گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

عشق‌بازی می‌کنم با ˝نام˝ او (۱)

نگاهی به ˝مثنوی در موسیقی دستگاهی˝ اثر حاتم عسگری

پیش از آنکه به بررسی این اثر بپردازیم، لازم است مروری کوتاه بر “مثنوی” و “مثنوی‌خوانی” در موسیقی کلاسیک و ردیفی ایران داشته باشیم. “مثنوی‌”ها، نام گوشه‌هایی هستند که در برخی دستگاه‌ها اجرا می‌شوند و همانطور که از نام آن بر می‌آید، بر روی شعری در قالب مثنوی خوانده می‌شوند. مثنوی اصفهان، مثنوی افشاری (مثنوی پیج) و مثنوی بیات ترک از این دسته‌اند.

بسیاری، موسیقی دستگاهی را همگام و همراه با قالب “غزل” می‌دانند، بدین معنی که ساحت معنایی هر گوشه محدود به یک بیت از غزل است. به عبارت دیگر، همانگونه که در غزل، لزومی ندارد که پیوستگی معنایی و روایی میان ابیات متوالی موجود باشد، در گوشه‌های یک رپرتوار –مثلاً- سازو آواز نیز، لزومی به وجود انسجام پیوستگی موسیقایی نیست. در این بین، هنگامی که پای قالبی مانند «مثنوی» وسط می‌آید که دارای پیوستگی روایی و معنایی وسیع تری ست، گوشه‌ای جدید در ردیف تعریف می‌شود که وظیفهٔ حلّ این مساله را بر عهده می‌گیرد. به همین دلیل، “مثنوی” در ردیف، واجد هیچ گونه خصوصیّت مستقل مُدال نیست و در یک گوشهٔ مثنوی، می‌توانیم توالی گوشه‌های مدال مهم یک دستگاه را بشنویم (در “ساقی‌نامه” نیز چنین است).

در این گونه گوشه‌ها، معمولاً، شاید حتی ناخودآگاه، وظیفهٔ ایجاد این پیوستگی و انسجام در موسیقی (هر چند نسبتاً سطحی)، بر عهدهٔ عناصری غیر از عناصر مدال خواهد بود؛ برای مثال حفظ یک الگوی ریتمیک نسبتاً ثابت و یا استفاده از یک تحریر خاص به عنوان عامل انسجام دهنده (آنگونه که در «مثنوی پیج» افشاری شنیده می‌شود). به عبارت دیگر، عناصر مدال توانایی پدید آوردن حالات گوناگون و پیوستهٔ یک مثنوی را در حیطهٔ یک گوشه ندارند و به سرعت تغییر می‌کنند و آنچه متضمن حفظ وحدت و پیوستگی درونی موسیقی –به تبع قالب شعری همراهی شونده با آن- است، عناصر ذکر شده است. با توجه به آنچه ذکر شد، مثنوی‌ها گوشه‌هایی هستند که به صورت خلاصه‌وار و چالاک و معمولاً با استفاده از برخی عناصر انسجام بخش، شعری در قالب مثنوی را همراهی می‌کنند.


با توجه به آن چه گفته شد، طبیعتاً نمی‌توان به سادگی هرگونه اجرای موسیقی روی یک شعر با قالب مثنوی را “مثنوی” -با معنایی که از آن در ذهن داریم- نامید؛ چه، در این صورت، می‌توانیم بخش‌هایی از “اپرای مولانا” را که روی ابیاتی از مثنوی‌های مولانا اجرا می‌شوند و یا آواز مخالف سه‌گاه “نی حدیث راه پرخون می‌کند” علیرضا قربانی و همایون خرم را نیز “مثنوی”، با معنای ردیفی و موسیقایی سنتی آن، بدانیم.

از این رو، هنگامی که می‌شنویم که اثری با نام “مثنوی” و با نام کامل “مثنوی در موسیقی دستگاهی” منتشر شده که در آن چهارده مثنوی در چهارده آواز و دستگاه مختلف اجرا شده است، می‌توانیم در پی پاسخ به این سوال باشیم که آیا مجری این اثر، که طبعاً با توجه به کیفیت نازل اجرا و سن بالای خواننده و هم چنین اصرار بر اجرای “مثنوی” در تمامی آوازها و دستگاه ها می توان گفت که قرار است این آلبوم یک اثر آموزشی و یا پژوهشی باشد، هدف مشخصی را در ضبط این اثر دنبال کرده است؟

کامیار صلواتی

کامیار صلواتی

متولد ۱۳۶۹، تویسرکان
پژوهشگر حوزه‌ی موسیقی کلاسیک ایرانی و تاریخ معاصر موسیقی در ایران
کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران از دانشگاه تهران

دیدگاه ها ۲

بیشتر بحث شده است