بچه های کر با شما آمدند اینجا؟
یکسری آمدند و یکسری همانجا دارند کار میکنند، یکسری هم از شاگردان دانشگاه هستند که خودم آوردم. در واقع گروهی که الان هست میتوانیم بگوییم، دو سوم از دوستان قدیم هستند که از سال ۱۳۸۷ با ما بودند و یک سوم هم بچه دانشگاه هستند.
کسانی که اینجا آواز کار میکنند در کر نمی آیند؟
نه، هر کس که در آموزشگاه آواز میخواند؛ چون آواز لزوما” منتهی به کر خواندن نمیشود، هر کسی که اینجا آواز و سلفژش خوب باشد، پیشنهاد میکنم که وارد کر شود؛ شاگرد آواز یاد میگیرد که چگونه تنها، خوب بخواند و لزوما” سلفژ خوبی ندارد و دیگر اینکه لزوما” بلد نیست که چطور در گروه بخواند، کر خواندن بسیار درک موسیقی خوبی میخواهد، یعنی کار جدی موسیقی هست در حد نوازندگی ارکستر، حتی از آن هم ارتباطش شخصی تر است چون واسطه ساز وجود ندارد و سازتان خودتانید! ضمنا” در ساز شما میدانید می بمل اینجاست بدون آنکه آن را بشنوید آن را میگیرید و صدا میدهد، ولی در کر مثلا یک آکورد چند صدایی مغشوشی وجود دارد که نمیشود به راحتی درآنجا می بمل را گرفت و باید مطمئن باشد که چه میخواند و ساز نیست که انگشتش را آنجا بگذارد و مثلا کمی کمتر یا بیشتر بگیرد.
کر خواندن کار بسیار سخت و پیچیده ای است که درک بالای موسیقی، کوک خوب، کنترل صدا میخواهد که تکخوان لزوما” اینها را ندارد البته ممکن است داشته باشند.
ممکن است که زمانی باز با فرهنگسرا کار کنید؟
فکر نمیکنم، چون اولا وقتش را ندارم، اینجا برای خودم کار میکنم و … یکروز در هفته هم دانشگاه میروم؛ دوما فکر نکنم طرز فکر دوستانی که در سازمان فرهنگی هنری هستند با طرز فکر من در یک راستا باشد.
ارسباران چطور؟ ارسباران را به این خاطر میگویم که در آنجا آقای شهرام صارمی هستند که ایشان یکی از بهترین مدیران هنری هستند…
آقای صارمی مهمتر از همه اینها یکی از بهترین دوستان من هستند و در بسیاری از مراحل بحرانی کارهایمان در این چند سال، از ما حمایتهای بی دریغ و بسیار موثری کردند که همینجا از ایشان تشکر میکنم. ببینید! سیستم سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به نظر من سیستمی نیست که … نمی گویم درست نیست! آنچیزی که من می خواهم نیست، شاید درست باشد و من اشتباه میکنم ولی آنچیزی که من می خواهم نیست.
فرهنگسرای ارسباران (هنر) صرفا به دلیل وجود آقای شهرام صارمی است که میبینید فعالیت درست و حسابی در آن هنوز وجود دارد.
در مورد ویولون نوازی تان بگویید. چه قطعاتی زدید و چه کردید؟
من نوازنده ویولن سولو هیچ وقت نبودم ولی در پولت دوم ارکستر سمفونیک فرهنگسرای بهمن نوازندگی کردم؛ از پولت آخر شروع کردم، چون در آنزمان ۲ یا ۳ سال بیشتر نبود که ساز میزدم. به همین خاطر در طی چند سال از پولت آخر به دوم رسیدم. قطعات سولوی چشمگیری هم نزدم… مومان اول کنسرتو ویولون مندلسون را زدم، Serenade Melancolique چایکوفسکی را زدم، از این قطعات کوچک و کنسرتو های باخ…
چرا نوازندگی را کنار گذاشتید؟
بخاطر وقت متاسفانه! الان تدریس سلفژ و …
علاقه اصلی شما چی بود؟
علاقه اصلی من رهبری است و کر یا ارکستر برایم فرقی ندارد! هردو را به یک اندازه دوست دارم و فکر میکنم هر در دو آنها به یک اندازه توان دارم. وقتی که شروع کردم، اتفاقا تجربه بیشتری در ارکستر داشتم چون یک نوازنده بودم ولی در طول این سالها اینقدر با خواننده ها و گروه کر کار کردم که با اینکه خواننده نیستم ولی اگر بخواهم از نظر آوازی، چیزی را به خواننده ها منتقل کنم هیچ مشکلی ندارم. از یک طرف چون خودم تجربه نوازندگی و از طرف دیگر حضور در ارکستر را داشتم، ارکستر را هم میتوانم رهبری کنم و کرده ام.
ارکستر بزرگ را هم رهبری کرده اید؟
نه! ارکستر سمفونیک را تا به حال رهبری نکرده ام.
۱ نظر