در مورد دورهی پس از اسلام تا حدودی وضعیت بهتر است، گرایشهای دایرهالمعارفی در سدههای نخست پس از استقرار اسلام موسیقی را نیز بخشی از دانشهایی میدانست که باید گردآوری شود. از سوی دیگر اقبال دربارها (مخصوصا عباسی) به موسیقی بسیار زیاد بود، بنابراین کسانی مایل بودند که وقایع موسیقایی را ثبت کنند. همچنین برخی از وقایع موسیقایی نیز در خلال ثبت و تاریخنگاری وقایع دربارهای بزرگ باقی مانده است.
با توجه به این موضوع که مستندات بیشتری از دورهی مورد بحث در دست است پژوهشها و مطالعات تاریخی در این دوره قابل انجام و پیگیری است. اکنون حجم بزرگی از مقالات پژوهشی مرتبط با موسیقی در این حوزه تولید شده و به چاپ میرسند.
نگاهی سطحی به همایشهای برگزار شده در مورد موسیقی در سالهای گذشته خود گویای اهمیت بیشتری استکه به این حوزه داده میشود (به نسبت دیگر حوزههای موسیقی)؛ نامهای آشنای نظریهپردازان دورهی اسلامی در این همایشها به چشم میخورد (۲۷). به طور کلی بررسی سطحی عناوین مقالات نشریاتی که آثار پژوهشی چاپ میکنند (۲۸) (در ده سال گذشته) نشان میدهد که بیشتر آثار تالیفی موسیقیشناسان ایرانی را باید دست کم در زمرهی مطالعات تاریخی در نظر گرفت. به بیان دیگر کار پژوهشی در سالهای اخیر اغلببه تاریخ موسیقی اختصاص داشته یا برتاریخ موسیقی تکیه کرده است (۲۹).
اکنون به مدد همین فعالیتها بخشی از رسالات کهن موسیقی ترجمه شده و در اختیار عموم قرار گرفته است. بسیاری از رسالات ناشناخته (یا آنها که به هر روی مورد استفادهی بیشتر اهل تحقیق نبود) در دسترس واقع شدهاند.
بازخوانی متون به مفهوم درک دوبارهی برخی مفاهیم و اصطلاحات فنی که قرنها است مورد استفاده نیستند، مطالعات تطبیقی با دیگر رشتهها به خصوص ادبیات (به جهت به دست آوردن تصویری مردمنگارانه)، رسالهشناسی و نسخهشناسی و ترسیم تاریخ تطور نظریهی موسیقی در سرزمینهای اسلامی به ویژه ایران (مخصوصا موضوع تبدیل مکتب مدرسی به منتظمیه)، در حال انجام است و حجم مقالاتی که امروزه دربارهی این مقولات وجود دارد به مراتب بیش از گذشته است (۳۰).
از سوی دیگر جمعآوری اطلاعات بسیار پراکندهای که در گوشه و کنار باقی مانده کمک بسیار با ارزشی برای مطالعات دیگر تاریخی فراهم میسازد؛ برای مثال میتوان به کار پژوهشیای که گروهی از دانشجویان به راهنمایی «خسرو مولانا» در دانشگاه تهران برای جمعآوری تصویر ساز در مینیاتورهای ایرانی در حال انجام آن هستند، اشاره کرد (۳۱).
بد نیست یادآوری کنیم که افزون بر اینکه در حوزهی تاریخ موسیقی با کمبود مدارک روبرو هستیم تاکنون کاهلانه از جمعآوری همان اندک مستندات قابل دسترسی نیز سر باززدهایم و آنها را که هر سال امکان از میان رفتنشان بیشتر میشود اسرافگرانه به حال خود رها کردهایم.
پی نوشت
۲۷- دو همایش برای عبدالقادر مراغی، همایشی برای صفی الدین ارموی، همایشهایی برای مکتبهای اصفهان و شیراز و پیشبینی همایشهایی برای فارابی و مکتب اول تهران یا قاجار در سالهای آینده.
۲۸- در این جا بیشتر منظور فصلنامهی ماهور، فصلنامهی هنرهای زیبا، فصلنامهی هنر، فصلنامهی خیال، کتاب سال شیدا و دوفصلنامهی پژوهشی مهرگانی است.
۲۹- این موضوع هم حضور پررنگ زیباشناسی را به ما یادآوری میکند. امروزه مطالعات موسیقی ایرانی بیشتر به تاریخ گرایش دارد. همانطور که گفتیم این برای موسیقیای که تصورش از گذشته احتمالا تولد در اوج و معلق ماندن در فضای تاریخی بوده، اصلا عجیب نیست.
۳۰- نکاتی که اشاره میشود تنها دربارهی آثار محققان ایرانی است.
۳۱- متاسفانه ما هنوز نمیدانیم که نتیجهی کامل پژوهششان در جایی منتشر شده یا خیر.
۱ نظر