اپرای عروسکی مولوی به کارگردانی بهروز غریبپور و با آهنگسازی بهزاد عبدی روی صحنه است، رهبر ارکستر ولادمیر سیرنکو و اجرای موسیقی آن نیز با ارکستر ناسیونال اوکراین اجرا شده است. همچنین آواگران این اپرا ﻫﻤﺎﯾﻮن ﺷـﺠﺮﯾﺎن (ﺷـﻤﺲ)، ﻣﺤﻤﺪ ﻣﻌﺘﻤﺪی (ﻣﻮﻟﻮی)، ﻣﺤﻤﺪرﺿﺎ ﺻادﻗﯽ (اﻣﯿﺮ ﺗﻮﻣﺎن ﻣﻐﻮل)، ﻋﻠﯽ ﺧﺪاﺋﯽ (ﺷﯿﺦ ﻋﻄﺎر)، ﺣﺴﯿﻦ ﻋﻠﯿﺸﺎﭘﻮر (ﺳﻠﻄﺎن اﻟﻌﻠﻤﺎ، پدر مولانا جلالالدین)، ﻣﻠﯿﺤﻪ ﻣﺮادی (ﻫﻤﺴﺮ ﻣﻮﻟﻮی)، ﻣﺼﻄﻔﯽ ﻣﺤﻤﻮدی (ﺷﺒﺎن، ﻫﻤﺨﻮان ﭘﺮده ﺧﻮان)، ﻣﻬﺪی اﻣﺎﻣﯽ (ﭘﺮده ﺧﻮان)، ﻋﺎﻣﺮ ﺷﺎدﻣﺎن (ﻗﺎﺿﯽاﻟﻘﻀﺎت)، ﻣﻬﺪی ﺟﺎور (ﺳﺮدار ﻣﻐﻮل)، ﺳﺠﺎد ﭘﻮرﻗﻨﺎد (ﺳﺮدار ﻣﻐﻮل، ﺟﻼد)، زﻧﺪهﯾﺎد اﺳﺤﺎق اﻧﻮر (ﻣﺮﯾﺪ ﮐﻬنسال)، ﮐﯿﻮان ﻓﺮزﯾﻦ (ﻣﺮﯾﺪ)، اﺣﺴﺎن ﻧﺼﯿﺮی (ﺷﺎه ﺧﻮارزم)، ﺳﺎرا رﺿﺎزاده (زن ﺧﻮارزﻣﯽ)، ﺳﻮﻟﻤﺎز ﺑﺪری (زن ﺧﻮارزﻣﯽ)، ﻓﺮﻫﺎد اﺳﺪی (ﻣﺮدی از ﺧﻮارزم)، ﻋﻠﯽ ﻧﺠﻔﯽ (ﻣﺮدی از اﻫﺎﻟﯽ ﻗﻮﻧﯿﻪ)، ﻋﻠﯽ ﯾﺎری (ﭘﯿﺮﻣﺮدی از ﻣﺮدﻣﺎن ﺧﻮارزم) بودهاند. سجاد پورقناد، روزنامهنگار، خواننده باریتون و نوازنده و همچنین یکی از آواگران این اپرا هم بوده است؛ در ادامه یادداشت پورقناد را میخوانید که در ابتدای آن به پیشینه اپرا در ایران و سپس درباره «اپرای مولوی» و همکاری بهزاد عبدی با بهروز غریبپور و شکلگیری اپرای ملی ایران اشاره داشته است.
اجرایی درخشان در تاریخ اپرای ایران
تلاش ایرانیان برای خلق اپرا به سال ۱۲۹۹ با اجرای اپرت «رستاخیز شهریاران ایران» ساخته میرزاده عشقی برمیگردد که در آن کمتر نشانی از موسیقی ارکستری و سنتهای اپرایی بود. با ساخته شدن تالار رودکی (تالار وحدت کنونی) اولین اپراهای ایرانی توسط آهنگسازان ایرانی مانند احمد پژمان، حسین دهلوی و لوریس چکناواریان ساخته شد ولی ساخته شدن اپرایی با خصوصیتهای موسیقی و آواز ایرانی سالها به آرزویی تحقق نیافتنی میمانست.
در روزهای پر التهاب و اضطراب محرم سال هشتاد و هشت، اثری متولد شد که سالهاست به عنوان یکی از شاهکارهای هنر اپرا از آن یاد میشود. با اینکه این اپرا از همان سال اول مخاطبان و دوستداران فراوانی را به سالن اجرای عروسکی آن در تالار حافظ کشاند، همچنان با هر اجرای این اثر علاقهمندان هنر اپرای ایرانی، برگزار کنندگان را مجبور به تمدید روزهای نمایش میکنند. اپرای مولوی دومین همکاری موفقیت آمیز استاد بلامنازع تئاتر ایران بهروز غریبپور و آهنگساز بااستعداد و جوان آن روزگار بهزاد عبدی بود.
اولین همکاری این دو هنرمند مربوط به اپرای عاشورا است که در این اپرا، آنها بر اساس سنت تعزیه (که به نوعی یک اپرای ملی، محسوب میشود) اثری را خلق کردند که نشانههایی از نبوغ و استعداد بهزاد عبدی در ساخت موسیقی ملی با امکانات مدرن را به این کارگردان و نویسنده پیشکسوت نشان داد.
در واقع موفقیت این اپرا یعنی اپرای عاشورا بود که باعث شد، بهروز غریبپور آرزوی دیرینه خود را که خلق اثری درباره زندگی مولانا جلالالدین بلخی بود، با همکاری این آهنگساز جوان به منصه ظهور برساند.
بهروز غریبپور پس از اجراهای اولیه اپرای مولوی، اخیرا تغییراتی را هم در بعضی از صحنههای این اپرا ایجاد کرده است و در اجرایی که در حال حاضر روی صحنه است، به طور مشخصی کیفیت صحنه آرایی و نورپردازی این اثر ارتقا یافته است.
باید یادآور شد که اجرای این اپرا به صورت عروسکی، مشکلات اجرایی و اقتصادی خاص خود را دارد که از جمله آنها، محدودیت در تعداد صندلیهای اجرای آن (به دلیل کوچک بودن عروسکها و عدم امکان دید خوب مخاطبان در فاصلههای دور به صحنه) است، از طرف دیگر کوچک بودن سالن اجرای عروسکی، باعث کمتر شدن مخاطب در اجرای هر روزه آن شده و نوع به حرکت درآوردن عروسکها، همیشه موجب خستگی و آسیبهای جسمی به بازیگردانها است.
ظاهراً بهروز غریبپور در صورت تامین هزینههای اجرا، قصد دارد، اپرای خود را با عنوان «همای همایون» که باز نتیجه چهارمین همکاری او با بهزاد عبدی است، به صورت اجرای زنده تئاتر (غیر عروسکی) در سالن بزرگی مثل تالار وحدت به روی صحنه ببرد که در صورت حمایت و سرمایهگذاری بخشهای دولتی و خصوصی، اجرای این اثر نیز میتواند یکی از برگهای زرین هنر اپرای ملی ایران باشد.
روزنامه اعتماد (۱۴۰۳/۹/۲۵)
۱ نظر