در ضبط کنسرت زنده از سمفونی دوم سیبلیوس با اکستر سمفونیک بی بی سی به رهبری بیچام در تاریخ ۸ دسامبر ۱۹۵۴ در تالار جشنوار سلطنتی، بیچام را در حالی می یابیم که در لحظه های هیجانی با فریاد های خود نوازندگان را در نواختن تشویق می کند. بیچام نسبت به برخی از آثار کلاسیک شناخته شده بی توجه بود؛ به عنوان مثال، او حاضر بود که تمام کنسرتوهای براندنبورگ (Brandenburg) باخ را به نفع مانون از ماسنت (Massenet) کنار بگذارد!
در عین حال بیچام برای اجرای قطعه های کوتاه به عنوان آنکور معروف بود؛ او این قطعات را لالی پاپ (آب نبات چوبی) می نامید. تعدادی از معروف ترینِ این قطعه ها عبارتند از Dance des sylphs – La Damnation de Faust از برلیوز، Joyeuse Marche از شابریر (Chabrier) و Le Sommeil de Juliette از گونود (Gounod).
بر اساس گفته ریچارد آرنل (Richard Arnell)، آهنگساز، بیچام ضبط کردن موسیقی را به کنسرت دادن ترجیح می داد…
بیچام از سال ۱۹۱۰، یعنی زمانی که فرایند آکوستیک ارکسترها را وادار کرد که فقط از سازهای اصلی استفاده کنند، به ضبط کردن روی آورد. اولین کارهای ضبط شده او با His Master’s Voice یا همان HMV بود که به گزیده هایی از The Tales of Hoffmann از افنباخ و Die Fledermaus از استرائوس اختصاص داشتند. بیچام در سال ۱۹۱۵ همکاری خود را با شرکت Columbia Graphophone آغاز کرد.
فناوری ضبط الکتریکی (که در سال ۱۹۲۵-۱۹۲۶ روی کار آمد) امکان ضبط یک ارکستر کامل را با گستره فرکانس بالاتر فراهم نمود در نتیجه بیچام هم سریعا به این روش روی آورد.
آهنگ های طولانی تر باید به بخش های چهار دقیقه ای تقسیم می شدند تا در دیسک های ۱۲ اینچی ۷۸ دور در دقیقه جای بگیرند. در هر حال بیچام مخالفتی با ضبط کردن تدریجی نداشت؛ دیسک معروف او یعنی اسپانیای شابریر که در سال ۱۹۳۲ ضبط شد، طی دو جلسه ضبط شدند که بین آن ها نیز سه هفته فاصله افتاد.
تهیه کنندگی بسیاری از کارهای ضبط شده بیچام را کلومبیا رکورز با همکاری گروه EMI به عهده داشت. بیچام از سال ۱۹۲۶ تا ۱۹۳۲ تقریبا ۱۵۰ دیسک ۷۸-آر پی ام ضبط کرد که ورژن انگلیسی فاوست گوند و اولین ضبط مسیحا از هندل را نیز در بر می گرفت. او کار ضبط با ارکستر فیلارمونیک لندن را در سال ۱۹۳۳ آغاز کرد که به ضبط بیش از ۳۰۰ دیسک ۷۸ آر پی ام برای شرکت کلومبیا انجامید. این دیسک ها آهنگ هایی از موتسارت، روسینی، برلیوز، واگنر، هندل، بتهوون، برامس، دبوسی و دلیوس را شامل می شوند.
اگرچه بیچام قرارداد همکاری با شرکت RCV Victoria را در سال ۱۹۴۱ امضا کرد اما سه سال بعد از آن همکاری خود را با آن شرکت آغاز کرد. در عوض، بیچام نخستین کار ضبط آمریکایی خود را با شرکت کلومبیا و با ارکستر فیلارمونیک نیویورک انجام داد. بعد از پایان کارِ ضبط بیچام (در تالار لیدرکرانز در نیویورک)، فدراسیون موزیسین های آمریکا کار ضبط موسیقی را ممنوع اعلام کرد که این ممنوعیت تا سال ۱۹۴۴ طول کشید.
اگرچه کلومبیا از اولین شرکت هایی بود که با اتحادیه موزیسین ها کنار آمد اما بیچام بیشتر با RCA کار میکرد.
اما ممانعت این شرکت در استفاده از صفحه های LP که اولین بار توسط کلومبیا در سال ۱۹۴۸ معرفی شد باعث ناخشنودی بیچام و قطع همکاری او با این شرکت شد (RCA دو سال بعد این صفحه ها را به کار گرفت). پس بیچام همکاری با کلومبیا را از سر گرفت و در دسامبر ۱۹۴۹ در نیویورک به ضبط پرداخت. او همچنین در فوریه ۱۹۵۲ با ارکستر فلادلفیا برای شرکت کلومبیا آثاری را ضبط کرد. تعدادی از کنسرت های بیچام با سمفونیک سیاتل در سال ۱۹۴۳ پخش و ضبط شدند.
آیا ۱۱ قسمت که گویا باز هم ادامه دارد برای خوانندگان جذابیت دارد ؟
در ترجمه از یک متن بلند نمی توان گزینشی عمل کرد و تنها در چند صفحه متنی شسته رفته به خواننده ارائه کرد؟
ترجمه این بخش هایی که به نظر من بیش از اندازه طولانی شده ضعیف هم هست.
گویا هارمونی تاک هرآنچه که در دسترس می یابد را ترجمه(!) کرده و در سایت قرار می دهد. به روز کردن هر روزه سایت با بضاعت کم این نتایج را به بار دارد، شاید!
بله، برای بنده جذابیت دارد!من بسیار علاقمند به بیچام هستم و از مسئولین سایت تشکر دارم. هر چند که احتمالا برای شما که هیچ یک از قسمت های گذشته را مطالعه نکرده اید و تنها به کامنت گذاری مغرضانه در پایان مطالب مختلف خود ادامه داده اید، جذابیت ندارد!! گویا شما نیز هر آنچه که به ذهنتان می آید بلافاصله و بی درنگ پس از مراجعه هر روزه و مستمرتان به سایت جایز می دانید که بگوئید. بضاعت شما چه میزان است؟ چند کامنت بیمارگونه یا دو – سه مطلب بی مایه در همین سایت که بی بضاعت می خوانینش؟!عجب!!! از سایت و متخصصین آن به علت زحمت در راه اعتلای موسیقی که بی منت در اختیار همگان قرار می دهند متشکرم.
آقای ولی پور، تمام سعی ما این است که هرچه کامل تر به استادان بزرگی مثل بیچام بپردازیم و گاهی در مورد بعضی از استادان این امکان را به خوبی نداشتیم که چنین کنیم. عجیب است که شما به عنوان یک پیگیر موسیقی از بالا رفتن شماره مقالات احساس نا رضایتی میکنید.
ما سعی میکنیم از افرادی که به اصطلاحات و حتی کنایه های زبان انگلیسی (و گاهی زبانهای دیگر) تسلط دارند برای ترجمه استفاده کنیم و هیچ وقت هم انتظار مطلبی کاملا بی نقص را نداریم.
شما هم اگر نقصی در ترجمه نسبت به منبع میبینید میتوانید بفرمایید تا اصلاح شود.