ما در طول روز بیشتر از آواز خواندن برای صحبت کردن از صدای خودمان استفاده می کنیم و استیل درست به سلامت صدایمان کمک می کند.
من تعداد بیشماری از افراد را دیده ام که کارشان حتی سخنرانی است ولی در بخش حنجره و گلو دچار درد هستند. معلمینی بوده اند که هر روز در کلاس صحبت می کنند و نزد من می آیند و می گویند صدایشان خسته است یا درد دارند. همه اینها برمیگردد به تکنیک تولید صدای آنها.
هیچ وقت کسی نباید بدون حمایت عضلات شکمی با قدرت صحبت کند. بعضی از دردهایی که از تارهای صوتی بوجود می آید به خاطر فشار آنها با هم است. با کمک عضلات حمایت کننده روی تنفس، صدا فکوس می شود و دهان به عنوان حفره رزنانسی و نیز تولید اشکال مختلف حروف عمل می کند. با استفاده از زبان و دندان و کام ما کنزنانسها را به کار می بریم.
سیستم صوتی ما باید از شکم تا لبها بدون هیچ سدی به خوبی عمل کند و هیچ مشکلی نباید در این مسیر وجود داشته باشد و تمام بدن از هرگونه گرفتگی باید آزاد باشد.
چقدر زیباست گوش دادن به صدایی که شفاف و زیباست و گویی ملودی هایی در خودش دارد و شما دوست دارید به این صحبت گوش دهید. شما اگر با تکنیک درست صحبت کنید، هیچوقت صدایتان آسیبی نمی بیند حتی اگر بلند صحبت کنید.
کیفیت تدریس آواز در ایران را چگونه میبینید؟
متاسفانه کیفیت تدریس آواز در ایران بسیار پایین است! دلایل آن یکی کمبود معلمین آواز است که دانش آواز را به شاگردان انتقال دهند، دوم شارلاتانیسم و روش های گمراه کننده در تدریس آواز است. معلمین مختلف دوست ندارند با یکدیگر همکاری و همفکری کنند. هر کدام از آنها در تکروی و منیت کوشا هستند. یکی از مسائل دیگر بحث شهریه است که بعضی از معلمین با بالا بردن دستمزد خود به هنرجو تلقین می کنند که نسبت به دیگران معلم بهتری هستند!
همچنین بعضی به خاطر تحصیل در خارج و شاگردی بزرگان ادعا می کنند که معلم خوبی هستند، اصلا چنین تضمینی وجود ندارد. اگر کسی که دکترا یا معادل دکترا هم دارد، لزوما استاد خوبی هم هست؟! بسیاری از این افراد صلاح شاگردانشان را در نظر نمی گیرند و گاهی وقتی روشهای تدریس این افراد را از هنرجویانشان می شنوم موهای تنم سیخ می شود!
خیلی دلم می سوزد برای شاگردانی که پیش این استادان می روند و فکر می کنند در راه صحیح قرار دارند. تعداد بسیاری از این هنرجویان به کلاس من آمده اند و با اشکی که در چشمانشان، خواستند تا با روشی صدایشان را برگردانم و از ایراداتی که از معلمینشان در حنجره شان به جای مانده خلاص شوند، متاسفانه خیلی از آنها به جایی رسیده اند که راه برگشتی وجود ندارد.
واقعه تاسف بار اینجاست که بعضی از هنرجویان بعد از گذراندن یک دوره کوتاه، بدون اینکه هنوز خودشان هم چیز زیادی یاد گرفته باشند، تدریس را شروع می کنند! همین اتفاق باعث می شوند روند نزولی تدریس آواز سرعت بیشتری بگیرد. باید متد هایی وجود داشته باشد که متوجه بشویم که معلمان آواز خودشان در حد تدریس هستند یا خیر.
هنرجوی آواز باید از استادش چه چیزهایی را بخواهد و معلم باید چه چیزهایی را برای تدریس در نظر بگیرد؟
حداقل برای دو ماه اول تدریس به هر هنرجو، لازم است معلمین به چگونگی تست صدای هنرجو و طبقه بندی دروس توجه داشته باشند و اولین مراحل تکنیکی کار را با گرم کردن صدا شروع کنند و به سمت درآوردن یک قطعه موسیقی پیش بروند.
یک معلم باید زمان زیادی بگذارد تا بتواند رجیسترهای مختلف صدای هنرجو را یکدست کند و تمریناتی را طراحی کند که نوع ایستادن، نوع تنفس، اجرای حروف صدادار و… را با هنرجو کار کند. هیچ وقت نباید به هنرجو فشار آورد و چیزی که فراتر از توان هنرجو است را برای او تجویز کرد. هنرجو در عضلات بدنش نباید هیچ گرفتگی و تنشی داشته باشد که مخل کار آوازش شود.
درود
سپاسگزارم از مقاله متفاوت شما،کاش ادامه دار باشد این گفتگو و کمی فرا تر بروید و راههای اصولی اموزش را هم توسط ایشان بیان کنید