در هر حال، دکتر صفوت خودشان در این زمینه خیلی داشتند کار میکردند و میدانیم که ایشان هم شاگرد ابوالحسن صبا بودند، هم شاگرد حبیب سماعی و هم شاگرد حاجآقامحمد ایرانی مجرد. حاجآقامحمد ایرانی مجرد قبل از اینکه نزد میرزاعبدالله کار کند شاگرد مهدی صلحی (منتظمالحکما) سهتار زده بوده و تخصص اصلیاش هم در نواختن سهتار بوده است. آقای دکتر صفوت روایت دیگری از ردیف میرزاعبدالله را که از حاجآقامحمد ایرانی مجرد یاد گرفته بودند کار میکردند و آقای دکتر پورجوادی که از شاگرد و نوجوانی شاگرد دکتر صفوت بودند ضبطهای کلاسش را برای ما میگذاشت و میشنیدم.
بعد که در دو دهۀ آخر عمر دکتر صفوت با ایشان بیشتر مأنوس شدم یکبار این جریانات را از ایشان پرسیدم، گفتند من این ردیفی را که بهاصطلاح روایت میرزاعبدالله بود نزد حاجآقامحمد ایرانی مجرد آموختهام. دکتر صفوت پنج سال فرانسه بودند و مأموریت داشتند به دانشگاه سوربن و در آنجا هم دکترایشان را گرفتند و هم کارهای تحقیقاتی موسیقی انجام میدادند.
میگفتند وقتی از فرانسه برگشتم، میخواستم به گروه موسیقی دانشگاه تهران ملحق شوم. گروه موسیقی دانشگاه تهران را دکتر برکشلی در سال ۱۳۴۴ تأسیس کرده بودند و آقای برومند اولین استاد بخش موسیقی ایرانی بودند. آقای دکتر صفوت گفتند وقتی آمدم در دانشگاه تهران تدریس کنم، آقای برومند به من گفتند شما چه ردیفی را کار میکنید؟ گفتم میرزاعبدالله. اجرا که کرده بودند آقای برومند به ایشان گفته بود، اینکه با روایت من فرق دارد. دکتر صفوت گفته بودند من پیش حاجآقامحمد ایرانی مجرد این ردیف را زدهام.
آقای برومند گفته بودند نه! اینجوری اغتشاش ایجاد میشود و باید یکدست باشد و چون آقای برومند ده پانزده سالی از دکتر صفوت بزرگتر و از نظر سن نسبت به ایشان پیشکسوت بودند ظاهراً آقای دکتر صفوت با آقای برومند هم این ردیف را به روایت آقای برومند زده بودند و قرار شده بود دو سال اول را دکتر صفوت تدریس کنند و دو سال بعدی را آقای برومند. مسائل زیاد دیگری دربارۀ ردیف و فیکسشدنش وجود دارد که برخیاش الآن جایش نیست گفته شود و برخیاش هم شاید هنوز خیلی بهصلاح نباشد گفته شود. درهرحال، استیلی که دکتر صفوت ساز میزدند و بیشتر از حاجآقا مجرد گرفته بودند به توصیفهایی که از ساز مهدی صلحی (منتظمالحکما) میشد نزدیک بود.
همانطور که دوستان گفتند، نتنویسی و آوانویسی در همه جای دنیا نمیتواند دقیقاً همهچیز را ثبت کند و برای همین رهبر ارکستر وجود دارد که به نت جان ببخشد و در هر حال، مقداری از موسیقی در حوزۀ شفاهیات باقی خواهد ماند؛ هرجای دنیا که باشد، چه غرب چه شرق.
دکتر صفوت منبع مهمی بود و فکر میکنم آن ظرایف و شیوههای اجرایی را که در نتنویسی هدایت نیست بهشان مسلط بود و نمیدانم این ردیف را ضبط کرده است یا نه.
ولی از آدمی به آن دقت بعید میدانم که کارهایی را که انجام داده است جایی نگه نداشته باشد و امیدوارم اگر وجود دارد خانوادهشان اینها را منتشر کنند و حتی یادم است ایشان کنار ردیف موسی معروفی هم حاشیههای مفصّلی نوشته بودند که هرکدام از کجا آمده. با نتنوشتههای هدایت و دیگر منابع مقایسه کرده بودند و خیلی نکات جالبی هنوز در دستنویسهایشان هست که انشاءالله خانوادهشان علاوه بر انتشار آثار فلسفی ایشان به نشر آثار موسیقایی ایشان بیشتر بپردازند چون ایشان موسیقیشناس خیلی خیلی برجستهای بودهاند.
درباره ردیف برومند حرف و حدیث بسیار است .استاد احمد عبادی فرزند میرزا عبدالله ان را قبول نداشت و ان را سرهم بندی ایی می دانست که ان را به پدرش نسبت داده است استادساسان سپنتا هم با اوردن شواهدی صریح از صدای نوازندگی میرزا عبدالله ثابت کردکه انچه برومند ردیف می خواند در واقع گزینشی از نواخته های میرزا عبدلله بوده که برومند ان را به عنوان ردیف رائه کرده است .برومند ادعاکرده بود که تار میزرا حسین قلی نزد اوست ولی فرزندش استاد شهنازی ان را رد کرده بود و نمونه های بسیار دیگر…