وزن عروضی ندارد.
به همین خاطر از درون سیستم شعر کلاسیک ایران بیرون میآید و پایه شعر معاصر ایران را میریزد. همین کار را میتوانیم در موسیقی انجام دهیم. شما اگر دانگهای موسیقی ایران را بهطور مستقل استفاده کنید دیگر در سیستم موسیقی ردیف نمیگنجد و ما نمیتوانیم به آن بگوییم موسیقی سنتی یا کلاسیک ایران ولی حالت زبانش هنوز فارسی و ایرانی است همانند شعر نیما یوشیج.
شما میتوانید موسیقیای با استفاده از سیستم مقامدستگاه بنویسید که با زبان فارسی صحبت میکند ولی معاصر است و من این کار را کردهام. البته ادعایی ندارم که اولین کسی بودهام که این کار را کردهام. آهنگسازان دیگری بودهاند که به این جریان فکر کردهاند و آغازگر بودهاند. در حقیقت طیفی در موسیقی ایران است که سعی میکنند از متریال و المانهایی که در موسیقی ایران هست استفاده کنند. و من از سال ۲۰۰۰ این را شروع کردم و قبلاً همانطور که گفتم همه قطعاتی که نوشتم بهجز قطعات معدودی، بقیه همه روی سیستم موسیقی ایران است.
چرا اینقدر دیر؟ سوالم این است که شما در چهل و اندی سالگی از موسیقی غربی میبرید و روی موسیقی مقام-دستگاه متمرکز میشوید و به سمت موسیقی ایرانی رو میآورید. چرا اینقدر دیر؟چراکه شما در ابتدای جوانی از ایران رفتید؛ پس میبایست مواجهه شما با داشتههای فرهنگ موسیقایی سرزمین خودتان در خارج از ایران، بسیار زودتر حتی در همان سالهای اولیه اتفاق میافتاد؟
دلیلش این بود که وقتی به اروپا رفتم در زمان اوج حرکت مدرنیسم بود. تحصیلات من در دانشگاه موسیقی وین (که آن زمان آکادمی موسیقی وین نامیده میشد) و کسانی که معلم موسیقی و اساتید من بودند تمام اینها درون حرکت مدرنیسم بودند و چون من هم جوان بودم و مساله مدرنیسم، همانطور که اکنون برای جوانان جالب است و بدان توجه نشان میدهند، برای من هم جالب بود، تلاش میکردم از تمام گوشههای مدرنیسم سر دربیاورم. و به همین خاطر بسیاری از وقت خودم را بر این گذاشتم که بدانم اساساً مدرنیسم از کجا آمده؟ و چه هست؟ و بدانم بهطور مثال مکتب دوم وین چیست؟ آهنگسازان قرن بیستم اروپا را مطالعه کنم و بدانم کارهایشان چگونه بوده است. هم در اروپا و هم زمانی که به آمریکا آمدم، در این دوره تمام وقت مرا این مساله پر میکرد. در مطالعه موسیقی معاصر اروپا و امریکا به نتیجهگیریهایی رسیدم که کمی شرح آن تکنیکی میشود.
با کمال میل مشتاق شنیدن شرح نتایجی هستم که از مطالعه در موسیقی معاصر اروپا و آمریکا گرفتهاید.
امیدوارم ساده بتوانم شرح بدهم و دوباره تاکید میکنم که اینها نظریات شخصی من هستند و به هیچ وجه قصد ندارم که به آنها عمومیت بدهم. سیستم موسیقی اروپا یعنی« سیستم گام معتدل» داری ۴۰۹۶ مجموعه مختلف است. یعنی گنجایش سیستم ۴۰۹۶ مجموعه است. بهعنوان مثال تعداد مجموعههای سه نغمهای، «تیرس»، ۲۲۲ مجموعه متفاوت است. تعداد مجموعههای چهار نغمهای، «تتراکورد»، ۴۹۵ مجموعه متفاوت است. تعداد مجموعههای پنجنغمهای، «پنتاکورد»، ۷۹۲ مجموعه است و الی آخر. اگر همه این مجموعهها را حساب کنیم کل آن ۴۰۹۶ مجموعه میشود. و عمر سیستم گام معتدل تقریبا چهار صد سال است یعنی تقریبا از اواخر قرن۱۷ میلادی تا به امروز.
۱ نظر