در اوایل دهۀ نود، آقای بهداد بابایی هم با من تماس گرفتند و گفتند در این پروژه دارند کارهایی انجام میدهند و قرار بوده که این ردیف را اجرا کنند. دوست مشترکی گفته بودند که چون من (اسعدی) هم در این زمینهها علاقه دارم کار مشترک در این زمینه انجام دهیم و چند جلسهای ما با هم رفتیم و آمدیم. پس از چهار پنج جلسه به ایشان گفتم این پروژه خیلی سنگین است و به این سادگی نیست؛ دقت بیشتری میخواهد و باید ملایمتر پیش برویم و پس از مدتی گفتم فعلاً به دلیل مشغلههای کاری نمیتوانم ادامه دهم، مگر آنکه یک سال فرصت مطالعاتی داشته باشم و همۀ کارهایم را تعطیل کنم و بر این مجموعه متمرکز شوم، ببینیم میشود یا نه و این کار را ادامه ندادم. آقای بابایی هم داشتند قسمتهایی از این ردیف را اجرا میکردند ولی هنوز منتشر نکردهاند.
بههرحال، اینکه افراد مختلف روی این نتنوشتههای هدایت کار کنند خیلی ارزشمند است و منافاتی با هم ندارد، کمااینکه چهار پنج پایاننامۀ فوق لیسانس دربارۀ این ردیف نوشته شده است. دستگاه شور این ردیف چندین سال پیش در دانشگاه هنر بهعنوان پایاننامۀ نوازندگی ساز ایرانی در دانشگاه هنر ارائه شد؛ در پایاننامۀ دیگری در دانشگاه هنر قسمتهایی از دستگاه نوای این ردیف با ردیف میرزاعبدالله روایت نورعلی برومند و ردیف آقاحسینقلی مقایسه شد؛ در دانشگاه تهران سه چهار پایاننامه دراینباره بود: دربارۀ دستگاه ماهور، آواز اصفهان و دستگاه همایون این ردیف کار کردند که بد نیست به آنها هم توجه شود.
اما به نکتۀ دیگری دربارۀ نتنویسی و تفسیر اشاره کنم: وضعیت ردیف نگاشتۀ مهدیقلی هدایت در تاریخ موسیقی ایران وضعیت منحصربهفردی است. علاوه بر آنکه قدیمیترین منبع کامل موجود است_ که این خود خیلی مهم است_ ویژگیهای مهم دیگر ی هم دارد: یکی از ویژگیهای مهم دیگرش این است که توسط دو نفری روایت شده که برجستهترین افراد زمانه بودهاند و شاید قرنها قبل و بعد امثال ایشان نبوده است. من خودم فکر میکنم پس از فارابی و قطبالدین شیرازی، مهدیقلی هدایت یکی از بزرگترین دانشمندان جامعالعلوم موسیقیشناس در تاریخ ایران بوده است؛ یعنی دقتی که دارد فقط در فارابی و قطبالدین دیدهام، و حتی در صفیالدین هم نه و دو نفر خیلی خیلی دقیق و برجسته این کار را کردهاند. مهدیقلی هدایت با آراء هِلمهُلتْز در فیزیک صوت آشنایی داشته؛ موسیقی غربی را میشناخته؛ موسیقی ایرانی را میشناخته.
برعکس اینکه برخی فکر میکنند موسیقیدان نبوده، برعکس، ایشان موسیقیدان بوده است. ایشان به گفتۀ آقای حسن مشحون هم سهتار میزده هم ظاهراً با ساز غربی آشنایی داشته است، چون اگر کسی ساز غربی (مثل پیانو یا ویلن) نزده باشد، غیرممکن است بتواند اینطوری نت بنویسد. مقداری از مشکلات نتنویسیاش مشکل تفسیر است. ما همین الآن یک متن تاریخی قدیمی را جلویمان بگذارند شاید از خیلی از کلماتش سر در نیاوریم.
۱ نظر