قباد ظفر بایستی عملکرد و فعال بودن ایشان در نظر گرفته شود. ملاک بنده به طور کلی اکتیو بودن موسیقی دان ها و نوازندگان است و نه فقط اسم آن ها. من تا به حال هیچ اجرا یا کتابی از استاد قباد ظفر ندیده ام. ما وقتی از پایور، وزیری، صبا، خالقی، ورزنده، بدیعی، کیانی، شهناز، کسایی و… نام می‌بریم، متوجه می‌شویم که این بزرگان چه از نظر اجرایی و چه از نظر مکتوب کردن آثارشان چه قدر فعال بوده و عمری را برای اعتلای موسیقی صرف کرده اند.

پیرگلو: سبک نوازندگی مجید کیانی گسترش پیدا نکرد

گروه منفردها سبک، سیاق و برداشت خود را از ردیف داشتند که با دیگران متفاوت بود و با خود آن ها از میان رفت و یا فراگیر نشد. البته اشاره کنم در دنیای غرب و در بین نوازندگان پیانو هم کسی مانند گلن گولد کانادایی سبک، سیاق و برداشت خود را از باخ، بتهوون، موتزارت و… داشت که سبک او با خودش در سال ۱۹۸۲ م به پایان رسید. نه شاگردی داشت که راه او را ادامه دهد و نه کس دیگری علاقه نشان داد که به روش او نوازندگی کند.

بیشتر بحث شده است