نام ارکستر سمفونیک تهران و جنجالهای بهظاهر، تمامنشدنی پیرامون آن، از حدود دو سال پیش آغاز شد. زمانی که علی رهبری، موفقترین رهبر ارکستر ایرانی، به عنوان رهبر ثابت ارکستر برگزیده شد. علی (الکساندر) رهبری که در هنرستان موسیقی ملی تهران و آکادمی موسیقی وین تحصیل کرده، در کارنامه هنریاش، هشت سال رهبری دائم ارکستر فیلارمونیک رادیو– تلویزیون بلژیک و رهبری معروفترین ارکسترهای اروپایی را به صورت میهمان دارد.
رهبری پس از ۳۰ سال اقامت در اروپا، برای سر و سامان دادن به ارکستر سمفونیک تهران به ایران دعوت شد ولی توافق او با مسئولان و نوازندگان تا بدانجا رسید که به روی صحنه از سمت خود استعفا داد. این حرکت و نامهء سرگشادهء او به وزیر ارشاد حتا به سوژهای برای گزارشی مفصل در شبکه CNN بدل شد.
پیش از علی رهبری، آهنگساز و رهبر بین المللی که ارکستر سمفونیک تهران به راحتی او را از دست داد یک سال نیز کار رهبری ارکستر به ایرج صهبایی، رهبر و آهنگساز مدرنیست ایرانی مقیم استراسبورگ سپرده شده بود. اما فعالیت ارکستر با ایرج صهبایی هم تنها یک سال به طول انجامید.
سکوی رهبری ارکستر در نهایت حدود یک سال پیش به نادر مشایخی سپرده شد. مسئولان کار به کنار، متاسفانه رسانههای ایرانی نیز او را رهبری فعال در اتریش نامیدند که برای کار با ارکستر به ایران آمده است.
نگرشی کوتاه به پیشینهء کاری نادر مشایخی نشان میدهد که فعالیتهای وی به آهنگسازی به شیوهء مدرن متمرکز بوده و جز سرپرستی یک گروه کوچک موسیقی نو در وین، فعالیت خاص دیگری در زمینه رهبری ارکستر نداشته است. حال چگونه می خواهد بدون داشتن پشتوانهء لازم ، در ارکستر سمفونیک تهران دگرگونی پدید آورد بماند؛ ارکستری که سه دهه است در واقع تنها نامی از آن برجای مانده است.
استخدام نادر مشایخی با نشستهای مطبوعاتی پیدرپی و اعلام برنامههای پرسر و صدایی چون رهبری ارکستر سمفونیک تهران در آلمان همراه بود. وی چندی بعد، ارکستر را در جشنواره موسیقی شرقی شهر اوزنابروک در آلمان رهبری کرد؛ برنامهای با پشتیبانی و حضور مقامهای دولتی ایران و آلمان.
بشنوید این برنامه را از رادیو زمانه
این کنسرت تقریباً با درگیریهای حزب الله-اسراییل و حملات گستردهء این کشور به مناطق غیرنظامی لبنان همراه شد. نادر مشایخی در تهران در گفتگو با ایسنا اعلام کرد می خواهد با کنسرت ارکستر سمفونیک تهران در آلمان جنایات اسراییل را به گوش جهانیان برساند ولی در نشست مطبوعاتی پس از کنسرت در اوزنابروک کاملا منکر چنین سخنانی شد و آنرا برداشت اشتباه خبرگزاری دانشجویان ایران خواند. محتوای برنامه نیز به جز آثاری از آهنگسازان غربی که به روال معمول در کنسرتهای موسیقی کلاسیک اجرا میشود، اثری از حسن (بهمن) ریاحی بود؛ سازندهء سرود رسمی جمهوری اسلامی و چهرهء فعال سیاستگذاریهای رسمی موسیقی در سالهای پس از انقلاب در مراکزی همچون شورای موسیقی صدا و سیما.
پیش از کنسرت، خبرگزاریها اعلام کرده بودند که سه خبرنگار از ایران همراه ارکستر خواهد بود ولی در زمان کنسرت از خبرگزاریهای داخل ایران، خبرنگاری در برنامهء ارکستر حضور نداشت.
آنچه باز هم در رسانه ها مطرح میشد ظاهراً تنها حضور ارکستر سمفونیک تهران در اروپا و بازتاب خبری آن بود. هیچ اشاره ای به تکنیک رهبری نادر مشایخی یا کیفیت کار ارکستر نمیشد. برای خبرنگاران اروپایی هم ظاهراً تمام اهمیت و جذابیت این ارکستر در این بود که بانوان از کشوری مسلمان با حجاب اسلامی در آن نوازندگی میکنند. آن هم کشوری که مدتهاست برای تودهء ناآگاه مردم در غرب تداعی کنندهء نگرشهای افراطی مذهبی و برنامههای اتمی است. نقد هنری برنامه ظاهراً در همهجا، عمدی یا غیرعمدی فراموش شده بود و یا ضرورت آن در این مقطع زمانی، که یکی اصلیترین مشکلات ارکستر و نوازندگان، کمبود حقوق، امکانات و ساز است.
به یاد دارم در آلمان، کاردار فرهنگی جمهوری اسلامی در برلین و یارانش سخت از برنامهها راضی بودند و نادر مشایخی را از همتایان دانیل بارنبویم (نوازنده، رهبر بین المللی و فعال صلح) میخوانند. در پی برنامهء به تعبیر آنها «موفقیتآمیز» ارکستر، از اجرای همین برنامه در دیگر کشورهای اروپایی و همچنین شرق آسیا سخن گفته شد.
در هیاهوی همین خبرها ناگاه زمزمههای برکناری نادر مشایخی از رهبری ارکستر سمفونیک تهران به گوش رسید. در نهایت، محمدحسین احمدی، مدیرکل دفتر موسیقی و شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در گفتوگو با خبرگزاری مهر به شکل رسمی این خبر را تایید کرد. او گفت: «نیاز به نوآوری و دستزدن به تجربههای تازه باعث شد تا تغییر و تحولی در ساختار کلی ارکستر بهویژه در چگونگی رهبری ارکستر سمفونیک تهران به وجود آوریم».
نادر مشایخی در پی انتشار این خبر به روزنامه اعتماد در تهران گفت:«من هنوز اطلاعی از این موضوع ندارم… به غلط بر این گمان پافشاری میکنند که مردم سلیقه بهخصوصی دارند. در صورتی که کنسرت نباید با سلیقه مردم تنظیم شود. به من می گویند سلیقه مردم را درنظر بگیر. اما حقیقت چیز دیگری است و آن اینکه به زبان غیرمستقیم میگویند براساس سلیقه شخصی ما کنسرت بدهید.»
مدیر کل دفتر شعر و موسیقی وزارت ارشاد هم در این بین در گفتوگو با خبرگزاری میراث فرهنگی در تهران اظهار داشت: “شورای نظارت بر ارکسترهای وزارت ارشاد با رهبر فعلی ارکستر سمفونیک مشکلی ندارد، اما به نظر می رسد ایشان با شورا مشکل دارند. شورای نظارت بر ارکسترهای دفتر شعر و موسیقی موسیقی وزارت ارشاد طی دو هفته آینده تکلیف رهبری ارکستر سمفونیک را مشخص میکند.”
محمد حسین احمدی، همچنین اعلام کرد:« پیش از این برای نظارت بهتر بر فعالیتهای ارکسترهای بزرگ قرار شد که شورایی مرکب از پنج آهنگساز و مدیر کل دفتر شعر و موسیقی بر اساس خرد جمعی، برنامههای این ارکسترها را تنظیم کند، اما به نظر میرسد، رهبر ارکستر سمفونیک این موضوع را بر نمی تابد».
شورای نظارت بر ارکسترهای وزارت ارشاد که محمد حسین احمدی به همراه شاهین فرهت، حسن ریاحی، کامبیز روشنروان، هوشنگ کامکار و مصطفیکمال پورتراب اعضای آن را تشکیل میدهند بر اساس تصمیم شورای راهبردی شعر وموسیقی آیین نامههای ارکسترهای سمفونیک ودیگر گروههای موسیقی وزارت ارشاد را تصویب و بر کار آنها نظارت میکند.
تکههای پازل ارکستر سمفونیک تهران و رهبران آن را اینبار نمیدانم چگونه می توان در کنار هم قرار داد. سیاستهای تازه و استفاده ابزاری دوباره در این ارکستر چیست که رهبری را که در واقع رهبر نیست اما تا دیروز از همتایان دانیل بارنبویم بود را برکنار می کند. او را ناهماهنگ با شورای موسیقی وزارت ارشاد مینامد.
در یک سو، وزارت ارشاد و شورایی که بیشتر اعضای آن گرچه از اهالی موسیقیاند اما همه تقریباً به بدنه موسیقی دولتی در ایران تعلق دارند و در سویی دیگر، ارکستری با نوازندگان جوان، با حقوقی بسیار ناچیز که ضمن نوازندگی در ارکستر با ساعتها تدریس و ضبط، زندگی خود را میگذرانند.
۱۳۸۶
دوستان عزیز
دقت کرده اید چه قدر بعضی از آدم ها تنها هستند و چه تنها می میرند؟ قمرالملوک وزیری یادتان هست؟ یادتان هست وقتی که قرار بود در گراندهتل به صحنه برود، خیابان (آن موقع) بند می آمد؟ یادتان هست وقتی که برایش دست می زدند، کف سن را لبریز از طلا می کردند؟ و یادتان هست که قمر همه ی آن ها را به مستمندان می بخشید؟ احوالی از هوشنگ استوار پرسیده اید؟ از قنبری مهر چه طور؟ و … دیگرانی که بسیارند برای نام بردن و کمند برای ماندن؟
نوشته شده توسط خنیاگر در ساعت ۲۱:۲۱ | لینک | نظر بدهید
دوشنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۸۶
جناب آقای مهدوی
مطمئن باشید که تنها جنابعالی نیستید که به ائمه ارادت دارید. امیدواریم سفارش های سمفونیک تان به نام بزرگواران دینی ، در شأن و شخصیت آن ها ساخته شود و در این میان اتفاقاتی نیفتد که از نام آنان سوء استفاده گردد. در عین حال خاطرتان باشد که موسیقی ایران تنها به علیرضا افتخاری و سمفونی های سفارشی احتیاج ندارد. بودجه های میلیونی بیت المال را به درستی و به نیکی برای موسیقی خرج کنید. شما که تریبون های بی شمار در اختیار دارید، برنامه ی چهار مضراب که بیش تر به تسویه حساب شخصی تان با افراد می گذرد یا نشریه ی مقام موسیقایی که در آن نوشته های سفارشی شما و دوستان، که اغلب با اسم مستعار به چاپ می رسند و آن جا هم میدانی است برای تسویه حساب های شخصی تان. تریبونی که فقط در اختیار خودتانُ علیرضا میرعلینقی و برادران توحیدی است. بالاخره ما نفهمیدیم شما از آغاسی حمایت می کنید یا موذن زاده ی اردبیلی یا علیرضا مشایخی یا علیرضا افتخاری. به این نمی گویند دموکراسی، به این می گویندبی بند و باری و نداشتن خط مشی. به نظر می رسد شما در عرصه ی موسیقی همانند رییس جمهور روسیه، پوتین،در سیاست، عمل می کنید!
از شغل و امکانی که در اختیار شما قرار گرفته است، سوء استفاده نکنید. عرصه ی فرهنگ، پارکِ بازی نیست!
نوشته شده توسط خنیاگر در ساعت ۲۱:۱۲ | لینک | نظر بدهید
دوشنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۸۶
آقای نادر مشایخی
ارکستر سمفونیک تهران بیش از هفتاد سال سابقه دارد و به همین مقدار برای آن هزینه ی مادی، علمی و نیروی انسانی صرف شده است. ارکستر سمفونیک تهران اشخاصی چون مشکات را به خود دیده است. بزرگان جهان با این ارکستر کار کرده اند. این ارکستر آثاری از “مادرنا” ُ ” پندرسکی” و مدرنیست های بزرگ دیگری را اجرا کرده است و همین طور کلاسیک های بی شماری را. در نیمه ی اول دهه ی پنجاه این ارکستر می رفت تا با ارکستر های بزرگ جهان قیاس شود. توجه داشته باشید که این ارکستر تملک شخصی جنابعالی نیست. به عناوین مختلف نقد شدیدُ، آنهم منفی، چه از سوی منتقدین، چه از سوی موسیقی دانان و کارشناسان و چه از سوی مردم. نوازندگان ارکستر هم که از شما ناراضی اند، البته به غیر از چند خانم جوان، که احتمالاْ به اقامت و سفر به وین می اندیشند!!! اهالی مرکز موسیقی هم که از اعنراض گذشته و به فریاد رسیده اند.
به وین باز گردید و ما را با تاریخ و ارکستر و موسیقی مان تنها بگذارید. قرار نیست هر کس پدرش چندرغاز شهرت دارد و طبعاْ ارتباطاتی هم، تاریخ و فرهنگ را به گند بکشد. شما هر چه قدر هم که برای خودتان بزرگداشت علم کنید، فیلمساز دست و پا کنید، عکستان را به جلد مجله ها بچسبانید، مصاحبه های فرمایشی فراهم کنید، نمی توانید جایی در موسیقی ایران برای خودتان باز کنید. این جایگاه ها را تاریخ تعیین خواهد کردُ همان گونه که هدایت را به زور و زر داخل تاریخ نکرده اند و نمی توانند از آن بیرون کنند.
نوشته شده توسط خنیاگر در ساعت ۲۰:۴۰ | لینک | نظر بدهید
دوشنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۸۶
آقای محمد رضا لطفی
نسل موسیقی امروز ایرانُ دچار بحران هویت و مخاطب شده است.و بخش تربیتی اش که مربوط به جامعه استُ بی بنیه و نا استوار است. از نوشته های آنان درباره ی خودتان دلگیر نشویدُ جایگاه شما در موسیقی ایران به ثبت رسیده است. موفق و پیروز باشید.
نوشته شده توسط خنیاگر در ساعت ۲۰:۲۵ | لینک | نظر بدهید
جمعه بیست و دوم تیر ۱۳۸۶
جامعه ی موسیقی ایران، جامعه ای بیمار است و نسل امروز موسیقی، بیمار تر از نسل قبل. در این وبلاگ کوشش می شود که به بحران های موجود در این جامعه، دلایل شکسته شدن ارزش های موسیقایی، چهره های قلابی، فعالیت های مافیایی موسیقی، بی ثباتی نسل گذشته در مقابل ارزش هایش و هزاران گفتنی نا گفته ی دیگر پرداخته شود. موضوعاتی که جسارت واگویی شان وجود ندارد، به روشنی بیان نمی شوند یا بی اهمیت تلقی می شوند.
با هدف گسترش فضای نقد و بررسی موسیقی ایرانی و موسیقی دانان ایران، وبلاگی صریح با رویکردی انتقادی پیش روی شما خواهد بود.
نوشته شده توسط خنیاگر در ساعت ۱۶:۶ | لینک | نظر بدهید
ajab man ke mostaghiman ba ahghaye mashayekhi be unvane ostadam dar ertebet budam az lahaz kar va tagrobe nomre 20 ro be eshan midam