لطفی منصوری (Lotfi Mansouri) کارگردان بزرگ اپرای ایرانی که از سال ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۱ کارگردان اصلی اپرای سانفرانسیسکو (San Francisco Opera) بود، متولد ۱۹۲۹ در تهران است. در زمانی که ترنس مک اووین باز نشستگی خود را اعلام کرد، منصوری کاملا شناخته شده بود. او رئیس کمپانی کانادایی اپرا در تورنو (Toronto) بود. او مدرک تحصیلی داروسازی را از لوس آنجلس دریافت نموده، اما آن را به منظور دنبال کردن تمام وقت اپرا، رها کرد. در ابتدا به عنوان خواننده جوان با صدای تنور (tenor) به همراه UCLA’s Opera Workshop و پس از آن با خود اپرا، ادامه داد.
در اوایل ۱۹۶۲ منصوری به عنوان مدیرکمپانی لوس آنجلس مشغول به کار شد و در پی آن کارگردان صحنه در اپرای زوریخ شد، آدلر به آنجا رفت تا کار او را ببیند و به او پیشنهاد ۶ کارگردانی اپرا در فصلهای سال ۱۹۶۳ را داد.
منصوری بعد از مک اووین، کارگردان و مدیر کل شد و حدود ۶۰ اپرا برای اپرای سانفرانسیسکو (SFO) و بسیاری جاهای دیگر کارگردانی کرد. در ۱۹۷۵ رئیس کمپانی کانادایی اپرا بود و او تحول زیر نویسهای پرده ای (supertitles) را مطرح کرد. احساس او درباره تاثیر زیرنویس بر روی تماشاچی آن بود که آنان رابطه محکمتری با اجرا میتوانند برقرار کنند و این طرح تمام دنیای اپرا را دگرگون کرد!
منصوری اپراهای زیادی را به SFO معرفی کرد که شامل بیشتر اپراهای روسی بود که با رهبری Valery Gergiev اجرا شد و ارتباط محکمی با اپرای کیروف (Kirov Opera) برقرار شد، همچنین اجراهای “Guillaume Tell” روسینی و “I Vespri Siciliani” ساخته وردی از برنامه های مهم او می باشد.
یکی از بزرگترین موفقیتهای منصوری، نظارت و رسیدگی او در بازسازی خانه اپرا بعد از زلزله ۱۹۸۹ بود. بعد از تعطیل کردن آن در پایان فصل پائیزی ۱۹۹۵ برای مدت ۲۱ ماه بازسازی با هزینه US$ 88 میلیون دلار، در ۵ سپتامبر ۱۹۹۷، خانه اپرا مجددا باز گشایی شد که با دادن کنسرتی، این مراسم و هفتاد و پنجمین سالگرد اپرای سن فرنسیسکو را، جشن گرفتند.
ویژگیهای این کنسرت با داشتن مضمونی از گذشته، حال و آینده، بسیار شایسته این مراسم بود. همچنین در طی مراسم تعمیرات ناشی از خرابیهای زلزله لومی پریتای ۱۹۸۹ (Loma Prieta) به چشم می خورد که بر روی تماشاچیان و اجرا کنندگان تاثیر می گذاشت، این خرابه ها و نو سازیها، خانه اپرا ۶۵ ساله را همچنان درخشنده باقی گذاشتند.
دونالد رانیسلز (Donald Runnicles) در سال ۱۹۹۰ به عنوان کارگردان موسیقی و رهبر اپرا SFO برگزیده شد و در ۱۹۹۲ به طور رسمی آغاز به کار کرد.
در نوامبر ۱۹۹۲ منصوری، دیدهای آرام (Pacific Visions) که برنامه ای بلند پروازانه محسوب میشد را طراحی کرد (به منظور ادامه دادن ساخت قطعات موسیقی پر هیجان اپرا از طریق کمیته های جدید و اجرای قطعات غیر معمول).
پاواروتی در هنگام تمرین با لطفی منصوری
بسیاری از قطعات برای اولین بار در دوره لطفی منصوری اجرا شدند که از جمله آنها
مرگ کلینک هوفر (The Death of Klinghoffer)، با
آهنگسازی
جان آدامز در سال ۱۹۹۲ بود.
درباره فعالیتها و دست آوردهای منصوری در طی سالها در SFO، کرونیکل (Chronicle) مطالبی نوشت و از فعالیت های او در راستای جذب مخاطب عادی، یاد کرد.
همزمان با رسیدن به خاتمه فصل ۲۰۰۱ منصوری استعفای خود را بعد از چهارده فصل در SFO و ۵۰ سال در اپرای جهانی، اعلام کرد.
جالب بود.برای اولین باراست که نام ایشون رو می شنوم…لطفا ادامه بدید.ممنون.
salam mamnoon asalan etlati darbarye ishon nadashtam
khyeli mamnoon….
زیبا و دلنشین بود ….
من سالهاست که استاد منصوری را میشناسم،البته تنها از طریق کارهایشان.
وب سایت ایشان هم گویا از کار افتاده است
به هر حال هر جا که باشند خوش باشند سلام من بر ایشان.