پس از سی سال ارکستر سمفونیک تهران به خوابی عمق فرو رفته… بسیار غم انگیز است! ارکستری که در دوره اول از کمبود بازدید کننده و مقرون به صرفه نبودن کنسرتها، مشکلات مادی و معنوی جنگ جهانی دوم، خروج نوازندگان کلیدی از ارکستر، کمبود ساز و در دوره دوم تحریم های مربوط به موسیقی، خروج دوباره نوازندگان خبره، مشکلات مادی و معنوی زمان جنگ هشت ساله و … صدها مشکل دیگر تا به امروز حیات خود را حفظ کرده بود؛ در دوره ای که بیش از همیشه طرفدار دارد و بلیط کنسرتها هم در بالاترین حد خود است، به خاطر سوء مدیریت باید تعطیل شود!
باری! باور این حقیقت بسیار مشکل است که ارکستر سمفونیک تهران در سالگرد ۷۰ سالگی اش تعطیل شده است.
البته رسیدن ارکستر به حالت اغما، چندان هم ناگهانی نبوده و ریشه در یک بیماری شناخته شده دارد که آن برقراری تئوری های عجیب اقتصادی برای اداره ارکستر آن هم نه همه ارکستر بلکه برای گروه هایی از نوازندگان است!
نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران چند سالی است که از یک سازمان خاص حمایت نمیشوند و با هر دسته از نوازندگان به شکل خاصی قرار داد نوشته شده است. تفاوت قرارداد نوازندگان کم کم چند دستگی در حقوق ها را بوجود آورده و یک دست بودن سازمان ارکستر سمفونیک را تهدید میکرد.
بارها از طرف نوازندگان و دلسوزان ارکستر، هشدارهایی به مسئولین ارکستر داده شده بود ولی دریغ از کوچکترین توجهی به این سازمان حساس فرهنگی…
مسئولین ارکستر معلوم نیست با چه هدفی، پله پله ارکستر را با پیاده کردن روش های عجیب و شخصی تا نابودی کشاندند و حتی امروز که نوازندگان ده ها روز است به تمرین فراخوانده نشده اند، نمیدانند ارکستری که روزی به همکاری با آن افتخار میکردند به کجا رسیده است.
جالبتر اینکه، ارکستر روزهاست که تعطیل است و کسی سر تمرین نمیرود ولی باز نوازندگان ارکستر جسارت مصاحبه مستقیم با هیچ خبرگزاری را پیدا نکرده اند و مشخص است که مسئولین در اگر در رفع و رجوع امور هنری ارکستر موفق نبوده اند، در زمینه مسائل به اصطلاح امنیتی و حیثتی قدم های بزرگی برداشته اند!
ای کاش مسئولین ارکستر می دانستند که برای بی آبرو کردن تنها ارکستر سمفونیک رسمی یک کشور، همین وضعیت فعلی کافی است.
اگر تیم ملی فوتبال، یک روز قرار دادی را زیر پا بگذارد یا دو باخت اتفاقی به خاطر اشتباه دروازه بان داشته باشد، تمام روزنامه ها در صفحه اول، جایی برای آن جنجال خالی میکنند ولی ارکستر سمفونیک تهران، نماد فرهنگ و هنر جهان و ایران که برآمده از خون دل خوردن اهالی فرهنگ و هنر این آب و خاک است، چندین ماه در سکوت بگذراند، آب از آب تکان نمیخورد.
اکنون ارکستر سمفونیک تهران، ارکستر دیرپای پایتخت ایران، وارد ماه دوم تعطیلی خود میشود و اهالی مطبوعات و رسانه هم در سکوت و فراموشی، ارکستر را بدرقه میکنند… گویی هیچ وقت در این کشور موسیقی سمفونیکی نبوده است؛ هنوز هیچ مقام مسئولی خبری مبنی بر تعطیلی ارکستر سمفونیک تهران نداده است و معلوم نیست ارکستر از حالت اغما خارج میشود و یا ۷۰ سالگی را برای پایان عمر خود بر می گزیند.
روزنامه شرق
moteasefane keshvarhaye hozeye khalije fars ke bejoz navaye zange shotor chizi nadashtand harshab az shabakehaye telvezionishon shahede ejrahaye classic ba orchestre mellishon hastim,ama ma….
ننگ بر مسببین این بی آبرویی.
در این مملکت کم کسانی نیستند که آرزوی دنیا و آخرتشان نابودی و ریشه کن کردن موسیقی و هرچه وابسته به آن است…و مسئولین به اصطاح محترم آنان هم با یک سری رئیس بازی و خودخواهی به نابودی این هنر در کشور کمک میکنند…آقای ارسلان کامکار خدمات بزرگی به این ارکست و موسیقی کلاسیک کرده اند ولی گاهی چنان به خود غرقه میشوند که انگار از نوادگان پاگا نینی و سازارت هستند…چه خوب است گاهی غرور را کنار بگذاریم و برای صلاح و نجات یک فرهنگ اقدام کنیم…به امید آن روز