گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

مسئولیت هوشنگ ظریف بودن!

هوشنگ ظریف (۱۳۱۷ – ۱۳۹۸) تصویر از امیر امیری (خبرگزاری تسنیم)

یادداشتی به بهانۀ درگذشت هوشنگ ظریف

روی هنر حساب کردن، استفاده کردن، انتظار تشویق و تقدیر داشتن، این‌ها خصایص کسانی است که به هنرمندی تظاهر می‌کنند و هنرمند‌ واقعی نیستند.

ابوالحسن صبا

درباره جایگاه هوشنگ ظریف نیاز به هیچ مقدمه‌ای نیست. به‌قدری منش و شخصیت او در میان اهالی موسیقی شناخته شده است که تنها نامش به‌خودی‌خود سمبل و الگوی جوانان است. «هوشنگ ظریف شدن» رویای بسیاری از جوانانی است که به دنیای حرفه‌ای موسیقی وارد می‌شوند و عموماً با این حسرت بازنشسته.

نیکوست که در یادبود هوشنگ ظریف، پنجره‌ای به شناخت این چهرۀ محبوب و محجوب موسیقی معاصر ایران بگشاییم و به قامت بلند او نظر افکنیم.

در دهه‌های ۴۰ و ۵۰، هوشنگ ظریف در تارنوازی شخصیتی بی‌بدیل بود، چرا که تمام خصوصیت‌هایی که باب طبع اهالی موسیقی در آن روزگار بود، در هنر پنجه‌های او شنیده می شد. تارنوازی ظریف در سونوریته تحت‌تأثیر سه نوازندۀ محبوب آن دوره بود، فرهنگ شریف، لطف‌الله مجد و جلیل شهناز. در جمله‌پردازی و طراحی جملات آوازی تحت‌تأثیر موسی معروفی، استاد تارش و تا حدی فرهنگ شریف بود. اما در استفاده از امکانات تکنیکی تار تحت‌تأثیر علی‌نقی وزیری بود و در آن زمان برجسته‌ترین مجری آثار وزیری و البته امروز نیز همچنان مهم‌ترین راوی آثار اوست. در کنار تمام این خصوصیات، او کاملاً مسلط به تئوری موسیقی و توانایی دشیفراژ و گروه‌نوازی بود.

با اینکه تارنوازی ظریف تا حد بسیار زیادی وام‌دار استادان معاصرش بوده، ولی ترکیب دل‌پذیری که از سبک‌های مختلف در نوازندگی او وجود داشت، ظریف را به امضایی شخصی رسانده بود که امروز هم مروجان و هواخواهانی دارد.

با تمام این اوصاف، ظریف خود چندان تمایلی به دیده شدن نداشت و در تمام عمر به‌دور از خودنمایی در موسیقی ایران کوشش کرد و مانند تمام اعضای ارکستر سازهای ملّی سازمان فرهنگ و هنر به سرپرستی فرامرز پایور، بی‌حاشیه و محجوب، با ساز و هنر خود به اهالی موسیقی ایران خدمت کرد. این خصوصیت‌ها کم‌وبیش در دیگر همکاران ظریف در ارکستر نام‌برده قابل شناسایی است، ولی در کنار این محاسن او ویژگی هایی دارد که در هم‌قطارانش یا نیست و یا کم‌رنگ است.

او در طول بیش از نیم‌قرن فعالیت، همواره معتمد و پشتیبان اهالی موسیقی بود و از تمام آزمون‌های معرفتی این حوزه پرحاشیه و پرگیرودار سربلند خارج شد.

تمامِ بزرگیِ نام ظریف از همین‌جاست؛ او به‌راستی در سلکِ درویشی بود البته نه چون جامه‌سپیدان دل‌سیاه در ظاهر، بلکه در باطنِ او افتادگی و تواضع خانه کرده بود. وی ظریف‌بین، بذله‌گو و مردم‌دار بود؛ هیچ‌گاه از توانایی‌های چشمگیر تکنیکی‌اش برای مسحور کردن عوام بهره نبرد. گفتار، کردار، ظاهر و باطن او همواره آراسته و در تکریمِ خلق بود.

نقش هوشنگ ظریف در شکل گرفتن یک معیار بنیادی در نوازندگی نسل جدید تارنوازان، بدون یک‌دست شدن یا حتی زایل شدن لحن‌های شخصی، در تاریخ تدریس موسیقی ایران یگانه و بی‌مانند است. به قول یکی از استادان بزرگ تار، آن‌هایی که شاگرد ظریف هم نبودند تحت‌تأثیر استاندارد تدریس او قرار داشتند و همگی کمینه‌ای از این اسلوب را آموختند و البته شاگردان هوشنگ ظریف بارها دربارۀ نقش معنوی و علمی او در تدریس موسیقی و حمایت او گفته و نوشته‌اند.

به‌راستی مسئولیت «هوشنگ ظریف بودن» در طول نیم‌قرن بر دوش هر انسانی سنگینی می‌کرد، ولی ظریف حتی بر این نگرانی هم فائق و آسوده‌خاطر بود چون مقام او خالی از منیت بود و این رمز بی‌نیازی اش بود.


در این بازار اگر سودی‌ست با درویش خرسند است

خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی

راهش پررهرو باد.


مجله هنر موسیقی شماره ۱۷۹

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد متولد ۱۳۶۰ تهران
نوازنده تار و سه تار، خواننده آواز اپراتیک و سردبیر مجله گفتگوی هارمونیک
لیسانس تار از کنسرواتوار تهران و فوق لیسانس اتنوموزیکولوژی از دانشکده فارابی دانشگاه هنر تهران

۱ نظر

بیشتر بحث شده است