نتیجهگیری
«دف» یکی از سازهای خانوادهی ضربیهاست که قدمتی طولانی داشته و تحت عنوان سازهای دایرهای شکل (دارای طوقه)، رواج دارد. در برخی قبایل از دف بهعنوان ساز اصلی در مجالس سور و شادی استفاده میشده؛ حال آنکه در قومی دیگر استفاده از این ساز مخصوص مراسم جنگ و کارزار بوده و برخی دیگر آنرا برای اجرای مراسم آیینی-مذهبی مورد استفاده قرار میدادهاند.
در ایران، نامهای بسیار متفاوتی برای سازهای دایرهای شکل وجود دارد، از دف و دایره گرفته تا «چرخ»، «غربال»، «دِیره»، «قاوال»، «دَپ»، «دُیَه»، «سما»، «داریه»، «باتر»، «دوب»، «تبوراک» و…
در این مقاله بهبررسی ساختار سازی دایرهای شکل با عنوان «دف» در کردستان پرداخته شد که اجزای تشکیل دهندهی آن شامل:
کمانه، کلاف، کمه، قاب، غربالی: جنس چوبهای بهکار رفته در دف، بستگی بهتنوع درختان آن منطقه دارد که شامل: چوبهای تاک، نارنج، انجیر، گردو، افرا، توت، چنار، به، زبانگنجشک (ون، بناو یا بناوچ) و زیرمجموعهی تیرهی بیدیان همچون: صنوبر، بید سرخ، کبوده (سپیدار) و… است.
قطعه چوبی، حدوداً بهطول دو متر بهشکل دایره با قطری بین ۵۳ تا ۵۵ سانتیمتر ساخته میشود که این ابعاد برای کودکان و نوجوانان، متفاوت خواهد بود و قطری کمتر از ۵۰ سانتیمتر در نظر گرفته میشود و در مواردی نیز ممکن است قطری بیش از ۵۵ سانتیمتر داشته باشد که صرفا جهت نوع صدادهی ساز در ارکستر ساخته میشود.
ضخامت چوب کمانه در قسمتی که گلمیخها قرار دارند، حدود یکونیم سانتیمتر است. آوازهی دف نیز از نیمهی کلاف شروع و بهتدریج کم میشود تا بهضخامتی معادل دو و نیم تا سه میلیمتر در محل اتصال بهپوست برسد. عرض کلاف بین پنج تا هفت و بهندرت ۱۰ سانتیمتر (به دف خانقاهی معروف هستند) که ترجیحا پهنای آن بهتر است با اندازهی کف دست نوازنده، قیاس شود تا بند انگشت شست دچار خمیدگی نشود. چنین پهنایی باعث عدم انحنای مچ دست در ضربهی «میانه» نیز خواهد شد.
شستی: محل انگشت شست جهت نگاهداشتن دف است که اندازهی شستی باید مناسب با اندازهی کف دست نوازنده و طول انگشتان وی طراحی شود بهنحوی که مچ دست در هنگام اجرای ضربهی «میانه» خم نشود.
امروزه، قلابها و حلقهها بر خلاف گذشته که از جنس برنج، فولاد یا مس بودهاند تنها از جنس آهن هستند. حلقهها از مفتول آهنی بهقطر حدود یکونیم تا یکوهشت سانتیمتر و ضخامتی حدود یک میلیمتر تشکیل شده است. محاسبهی فاصلهی قلابها از پوست به اینصورت است که باید نصف پهنای کمانه را در نظر گرفته، حدود نیم سانتیمتر از سمت پوست به آن اضافه شود. فاصلهی حلقه با حلقههای کناریاش هم لازم است به اندازهی قطر یک حلقه فاصله داشته باشد که باعث آرایشی مناسب و تداخل کمتر حلقهها و صدادهی شفافتری شود، همچنین بهسبکی ساز نیز کمک میکند. در هر قلاب چهار حلقه آویزان است که حلقهی اول و دوم از بالا بهصورت تک و دو حلقهی بعدی بهصورت جفت بهحلقهی دوم متصل هستند.
پوست: پوست کهنه، بدون چربی، شفاف و یکدست از حیواناتی همچون: گوسفند، بز، بزغاله، بره، میش، بز کوهی، ماهی، شتر، گوساله و آهو است که امروزه از پوست گوسفند و در مواردی هم از پوست بز استفاده میشود.
گلمیخ یا پونز که از جنس برنج، مس یا آهن است و برای اتصال پوست طبیعی بهکمانه استفاده میشود.
تسمه: زمانی که مدت نواختن دف طولانی باشد، در لبهی داخلی آنها یک تسمه یا بند، نصب میکنند که نوازنده بهدور مچ خود میبندد و باعث کاهش خستگی دست پایین میشود.
بهترین وزن برای دف، وزنی است که مختصر فشاری را بهعضلات جلو بازو وارد کند. بهزبان ساده، نوازنده وزن ساز را حس کند.
امید است که ارایه این مقاله باعث شده باشد که نوآموزان دف نگاهی ژرفتر از گذشته بهفرم و اجزای تشکیلدهندهی این ساز کهن داشته و هنر ساخت دف بهخصوص دفهای دارای پوست مصنوعی نیز با بهرهگیری از تجارب پیشکسوتان بهتجدید حیاتی عاری از ضعف و کاستی در ساختار رسند. موضوع دیگر که بسیار حائز اهمیت است و احتیاج بهتحقیقات بنیادی دارد، بررسی رابطهی وزن و قطر کمانهی دف با اندام، استخوانبندی و تودهی عضلانی در سنین مختلف نوازندگان دف است، که قابل تقسیمبندی بهگروههای مختلف و درنتیجه طراحی و ساخت سازهایی در ابعاد گوناگون مطابق با استانداردهای علوم پزشکی و فاقد آسیبهای احتمالی برای دفنوازان خواهد شد.
منابع
احمدی، آشنا، ۱۳۹۷، مقامهای دف، انتشارات یادداشت نو، یزد، چاپ اول.
پهلوان، کیوان، ۱۳۹۳، دف و دایره، انتشارات آرون، تهران، چاپ اول.
توحیدی، عماد، ۱۳۷۶، شیوهی دفنوازی، انتشارات سروش، تهران، چاپ اول.
خاکطینت، احمد، ۱۳۸۳، دف و دفنوازی، انتشارات سورهی مهر، تهران، چاپ اول.
درویشی، محمدرضا، ۱۳۸۴، دایرهالمعارف سازهای ایران، مؤسسهی فرهنگی-هنری ماهور، تهران، جلد دوم، چاپ اول.
محمدی، بهروز، ۱۳۷۹، دف و بزمهای آن در تکایای قادری، انتشارات ماهیدشت، کرمانشاه، چاپ اول.
مرادی، ابراهیم، ۱۳۹۸، دف در مکتب خانقاه، مؤسسهی آموزشی-تألیفی ارشدان، تهران، جلد اول، چاپ اول.
مقرب صمدی، امیر، ۱۳۸۷، مشق عشق، دفتر اول، نشر تصنیف، تهران، چاپ اول.
نصراللهپور، علیاصغر، ۱۳۷۸، سازهای کُرد، انتشارات طاقبستان، کرمانشاه، چاپ اول.
نقیبسردشت، بهزاد، ۱۳۸۵، سازشناسی موسیقی کُردی، انتشارات توکلی، تهران، چاپ اول.
گفتوگوهای محقق
جباری، سارا، ۱۴۰۰، در مورد آسیبشناسی دف نوازان، اردیبهشت ماه، گفتوگوی حضوری، تهران.
حسینی، بهاالدین، ۱۳۹۹ و ۱۳۹۸، در مورد سبک دفنوازی ایشان، شهریور و دی ماه، گفتوگوی حضوری، سنندج.
محمدی، حیدر، ۱۳۹۹، در مورد ساختمان دف، شهریور ماه، گفتوگوی حضوری، سنندج.
۱ نظر