پس از کامیار صلواتی، سعید یعقوبیان به عنوان سومین منتقد با اشاره به اهمیت جایگاه امیرجاهد به عنوان سومین تصنیف ساز بزرگ ایران بعد از شیدا و عارف گفت: «با اینکه می توان دلایلی را برای برجستهتر بودن جایگاه شیدا و عارف نسبت به امیرجاهد برشمرد اما با این حال در مورد امیرجاهد شاید یک درصد ارزشی که آثارش دارد هنوز مورد توجه و استفاده قرار نگرفته است، برای همین آلبوم پیمان عشق از این نظر بسیار با اهمیت است که بالاخره کسی پیدا شده که دست گذاشته روی تصانیف امیرجاهدی که آنطور که باید شناخته شده نیست و روی کارهایش کار چندان جدی صورت نگرفته است. در این مجموعه غیر از بازسازی، تالیف هم صورت گرفته است و از این نگاه با اینکه بنیان بر اساس تصانیف امیرجاهد است ولی تألیف هم به عقیده من صورت گرفته است.
در چنین وانفسایی که امروز ما از سازهای ایرانی صدای پاپ و متال می شنویم، در این آلبوم صدایی طبیعی از سازهای ایرانی می شنویم و دقتی که در آهنگسازی این کار انجام شده امروزه کمیاب است. با وجود اینکه آهنگساز در جلد آلبوم گفته است، این اثر در ادامه ی نگاه وزیری است و تاکنون به حیات خود ادامه داده، بهتر است بگوییم این روند در حال انقراض است. فکر میکنم نقد (به جا یا نابه جا) روی چنین اثری یک اشتباه استراتژیک است و فعلا باید سکوت کرد تا امثال سجاد پورقناد، کارهای بیشتری بسازند و فعلا حساب آنها را باید بدهکار کرد تا در آینده روی این کارها آنالیز و بحث جدی انجام گیرد. چنین اثاری امروز فقط و فقط به تشویق و حمایت نیاز دارند.»
پس از پایان سخنان منتقدان، توسلیان از محمدجمال سماواتی (موسیقیدان و منتقد موسیقی) خواست تا نظر خود را درباره این اثر بگوید، سماواتی با عنوان کردن این مسئله که پرداختن به آثار هنرمندی مانند امیرجاهد، بالذات اهمیت فوقالعادهای دارد گفت: «امیرجاهد همانطور که از طرف دوستان اشاره شد، هنوز به هیچ وجه در حد و اندازهای که توانایی دارد، شناخته نشده است؛ اگر بخواهیم امیرجاهد را با شاعران کلاسیک مقایسه کنیم، او را میشود سعدی موسیقی نامید، وی در تصنیفهایش، مقدمهای را مطرح می کند، متن دارد، استنتاج و استنباط دارد، این نگاه به تصنیفسازی، یک نگاه تکاملیافتهتر است نسبت به شیدا و عارف. در نهایت باید بگویم که اگر کسی پیدا شود که در کنار ذوق و حدت ذهن و عمق دانش و احاطه به زبان مادری اش و احاطه به تکنیک موسیقایی خودش، به تصیف سازی و بازسازی بپردازد و اگر جامعه او را تنها نگذارد، می شود تصنیف سازی ما در ادامه روند پیشرفت اش قرار گیرد و یک تکامل داشته باشد و ما ناگزیر به تحمل شرایط فعلی نباشیم.»
در پایان برنامه گیتی خسروی (خواننده و مدرس آواز کلاسیک) با اشاره به سابقه آشنایی طولانی اش با سجاد پورقناد گفت: «متاسفانه امروز وقتی از جوانان می پرسم که حسین دهلوی یا گلنوش خالقی را می شناسید همه می گویند نه، وقتی می گویم روح الله خالقی را می شناسید، میگویند بله از طریق ای ایران، ای ایرانی که دیگر کشورهای همسایه ما هم آنرا می شناسند! من اطمینان دارم که سجاد پورقناد به تنها چیزی که فکر نمی کند، بالا بردن خودش است و تنها به فکر معرفی این جواهرات فرهنگی ایران است؛ همیشه از نظر معنوی و مادی در خدمت این موسیقی است. ما باید کمک کنیم امثال پورقناد، عاشقانه تر در این راه پیش بروند.»
با پایان برنامه، میهمانان ساعتی به گفتگو درباره وضعیت فعلی موسیقی ایران و نقد این اثر پرداختند.
۱ نظر