چگونگی انجام کار
به محض رسیدن به شهر کارص با رابطم، آقای سینان اُپاک، که قرار ملاقات با «عاشیق یِلدیز» را برای من هماهنگ کرده بود، تماس گرفته و به دیدارش رفتم. پس از تماس تلفنی قرار بر ملاقات در صبح روز بعد گذاشته شد. روز بعد پس از ملاقاتی یک ساعته با عاشیق یِلدیز قرار برای ظهر روز بعد جهت ضبط و مصاحبه گذاشتم. نکتهی جالب توجه اینکه عاشیق یِلدیز که بسیار با تجربه، حرفهای و در کار خود مسلط است تا زمانی که رابطم من را به عنوان یک نوازنده معرفی نکرده بود برخوردی جدی با من نداشت اما پس از آنکه او متوجه شد من شخصاً نوازنده هستم برخوردش تغییر کرد و بسیار جدیتر با من صحبت کرد. به طور مثال در ابتدا پاسخهایش کوتاه بود ولی پس از معرفی با تفصیل بیشتر سوالات را پاسخ میداد. باری ظهر روز بعد قبل از ساعت مقرر، جمعه دوازده ظهر، به محل قرار که «مرکز فرهنگی عاشیق شَنلیک» است رفتم و منتظر آمدنِ عاشیق یِلدیز شدم. «مرکز فرهنگی عاشیق شَنلیک» که به نوعی نیمه دولتی است بازماندهی «خانههای فرهنگِ مردمی» است که پس از تأسیس جمهوری در ترکیه ایجاد شدند (Atlı ۲۰۱۳).
«عاشیق شَنلیک»، که خیابانی هم به نام او در شهر کارص هست، در کنار «عاشیق مراد چوپان اُغلو» یکی از دو عاشیقِ نامدار شهر کارص است (Aslan 2007) که هر دو دارای شهرتی بینالمللی هستند.
عاشیق یِلدیز با کمی تأخیر به همراه سازی که از پدرش به ارث برده بود در محل حاضر شد و از آنجا که ظهر جمعه عموم افراد برای شرکت در نماز جمعه راهی مساجد می شوند کسی در مرکز فرهنگی نبود. پس من با عاشیق یِلدیز در یکی از دو اطاق بزرگ مرکز نشسته و دستگاهم را روی میز گذاشتم و شروع به ضبط کردم. من در حین ضبط دستگاه را جابه جا نکردم و تمام سخنان و اجراهای موسیقی توسط عاشیق یِلدیز را از یک نقطه ضبط کردم.
فقط در حین صحبتها «ریکُرد ولوم» را تا حدودی کم کردم تا احیاناً صدا دچار «دیستورت» نشود. ایشان در حین ضبط، مابین قطعات مختلف، توضیحاتی در مورد جایگاه و شعر قطعات برای من میداد.به طور مثال گفت که عاشیق باید ابتدا مجلس را با گونهای که به آن «دیوان» میگویند آغاز کند، و البته از شعر و موسیقی عاشیق های قدیمی که نشان دهد شاگردی کرده و برروی آثار گذشتگان مسلط است. گونه هایی که در این ضبط می شنوید: ۱- دیوان ۲- گوزللَمهَ ۳- کاراچا (قرچه) ۴- تورکو (ترانه ی ترکی) ۵- اویون هاواسی (قطعه ی رقص). نکته ی جنبی که باید بگوییم این است که در هنگام اجرا برخی اوقات، به اضافهی ضرباتی که برروی صفحهی ساز مصادف با پولساسینقطعه می نواخت، همزمان پایش را هم محکم بر زمین می کوفت که به نظرم نقاط اوج قطعه می تواند محسوب شود.
۱ نظر