یک معلم باید برای حل هر کدام از این اشکالات در هنرجویش، راهکارهایی داشته باشد. فکوس کردن صدا، تشدید کردن، ساپورت عضلات و… باید برای هنرجو تشریح شود و همه با دقت کار شود.
باید روی کیفیت تن با هنرجو کار و همفکری کرد و کاری کرد که او متوجه شناوری صدا روی عضلات شکمی باشد. خطوط لگاتو و استکاتو با تمرین های خاص آن باید با دقت کار شود؛ دانش این فن باید همزمان با کار بر روی حروف صدا دار و بی صدا باشد.
حفره های رزونانسی باید کاملا توضیح داده بشنوند، تارهای صوتی و تمام عضلاتی که رل اصلی دم و بازدم را به عهده دارند و ریجسیترهای مختلف صدایی با برای هنرجو تشریح شود. روی هدایت صدا به جلو و همزمان ادای درست کلمات باید با دقت کار شود و همینطور زیبایی تمبر صدا. یک استاد باید تمرین های رسیدن به این فون را بلد باشد یا خودش راه هایی را برای تدریس طراحی کند.
وقتی برای اولین بار یک قطعه موسیقی را شروع می کنید به کار کردن در هیچ شرایطی نباید آن قطعه آریای اپرا باشد! نمی شود توقع داشت یک هنرجو قبل از اینکه راه برود، بدود!
اگر در این سطح اثر سختی به هنرجو داده شود نه تنها برای رنج صدای او می تواند نامناسب باشد، برای بهداشت صدای او نیز خطرناک است. باید جای صدا شناسایی شود و گسترش وسعت باید بسیار حساب شده و آرام پیش رود. در زمانهای کوتاه نباید بیش از یک پرده یا حداکثر دو پرده بیشتر از وسعت معمول صدای هنرجو، تمریناتی داده شود.
تمرینات باید ساده باشند تا بتوان در میان آنها، روی چگونگی ادای کلمات، چگونگی تنفس، چگونگی اجرای نت های لگاتو و زیبایی رنگ صدا تمرکز کرد. در این صورت می توان یک قطعه ساده را با دقتی کار کرد که گویی یک قطعه مشکل و حرفه ای است و پاسخی از هنرجو گرفت که زیبا و شنیدنی است.
باید توضیح داده شود که کاربرد زبان چیست و تمرین های مناسبی را داد که عضله زبانی اش را قوی و چابک کند. باید نرم کام و سخت کام و نقششان در تولید صوت تشریح شود. باید دقت شود که هنرجو هیچ کس را تقلید نکند. باید او را تشویق کنید که بدون گوش دادن یک اثر از کس دیگری آنرا کامل بخواند تا بتواند دنیای خود را بوجود بیاورد و در این صورت است که اجرای او می تواند یگانه و منحصر به فرد باشد.
یک استاد خوب آواز باید بداند که بهترین ها را در صدای هنرجو شناسایی کند و بتواند آنرا پرورش دهد و یگانگی صدای آن شخص را بیرون بکشد.
آیا سولیست خوب می تواند معلم خوبی باشد یا بالعکس؟
به ندرت اتفاق می افتد که یک مجری آواز حرفه ای، مربی خوبی هم باشد و البته برعکس ولی هر کدام از آنها در جایگاه خودشان با ارزش هستند و بهترین کار را انجام می دهند. این دو رشته اینقدر انرژی بر است که خیلی وقتها شما وقت نمی کنید که روی هر دو فکوس کنید و هر دوی آنها را در سطح بالا دنبال کنید.
کسی که روی یک نقش اپرایی و یا یک رسیتال کار می کند شاید وقت زیادی برای هنرجویش نداشته باشد یا برعکس. البته همیشه استثنا وجود دارد و خیلی خوانندگان خوبی در دنیا هستند که معلمین برجسته ای نیز هستند، نمونه آنها فلیسیتی لات است که در عین حالی که مدیر آموزش آواز در رویال آکادمی لندن هست، هنوز بسیار در کارهای اجرایی توانایی دارد.
هنر موسیقی
۱ نظر