این موضوع در مورد آواز نیز صدق کرد یعنی شهرام ناظری که شاگرد کریمی و شاهزیدی که شاگرد تاج بود نیز در این آزمون، اول شدند که هردو بسیار خوب می خواندند و اطلاعاتشان درباره ردیف نسبتا خوب بود. صدای جدی سنتور پرویز را من در این آزمون شنیدم. با اینکه بی نمد ساز می زد اما از ذوق و قریحه و آن خوبی بر خودار بود اگر چه مانند هر جوانی بسیار خام بود. در این آزمون اینجانب متوجه شدم که اجرای او از یک بی قراری هنری برخودار است و می تواند در آینده به مقام بسیار خوبی در تکنوازی برسد.
باید گفت که بیشتر کسانی که با نمد سنتور می زدند به ناچار تحت تاثیر استاد گرامی پایور بودند. پرویز نیز از این تاثیر بی نصیب نمانده بود. دست راست پرویز بسیار قوی و دست چپ نسبت به دست راست کمی ضعیف تر بود. در همه ی کار هایش می توان این اکسنت زیاد دست راست را شنید.
برنامه آموزشی دانشگاه به گونه ای بود که دانشجویان از چهار دستگاه، شور و همایون را با دکتر صفوت که با سه تار درس می داد و دو دستگاه ماهور و چهارگاه را با استاد برومند می نواختند. متاسفانه هر چقدر استاد برومند تلاش کرد تا واحد اجرای موسیقی ردیف بیشتر شود اما مدیران گروه و شورای استادان قبول نمی کردند.
علت این امر این بود که تمام مدیران گروه موسیقی و استادان؛ متخصص موسیقی غربی بودند و تلاش می کردند تا گروه موسیقی به سمت موسیقی غربی سوق پیدا کند. به هر حال پرویز نیز مانند بقیه، تنها چهار دستگاه را در گروه موسیقی دانشکده هنر زیبا نواخت. در زمانی هم که استاد برومند در مرکز حفظ و اشاعه تدریس و مدیریت هنری می کرد، پرویز هنوز یا به تهران نیامده بود یا وارد دانشکده هنر زیبا نشده بود؛ لذا بقیه دستگاه ها را مانند خیلی شاگردان بعدها از روی نت نوشته شده با کمک نوارهای برومند زده و تا حدودی حفظ کرده بود.
باید قبول کرد که پرویز ردیف دان نبود، هنرمندی بود که با ردیف آشنائی نداشت و احتیاج زیادی نیز به آن نداشت. به اضافه خیلی از نوازندگان سنتور علاقه ای زیادی به اجرای ردیف میرزا عبدالله که برای تار و سه تار تهیه شده بود، نداشتند. اما در کنار آن نیز به جز یک ردیف ساده تر صبا که گروه هنرستانی ها تدریس می کردند، دیگر ردیفی وجود نداشت.
به همین خاطر بود کسانی که می خواستند مفصل تدریس کنند یا شاگرد را بیشتر نزد خود نگاه دارند چاره ای جز تدریس ردیف میرزا عبدالله نداشتند. نگارنده براین باور است که تدریس ردیف تار به شاگردان سنتور اگر به اکول سنتور در نیاید بسیار بیمزه صدا میدهد. با ردیف میرزا عبدالله را با کمک پایور، ورزنده و شاگردان صبا و سازهای به جا مانده از حبیب سماعی و شاگردانش بخصوص قباد ظفر و برومند، به لحن سنتور در آورد و به شاگردان تدریس کرد.
” اکول سنتور ” نمونه ای از اصطلاحات ابداعی و بی ربط به اصطلاحات موسیقی شناسی است. از هر پاراگرافی میتوان ایراداتی یافت. ارزش این نوع بیانات در چیست؟