به طریق مشابه، دانگهای دستگاه همایون، با در نظر گرفتن دانگهایی که گوشههایی مانند بیداد را در برمیگیرند، سه دانگ مختلف است و دانگ اوّل، یا پیشدانگ دستگاه همایون، مشابه دانگ اوّل دستگاه شور است که البته در این منطقهی صوتی، بهطور سنتی، بهمنظور مدگردی به شور مورد استفاده قرار نمیگیرد. بااینحال، در همایون، گوشهای مهم و اصلی با نام شوشتری نیز با فاصلهای یکپردهای از انتهای دانگ سوم همایون در ردیف میرزاعبدالله آورده شده است (طلایی ۱۳۸۷: ۲۷۱). در حقیقت، دانگ شوشتری مشابه دانگ دوم همایون است که در یک اکتاو بالاتر تکرار شده است.
به بیان دیگر، دانگ شوشتری و پس از آن، دانگی که گوشهی جامهدران در آن سیر میکند، یعنی دانگ دوـ رـ میبملـ فا در همایون لاکرن، در پاییندسته، شکل انتقالیافتهی دانگ دوم و سوم همایون به یک اکتاو بالاتر هستند؛ با این تفاوت که وابستگی درآمد همایون به دانگ اوّل (پیشدانگ) همایون در دانگ شوشتری وجود ندارد و ملُدی تماماً در محدودهی بالاتر از سل میاندسته میچرخد. همچنین، شاهد شوشتری با همایون متفاوت است و ملُدی عموماً، با تأکید بر تریکرد لاکرنـ سیـ دو در همایون لاکرن، حالتی بالارونده دارد.
فارغ از بحثهای مطرحشده، برای گریز از سردرگمی و، البته مهمتر از آن، بهرسمیتشناختن تفاوتهای مدال و لحنی دانگ اوّل راک با دانگهای موجود در دستگاه همایون و آوازهای وابسته به آن، این دانگها را دانگ اول راک (سلـ لاکرنـ سیـ دو) و دانگ دوم راک (دوـ رـ میبملـ فا) مینامیم. برای سادگی بیشتر نشانهگذاری دانگها در آنالیز، آنها را بهاختصار R1 و R2 مینامیم که بهترتیب نمایانگر دانگ اول راک و دانگ دوم راک است. بااینحال، لازم به ذکر است، چنانکه در ادامه خواهد آمد، دانگهای مورد استفاده در گوشههای راک منحصر به این دو دانگ نیست و دو دانگ ذکرشدهْ تشکیلدهندهی بخش اصلی هستهی ثابت گوشههای راک هستند.
معنای فرود و دانگهای اصلی دستگاه ماهور
پیش از پرداختن به اینکه چگونه فضا و حالوهوای مدال ماهور آمادهی ورود به راک میشود، ذکر این نکته لازم است که اصطلاح «فرود به ماهور» معمولاً برای گوشههای خاصی استفاده میشود و برای گوشههایی دیگر ـ حتی اگر مانند گوشهی داد دارای شاهد متفاوتی هم باشند ـ چنین اصطلاحی بهکار نمیرود. اسعدی مدهای مورد استفاده در این گوشهها را مدهای ثانویه مینامد؛ در این نامگذاری، تنها مشابهت فواصل مورد نظر است و نه تغییر محدودهی دانگی (اسعدی ۱۳۸۲: ۴۸).
تحلیل مهرانی نیز در این مورد مشابه اسعدی است. او به جای مدهای ثانویه، از اصطلاح مرکبخوانی طولی استفاده کرده است (مهرانی ۱۳۸۹: ۲۳۶).
علت فرود نامیده نشدن برخی از این گوشهها واضح است: گوشههایی که در حوزهی یکی از سه دانگ اصلی ماهور قرار میگیرند و بر آن منطبقاند نیازی به فرود ندارند. از همین روست که دانگ سوم (فاـ سلـ لاـ سیبمل)، در فرود گوشههای بالاتر از این دانگ به ماهور، نقشی اساسی دارد.
پی نوشت
۲- گفتنی است که شوشتری در ردیفهای آوازی در گسترهی صوتی دانگ دومِ همایون اجرا میشود.
۱ نظر