گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

بررسی ساختار و نقش دانگ‌های مورد استفاده در گوشه‌های راک ردیف میرزاعبدالله (۱)

بررسی ساختار و نقش دانگ‌های مورد استفاده در گوشه‌های راک ردیف میرزاعبدالله (*)

راک کشمیر، راک عبدالله، صفیر راک و راک هندی چهار گوشه‌ی ردیف دستگاه ماهور هستند که به‌طور رایج در رپرتوار ردیف، در انتهای آن، اجرا می‌شوند. این سلسله گوشه‌ها به طرزی جالب ‌توجه میان دو دستگاه ماهور و همایون، یا آوازهای وابسته به آن، در رفت‌وآمدند. نوشته‌ی پیشِ‌رو تلاشی است برای واکاوی و شکافتن ساختاری این بخش از ردیف موسیقی دستگاهی که به نظر می‌رسد آنچنان که باید مورد توجه و تحلیل قرار نگرفته است.

مرجع این نوشتار برای آنالیزْ ردیف میرزاعبدالله، نگارش ِداریوش طلایی، است که به‌طور رایج مهم‌ترین مرجع در نوازندگی سه‌تار و تار و به‌طور کلی موسیقی دستگاهی به شمار می‌رود. ازاین‌رو، کلیّه‌ی مثال‌ها و تحلیل‌ها به تبعیت از این ردیف، براساس همایون لاکرن و ماهور دو، آورده شده است. ذکر این نکته از این جهت ضروری است که گاه به‌سبب تعدّد تئوری‌های طرح‌شده برای موسیقی دستگاهی، اشاره به یک نت خاص با استفاده از اصطلاحاتی مثل «درجه» ممکن است موجب دشواری در دریافت مفهوم متن شود.

در تحلیل حاضر، پس از بررسی اجمالی خصوصیات دستگاه ماهور و توجه به موقعیّت گوشه‌ی راک در ردیف، به آنالیز و بررسی نحوه‌ی توالی دانگ‌های مختلف در این سلسله گوشه‌ها پرداخته و سعی خواهد شد تا چرایی وقوع هر دانگ خاص در نقطه‌ای مشخص از این توالی مورد پرسش قرار گیرد. توجه به این چرایی ـ یا به‌ عبارت ‌دیگر نقش یا فنکسیون دانگ‌ها ـ در نوشتار پیشِ‌‌‌رو، هرچند به‌صورت غیرمتمرکز و در حاشیه‌ی دیگر بررسی‌ها انجام شده است، امری است که معمولاً ـ دست‌کم به‌صورت آگاهانه ـ کمتر مورد بررسی قرار گرفته است.

پیشینه‌ی موضوع

گوشه‌های راک در دستگاه ماهور بخشی قابل‌توجه از این دستگاه را در رپرتوار ردیف میرزاعبدالله تشکیل می‌دهند. این گوشه‌ها عبارت‌اند از: راک عبدالله، راک کشمیر، صفیر راک، راک هندی و کرشمه‌ی راک.

گوشه‌های راک دارای هویتی دوگانه هستند که معمولاً از آنها برای مدولاسیون به دستگاه‌ها و آوازهایی مانند همایون، اصفهان و شوشتری می‌توان استفاده کرد. در این زمینه، نکته‌ی قابل‌توجه در مورد راک این است که برخلاف دیگر گوشه‌هایی که معمولاً در اجراهای موسیقی دستگاهی برای مدگردی استفاده می‌شوند و در نهایت یا در دستگاه مقصد فرود می‌آیند یا دوباره به دستگاه مبدأ باز می‌گردند، مانند مخالف، دلکش، شکسته، راک در رفت‌وآمدی مدام و بی‌وقفه میان دانگ‌های مختلف است. به این ترتیب، به تعبیر سعید کردمافی، راک را می‌توان «یک واحد ترکیبی مدال» گسترده دانست که از در هم آمیخته شدن سلول‌های مدال ـ در اینجا تتراکردهاـ تشکیل شده و «فضای مدال منحصر‌به‌فردی» را ایجاد می‌کند (کردمافی ۱۳۸۸: ۵۲).

روح‌الله خالقی در مورد راک می‌نویسد: «نت شاهد راک و عراق با تُنیک ماهور یکی است. تنها تفاوت در این است که در عراق، درجه‌ی سومِ ماهور یک نیم‌پرده پایین می‌آید و سوم گامِ ماهورْ کوچک می‌شود، ولی در راک، علاوه بر این تغییر، درجه‌ی ششمِ ماهور هم یک ربع‌پرده پایین می‌آید» (خالقی ۱۳۸۹: ۱۳۷). همچنین، داریوش صفوت در مورد راک چنین می‌نویسد: «ششمین درجه‌ی ماهور یک ربع‌پرده پایین می‌آید و نت شاهد روی نخستین درجه قرار دارد. باید گفت سومین درجه‌ی بالارونده، بعد از اکتاو، به اندازه‌ی نیم‌پرده پایین می‌آید و همین امر گامی مشابه همایونِ چپِ ر را ایجاد می‌کند، اما نغمه و شیوه‌ی نواختن راک کاملاً خاص است» (صفوت ۱۳۸۸: ۱۲۱). به نظر می‌رسد چنین برداشتی به‌سبب یکسان بودن شاهد راک (دو) با شاهد اصفهان با همان فواصل باشد.

* مقاله پیش رو ابتدا در شماره ی ۶۴ فصلنامه ی ماهور (تابستان ۹۳) منتشر شده است.

کامیار صلواتی

کامیار صلواتی

متولد ۱۳۶۹، تویسرکان
پژوهشگر حوزه‌ی موسیقی کلاسیک ایرانی و تاریخ معاصر موسیقی در ایران
کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران از دانشگاه تهران

۱ نظر

بیشتر بحث شده است