گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

ریچارد اشتراوس (۳)

استرائوس برای آنکه بدرو از سیاست باقی بماند تصمیم داشت موقعیت خود را در این پست (رئیس مرکز فرهنگ و موسیقی آلمان)حفظ کند، تصمیمی بخاطر آن بسیار سرزنش شد. زمانی که در این پست بود “المپیک هامن” (Olympische Hymne) را برای المپیک تابستانی ۱۹۳۶ نوشت و توانست با چندین سرباز آلمانی ارتباط دوستانه ای برقرار کند. در حقیقت قصد اصلی او حفاظت از جان عروسش آلیس، بود (شخصی که یهودی و تحت تعقیب گشتاپو بود) در سال ۱۹۳۵ استرائوس به دلیل آنکه از حذف برنامه اجرای اپرای دوست یهودیش استفان زویک امتناع نمود، مجبور به استعفا از “مرکز فرهنگ و موسیقی آلمان” شد. وی به زویگ نامه ای حمایت آمیز نوشت و به نازیها توهین فراوان کرد که این نامه توسط گشتاپو از بین رفت.

تصمیم وی در تولید اپرای تک نفره “فردنستاگ” در سال ۱۹۳۶ در زمان جنگ، به ویژه به عنوان سرودی برای صلح و در زمانی که همه خود را برای جنگ آماده کرده بودند به عنوان حرکتی شجاعانه یاد می شود.

با تضاد بین آزادی و اسارت، جنگ و صلح، نور و تاریکی، این فکر از نظر بسیاری به فیدلو (Fidelio) تشبیه شد. این اپرا کمی پس از وقفه در جنگ در سال ۱۹۳۹ توقیف شد.

عروس وی آلیس در سال ۱۹۳۸ دستگیر شد، استرائوس سعی کرد با برلین ارتباط برقرار کند تا بتواند او را نجات دهد، او همچنین سعی کرد از موقعیت خود برای حفظ جان دوستان و همکاران یهودی خود استفاده کند. متاسفانه اشتراووس هیچ نوشته و اثر ضبط شده ای از خود مبنی بر تنفرش از نازی ها به جا نگذاشته. در سال ۱۹۴۲ استرائوس به همراه خانواده اش از گارمیش (Garmisch) به وین نقل مکان کرد (جایی که آلیس و فرزندانش در آنجا در امان باشند.) متاسفانه استرائوس نمی توانست به طور کامل از خانواده یهودی خود محافظت کند و در اوایل سالهای ۱۹۴۴ زمانی که اشترائوس در کنار خانواده اش نبود آلیس و پسرش توسط گشتاپو ربوده شدند و دو شب در زندان ماندند.

تنها دخالت شخصی خود اشترائوس باعث آزادی آنان شد و آنان را به گارمیش باز گرداند که در پایان جنگ به نوعی در خانه زندانی بودند. اشترائوس آهنگ متامورفوزن (Metamorphosen) را برای ۲۳ ساز زهی (۱۰ ویولن، ۵ ویولا، ۵ ویولنسل و ۳ کنترباس) در سال ۱۹۴۵ کامل کرد. این اثر را اشترائوس به نشانه عزاداری و اندوهش از بمباران عمارت اپرای محبوبش “هوفت تئاتر” در مونیخ، نوشت. در آوریل ۱۹۴۵ اشترائوس توسط سربازان امریکایی در گارمیش دستگیر شد!

او به ستوان آمریکایی میلتون ویس (Lieutenant Milton Weiss) گفت: “من ریچارد اشترائوس، ْآهنگساز شوالیه گل رُز و سالمون هستم.” و س بر حسب تصادف خود نیز موسیقیدان بود و سرش را به نشان تایید پائین انداخت! افسر امریکایی که او نیز موسیقیدان بود اشترائوس را در مکانی امن و تحت حمایت خودش قرار داد.

اشتراوس در سال ۱۹۴۸ آخرین اثر خود را نوشت؛ “آخرین چهار شعر” برای صدای سوپرانو و ارکستر. برای این نقش سوپرانو کریستن فلاگستاد (Kirsten Flagstad) را در ذهن داشت. کریستن آنرا برای اولین بار اجرا کرد و ضبط شد اما کیفیت ضبط خیلی پائینی دارد. از بهترین اشعار وی می توان Zueignung ، Cäcilie، Morgen و Allerseelen را نام برد.

اگرچه در مقایسه با آهنگسازان جوانتر آثار ریچارد اشترائوس ممکن است قدیمی و غیر متداول به نظر آید اما همچنان اشعار و آهنگهای او در دید تماشاگران و اجرا کنندگان، محبوب و مشهور است. اشترائوس در سال ۱۹۴۷ گفته: “ممکن است من آهنگساز درجه یک نباشم، اما آهنگساز رده اول درجه دوم هستم!” ریچارد جرج اشترائوس در ۸ سپتامبر ۱۹۴۹ در گارمیش آلمان در سن ۸۵ سالگی درگذشت. جرج سولتی (Georg Solti) که جشن تولد ۸۵ سالگی استرائوس را برگزار کرده بود در طی مراسم تدفین او، ارکستر را نیز رهبری کرد.

گفتگوی هارمونیک

گفتگوی هارمونیک

مجله آنلاین «گفتگوی هارمونیک» در سال ۱۳۸۲، به عنوان اولین وبلاگ تخصصی و مستقل موسیقی آغاز به کار کرد. وب سایت «گفتگوی هارمونیک»، امروز قدیمی ترین مجله آنلاین موسیقی فارسی محسوب می شود که به صورت روزانه به روزرسانی می شود.

۱ نظر

بیشتر بحث شده است