نکتهٔ درخور توجه این است که با اینکه کتابش پر از کارهای شگفتانگیز و پر از سِحْر و جادو است، باز نسبت به امور خردورزانه شیفتگی ابراز میدارد. او توجه ویژهای به اهمیت خرد دارد. خرد در بیت نخست شاهنامه چون دَهِشِ پُربَهای خداوند نمود یافته و بخش دوم دیباچهٔ شاهنامه ویژهٔ آن است.
لازار میگوید که منبع بنیادینِ فردوسی برای سرایش شاهنامه، شاهنامهٔ ابومنصوری بوده که آن را انجمنی برآمده از چهار زرتشتی — که بهظاهر افزون بر خوتای نامگ از منابع دیگر هم بهره برده بودند — گردآوری کرد. خالقی مطلق، شاپور شهبازی و دبیرسیاقی هم دیدگاهی نزدیک به همین نظر را دارند.
در روزگار نو
در سدهٔ بیستم افسانهٔ زندگی فردوسی به کارِ سیاستپیشگان هم آمد. رضاشاه، که مرام ملیگرایی تبلیغ میکرد، شیفتهٔ فردوسی بود. عبدُالْحسین سِپَنتا نیز در زمان رضاشاه فیلمِ فردوسی را بهسال ۱۳۱۳ ساخت و زندگی فردوسی را از نگاه خود بهتصویر کشید، که یکی از نخستین نمونههای افسانهپردازیِ تصویری از زندگی فردوسی بهشمار میرود. پیش از او علی نصر در سال ۱۳۰۰ نمایشنامهٔ فردوسی را تنظیم کردهبود. ازدیگرسو، افسانههای چپگرایان دربارهٔ فردوسی نیز به کارِ مبارزهٔ سیاسی میآمد. ازراهِنمونه، علی حصوری و احمد شاملو فردوسی را سخت نکوهیدند و او را تبلیغاتچیِ سرکوب و محافظهکاری در خدمتِ حفظِ نظام طبقاتی دانستند.
افسانهپردازی دربارهٔ فردوسی امّا ادامه یافت و خود هنری شد ستوده. در روزگاران بعدی سخنوران و هنرمندان فراوانی، زندگانیِ فردوسی را بهداستان کشیدهاند. ازایندست، بهرام بیضایی در فیلمنامهٔ دیباچهٔ نوین شاهنامه (۱۳۶۵) فردوسی را غریبهای خشمگین از زمانه نشان داده که برای زندهکردن میراثِ ایرانِ کهن، دارایی خود را باخته و جز تهمت و دشنامش ندادهاند. ساتِم اُلُغزاده نیز در رمانِ تاریخی فردوسی (۱۳۶۹) فردوسی را چنانکه خود دانسته بهتصویر کشیدهاست.
ازسویدیگر هم پژوهشگران در جستجوی زندگی واقعی فردوسی از میان انبوه دادههای تاریخی و افسانهای همواره تاحدودی کامیاب بودهاند.
نکته آخر را که باید اضافه کنم، این است که در این چند دهه که پان ها (پان ایرانیسم، پان ترکیسم، پان عربیسم) در سرزمین نوروز فزونی یافته و هر یک بر اساس منافع و دیدگاه های خود تبلیغ می کنند، پان ایرانیست ها هم از شاهنامه فردوسی استفاده می کنند تا با به اصطلاح تورانیان که به زعم آنها همان ترکان هستند، مقابله به مثل کنند. متاسفانه اشعار شاهنامه به ویژه آن قسمت هایی که مربوط به ایران است، جزئی از خوراک تبلیغاتی آنان شده است که قابل تایید نیست!
منابع
آبشناسان، سعیده (بهار و تابستان ۱۳۸۵). «نادرست گفتن، درست نگفتن نیست! (نیمنگاهی نقدگونه پیرامون نگاه احمد شاملو به اسطورهٔ ضحاک)». گوهران. تهران (۱۱–۱۲): ۲۷۱–۲۹۳.
احراری، ظاهر (زمستان ۱۳۷۴). «تاریخچهٔ مختصر تحقیق و نشر شاهنامهٔ حکیم ابوالقاسم فردوسی در تاجیکستان». ایرانشناخت. تهران (۱):۱۴۱–۱۵۲.
اسلامی ندوشن، محمدعلی (فروردین ۱۳۵۳). «ارزشهای حماسی در شاهنامه/ مقایسهای بین شاهنامهٔ فردوسی و ایلیاد هومر، تأثیر شاهنامه در فرهنگ و تمدن ایران». هنر و مردم. تهران (۱۳۸): ۱۶–۲۴
باستانی پاریزی، محمدابراهیم (۱۳۸۳). شاهنامه آخرش خوش است. تهران: نشر علم
بیضایی، بهرام (۱۳۹۱). هزارافسان کجاست؟. تهران: انتشارات روشنگران و مطالعات زنان.
بیضایی، بهرام (۱۳۶۹). دیباچه نوین شاهنامه. تهران: انتشارات روشنگران.
خالقی مطلق، جلال (۱۳۸۱). سخنهای دیرینه. به کوشش علی دهباشی. تهران: افکار
خالقی مطلق، جلال (۱۳۹۱). «شاهنامهٔ فردوسی». در اسماعیل سعادت. دانشنامهٔ زبان و ادب فارسی. ۴. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
خالقی مطلق، جلال (بهار ۱۳۷۰). «جهانشناسی شاهنامه». ایرانشناسی. تهران (۹): ۵۵–۷۰.
دبیرسیاقی، سیدمحمد (۱۳۴۲). دقیقی و اشعار او. تهران: مؤسسهٔ مطبوعاتی و علمی.
دبیرسیاقی، سیدمحمد (۱۳۹۴). زندگینامهٔ فردوسی و سرگذشت شاهنامه. تهران: قطره
دستغیب، سید عبدالعلی (آبان ۱۳۷۱). «نقد و کتاب: فیلمنامه: دیباچهٔ نوین شاهنامه». چیستا. تهران (۹۲): ۲۵۹–۲۶۷.
دوستخواه، جلیل (۱۳۸۴). شناختنامهٔ فردوسی و شاهنامه. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی
راوندی، مرتضی (۱۳۷۴). تاریخ اجتماعی ایران. ۸. تهران: نگاه
ریاحی، محمدامین (۱۳۷۵). فردوسی: زندگی، اندیشه و شعر او. تهران: طرح نو.
زرینکوب، عبدالحسین (۱۳۵۵). تاریخ ایران بعد از اسلام (کتاب). تهران: امیرکبیر
شاپور شهبازی، علیرضا (۱۳۹۰). زندگینامهٔ تحلیلی فردوسی. ترجمهٔ هایده مشایخ. تهران: هرمس.
صفا، ذبیحالله (۱۳۶۳). حماسهسرایی در ایران. تهران: امیرکبیر
صفا، ذبیحالله (۱۳۶۹). تاریخ ادبیات در ایران. ۱. تهران: فردوس
فرای، ریچارد (۱۳۹۴). «سامانیان». در ریچارد فرای. تاریخ ایران کمبریج.
فردوسی، ابوالقاسم (۱۳۷۵). خالقی مطلق، جلال، ویراستار. شاهنامه. نیویورک: بنیاد میراث ایران
لازار، ژیلبر (۱۳۹۴). «ظهور زبان فارسی نوین». در ریچارد فرای. تاریخ ایران کمبریج. ۴. ترجمهٔ حسن انوشه. تهران: امیرکبیر.
محیط طباطبایی، سید محمد (۱۳۶۹). فردوسی و شاهنامه. تهران: امیرکبیر.
ممتحن، حسینعلی (۱۳۷۰). نهضت شعوبیه: جنبش ملی ایرانیان در برابر خلافت اموی و عباسی. تهران: امیرکبیر
نلدکه، تئودور (۱۳۷۹). حماسهٔ ملی ایران. ترجمهٔ بزرگ علوی. تهران: نگاه
یاحقی، محمدجعفر (۱۳۸۷). «رودکی و فردوسی». آفتابی در میان سایهای: جشننامهٔ استاد دکتر بهمن سرکاراتی. به کوشش علیرضا مظفری. سجاد آیدنلو. تهران: قطره
Gibb, Hamilton Alexander Roskin (۱۹۸۲). Studies on civilization of Islam. Princeton University Press.
Khaleghi-Motlagh, Jalal (۱۹۹۹). “Ferdowsi, Abu’l-Qāsem i. Life”. Encyclopædia Iranica. Retrieved ۸ December2016.
با عرض پوزش از بینندگان عزیز سایت که امروز با تاخیر به روز رسانی سایت را مشاهده کردند.