بسیاری از پیانیست ها یک ساعت و یا بیشتر بر روی تمرینات تکنیکی وقت صرف مینمایند، برخی از این تمرینات میتواند مانند تمرینات Hanon (تمرین برای ۵ انگشت که الگوهای متفاوتی را اجرا مینماید) یا Dohnanji و Cortot که برای تفکیک انگشتان بکار میرود (من فکر میکنم این دو تمرین آخری واقعا خطرناک میباشند و ممکن است موجبات صدمات جدی بر انگشتان و عضلات وارد نماید و باید وقتی تمرین شود که شخص واقعا تجربه و دقت کافی را داشته باشد) -همچنین گامها- فرمهای بسیاری برای گام نوازی وجود دارد.
علاوه بر ۳۵ گام اصلی (ماژور و دو فرم از مینور) بعلاوه گام کروماتیک که میتوان آنرا بوسیله دو دست و یا یک دست اجرا نمود. نواختن گامهای یکسان در اکتاوهای بالا و یا پایین تر – فواصل سوم و ششم (یا دیگر فواصل) و یا استکاتو نوازی و لگاتو و یا مخلوطی از این دو همراه با استفاده از دینامیک های مختلف. همچنین تمرینات مشابهی نیز در مورد آرپژ ها وجود دارد که معمولا شامل ماژور و مینور – کاسته و نیز اجرای قطعاتی که دارای جملات تکنیکی میباشد.
بسیاری از پیانیست ها برای طراحی یک دوره فشرده تمرینی که آنها را قادر بسازد تا تکنیکهای مختلفی را هر روز تمرین نمایند بدون اینکه وقت بیش از یک ساعت برای تکنیک اختصاص دهند برنامه ریزی میکنند.
در اینجا باید از کتابی به نام Pianoforte Technique on an Hour a Day از Geoffrey Tankard نام برد که با توجه به پیشنهادات و شیوه های تمرینی ارائه شده، پیانیست ها میتوانند با تمرکز بیشتری تمرینات خود را در باره زمانی کوتاه انجام دهند.
تمرینات تکنیکی از این نوع برای پیانیست ها واقعا لازم است آنهم در دوره ای که نوازندگان حرفه ای بسیاری وجود دارند، داشتن تکنیک بالا یک مزیت محسوب میشود. شاید تشبیه یک نوازنده به ورزشکار و تمریناتی که باید برای حرفه ای شدن انجام دهد زیاد عجیب نباشد اما این تمرینات تنها صرف بالا بردن تکنیک نیست، بلکه توجه به عناصر اصلی موسیقی چون موزیکالیته نیز هدف اصلی یک نوازنده باید باشد.
برخی از پیانیست ها هنگامی که بر روی صحنه میروند احساس میکنند که تمامی تمرینات تکنیکی لازم را برای بدست آوردن موزیکی مناسب انجام داده اند اما برخی دیگر نیازمندند تا هر روز تمرینات تکنیکی را انجام دهند مانند Shura Cherkassky که تمرینات گام و آرپژ را آنهم در تمامی سر کلید ها هر روز انجام میدهد در مقابل Barenboim که خودش بیان میدارد تمریناتی از این قبیل را تنها به مقدار زمانی کمی انجام میدهد.
این مقدار از تمرین بنظر میرسد به توانایی های ذاتی و طبیعی نوازنده بر میگردد که شامل توانایی تمرینات بصورت ذهنی نیز میشود. یکی از تمرینات بسیار مهم برای یک نوازنده تمرینات ذهنی میباشد.
این اختلاف عقیده در نوع تمرین بصورت فیزیکی و ذهنی در بسیاری از پیانیست ها وجود دارد. بسیاری از آنها نمیخواهند این واقعیت را قبول نمایند که بیش از میزان توانشان تمرینات فیزیکی انجام میدهند و این تمرینات جز اینکه وقت آنها را بگیزد ارزش خاصی ندارد.
در طرف دیگر زمان بخاطر سپاری نت و قطعات بستگی زیادی به نوع تمرین شما دارد. برخی از نوازندگان ساعت به تمرین فیزیکی مشغول میشوند زیرا آنان به چیزی تکیه کرده اند که به حافظه عضلانی مشهور است. اما در طرف دیگر برخی از نوازندگان هستند که به سادگی به نت نگاه میکنند و با آنالیز آن در ذهن و بخاطر سپاری نکات مهم ظرف چند دقیقه آنرا اجرا مینمایند و دلیلی هم بر قوی تر بودن این دسته از نوازندگان بر دسته قبلی نیست بلکه آنها تنها با ذکاوتی بیشتر به تمرین میپردازند و بصورتی دیگر آنها تعادلی میان ذهن و عضلاتشان ایجاد میکنند!
مقاله ای از Richard Beauchamp
سخنرانی در کنفرانس BAPAM در شهر ادینبورگ در سال ۱۹۹۹
kheili khoob bood merci
منتظر مقالات تحلیلی شما درباره جشنواره موسیقی فجر هستیم
مقاله ی بسیار مفیدی بود.
ممنون
با پاراگراف آخر این مقاله موافق نیستم و در مقاله- حفظ قطعه برای اجرا- با شناسه:http://www.harmonytalk.com/id/404 نکات مثبت این کار رو بیان کردم.
ممنون
من ۱۱سالمه واز مقالتون خیلی خوشم امد ممنون
ممنون.
مرسی