آهنگساز باید آزادی کامل داشته باشد که به هر نوع استیل و تکنیکی که می خواهد کار کند. در موسیقی معاصر ایران باید بگذاریم که صدها و هزاران گل شکفته شود. ابتدا توضیحی راجع به سیستم میدهم.
وقتی میگوییم موسیقی ایران، موسیقی ایران یک سیستم هست که همانند چتر بسیار بزرگ است. بخشهای مختلفی زیر این چتر است. یک بخش سیستم دستگاه است و یک بخش دیگر سیستم مقام است که این دو در کنار همدیگر زندگی میکنند. و برخورد من به موسیقی ایران به سیستم موسیقی ایران هست نهفقط به دستگاه و نهتنها مقام بلکه به هردوشان. این سیستم کاملاً با سیستم موسیقی غرب متفاوت است. موسیقی غرب سیستم مخصوص به خودش دارد و از قرن هجدهم تثبیتشده است. تا قبل از قرن هجدهم میلادی سیستم موسیقی اروپا با سیستم موسیقی ایران و خاورمیانه و شمال آفریقا باهم نزدیکیهای داشتهاند. احتمالا” سیستم موسیقی ایران از طریق شمال آفریقا به جنوب اسپانیا رفته است. ریشههای بسیاری از سازهایی که از در اروپا رواج داشته را میتوان در موسیقی باستانی ایران پیدا کرد.
اگر ما به قبلتر از قرن ۱۸ میلادی برگردیم میبینم که سیستم موسیقی اروپا شباهتهایی به موسیقی ایران و خاورمیانه داشته است. سیستم مقام موسیقی خاورمیانه بین قرن هشتم میلادی و اوایل قرن نوزدهم میلادی یک سیستم بینالمللی بوده است. موسیقی که مثلاً در قاهره نواخته میشده با موسیقی که در دمشق و اصفهان و استانبول نواخته میشد تفاوتهای آنقدر زیادی باهم نداشتند و مقامها تقریباً به هم شبیه بودند. همانگونه که در قرن شانزدهم میلادی موسیقیدانهای ایرانی به دربار عثمانی میرفتند و بالعکس موسیقیدانهای عثمانی به دربار صفوی میآمدند و باهم خویشاوندهای زیادی داشتند. دلایل تاریخی اینکه چرا سیستم مقام بعدها به سیستم دستگاه تبدیل شده برایم روشن نیست. و اکنون موسیقی شناسان ایران بر روی این مساله دارند کار میکنند. اما خود این مساله که سیستم مقام در یک دوره تاریخی بوده یک سیستم بینالمللی بسیار مهم است. و به این نتیجه میرسیم که موسیقی ایران با کشورهای همسایه خودش بهخصوص موسیقی ترکیه وابستگیهای بسیار زیادی دارد. برای اینکه موسیقی قدیم ایران در سنت موسیقی ترکیه حفظشده است. منتها در یک دوره تاریخی هم خود کشور ترکیه و هم ایران مرتب بر این مساله تأکید کردهاند که ما باید موسیقی اروپا را ترویج کنیم و یاد بگیریم که این دلایل تاریخی بسیاری دارد.
در هنرستان عالی موسیقی به ما موسیقی ایرانی یاد نمیدادند. یعنی من یک کلمه از موسیقی ایران نمیدانستم و به ما درس نمیدادند؛ به ما باخ و بتهوون و همان چیزهایی که در کنسرواتورهای اروپا درس میدهند؛ را هم آنجا درس میدادند. درواقع یک کپی بود از کنسرواتورهای اروپا. البته سر این جریان بحث زیادی هست و من نمیخواهم واردش شوم. فقط میخواستم بگویم وقتی به اروپا رفتم و در وین تحصیلاتم را ادامه دادم همان موسیقی اروپایی خواندم. و بعد حتی وقتی آمدم آمریکا و برای دکتری تحصیل کردم هنوز در ادامه همان تحصیلاتم در سیستم موسیقی اروپایی بود.
پایه سیستم موسیقی اروپا فواصلی هست که بدان میگوییم فواصل معتدل که به فواصل معتدل دوازده تن مشهور است. این سیستم فواصل از اوایل قرن هجدهم یعنی زمان یوهان سباستین باخ به وجود آمده است. کاری که اروپاییها کردند این بود که فواصل را جوری تغییر دادند که بتوانند در یک اکتاو دوازده نیم پرده مساوی را بگنجانند.
۱ نظر