ویکتوریا مولووا، ویولن نواز روسی، متولد بیست وهفتم نوامبر ۱۹۵۹، نواختن ویولن را در مدرسه مرکزی مسکو آغاز کرد و در کنسرواتوار مسکو ادامه داد. نبوغ عجیبش موقعی جلب توجه جهانیان کرد که در سال ۱۹۸۰ جایزه اول مسابقات سیبلیوس را برد در هلسینکی و دو سال بعد مدال طلای مسابقات چایکوفسکی را به دست آورد. از آن وقت تا حال، با بهترین ارکسترها و رهبران جهان برنامه داشته و بسیاری دیگر از فستیوالهای بینالمللی را فتح کرده است. ویکتوریا بر گستره وسیعی از دورانهای موسیقی تسلط دارد، از باروک تا معاصر.
علاقهای که مولووا به اجراهای اصیل دارد باعث شده با بیشتر ارکسترها و آنسامبلهای اوریجینال همکاری کند، از قبیل ارکستر عصر روشنگری (۱)، ارکستر جیاردینو آرمونیکو، ارکستر باروک ونیز، و ارکستر رومانتیک و انقلابی.
ویکتوریا با اوتاویو دانتونه، هارپسیکورد نواز همکاری نزدیک دارد و اغلب تورهایش به اتفاق اوست. همین همکاری بود که منقدان، از جمله تیم اشلی در گاردین، نوشتند در موردش: یکی از زیباترین تجربهها این است که باخ را با اجرای مولووا بشنوید… راست میگویند، ضبط اخیر او از سوناتها و پارتیتاهای باخ برای ویولن از بهترین کارهای ویکتوریا به شمار است. این ضبط از منتقدان سراسر جهان، درجه پنج ستاره گرفته و مولووا را به فکر انداخته، رسیتالهایی از آثار باخ در همه دنیا برگذارد، ولو چند فصل طول بکشد.
اولین باری که خطر کرد ورود به موسیقی معاصر را، سال ۲۰۰۰ بود که آلبومی تولید کرد با عنوان “نگاهی از ورای شیشه” که در آن چند کار جاز و پاپ از ماتیو بارلی اجرا کرد که برای ویولن سولو همراه با گروه تنظیم شده بود. این تجربه ادامه دارد و هم اکنون کاری در دست دارد با نام “دخترک دهاتی” که باز هم اثری است از بارلی، شوربایی از کلاسیک، کولی و جاز.
مولووا اخیرا به اجرای یک سری موسیقی مجلسی دعوت شده به عنوان نوازنده اول در مرکز موسیقی کرانه جنوبی لندن. سرپرست این مرکز، مارشال مارکوس میگوید ویکتوریا ویرتوئوزی بزرگ است با شهامت کافی برای تجربه کارهای جدید. این فصل، مولووا با خانه کنسرت وین همکاری دارد به عنوان هنرمند مهمان و فصل آتی با ارکستر سنفونیک لندن کنسرتهایی در مرکز باربیکان لندن و سن لوک خواهد داشت.
مولووا در رسیتالهایش بیشتر با کاتیا لابک کار میکند. اخیرا هم با پیانو نواز، کریستیان بزیدنو آثاری از شوبرت و بتهوون نواخته و سوناتهای بتهوون را ضبط کرده است. دیسکهای عدیده که برای کمپانی فیلیپس ضبط کرده، جوایزی برایش به ارمغان آورده است. در سال ۲۰۰۵ به همکاری با شرکت اونیکس رو آورد و ضبط کنسرتوهای ویوالدی با جیاردینو آرمونیکو به رهبری جیووانی آنتونینی جایزه دیاپازون طلایی سال ۲۰۰۵ را نصیبش کرد. سایر کارهای ضبط شده مولووا مشتمل است بر اوکتت شوبرت، سوناتهای باخ برای ویولن و کلاوسن (۲) و شش سونات و پارتیتای باخ.
ویکتوریا مولووا بیشتر با دو ویولن مینوازد: استرادیواری ژول فالک ۱۷۲۳ یا گوادنینی ۱۷۵۰.
مولووا اخیر، بعد از انتشار فوق موفق سی.دی سوناتها و پارتیتاهای باخ، پنج لم برای اجرای بهتر این شش اثر پیشنهاد کرده که در مجله استرینگز چاپ شده است. در شمارههای آینده ترجمه این لمها تقدیم خوانندگان گفتگوی هارمونیک (۴) خواهد شد.
بشنوید ساراباند را از پارتیتای دوم باخ با اجرای مولووا
که
با ویولن گواداگنینی ۱۷۵۰ نواخته و ضبط شده، با سیمهای زهی (رودهای)، آرشه باروک ساخت والتر باربیرو، و با لای ۴۱۵ هرتز (۳).
توضیح:
توضیح (۱) عصر روشنگری به دورهای از سده هجدهم گفته میشود که در اروپا حرکتی براه افتاد توسط منورالفکران، که بر عقلانیت بشر و علم تاکید داشت.
توضیح (۲) خواننده باید توجه داشته باشد کلاوسن، هارپسیکورد و چمبالو هر سه یک ساز هستند، به سه زبان. این ساز سلف پیانوی امروزی است که ابتدا نام طولانی “گراوی چمبالو کول پیانو فورته” را یدک میکشید، یعنی چمبالویی که قادر است صداهای پیانو (آرام) و فورته (قوی) را اجرا کند! و بعد به پیانو فورته و بعد تر به پیانو خلاصه شد.
توضیح (۳) سیم دوم ویولن باید لا کوک شود. به طور طبیعی و قبل از پیوند موسیقی با فیزیک صوت، نت لا ۴۳۵ هرتز فرکانس داشت. بعد برای آسانی محاسبات فیزیک، فرکانس قراردادی لا روی ۴۴۰ هرتز تثبیت شد. اما مولووا ترجیح میدهد در نواختن سوناتها و پارتیتاهای باخ لا را بمتر کوک کند.
توضیح (۴) خواننده ادیب و دقیق ایراد خواهد کرد که املای “گفت وگو” به شکل چسبیده صحیح نیست. لازم دیدم توضیح دهم، گفتگوی هارمونیک با همین املا حالت آرم این نشریه را پیدا کرده و بیشتر باید به شکل یک لوگو و طرح گرافیکی به آن نگاه کرد. این بنده اطلاعی ناچیز از ادب فارسی دارد، ولی ناگزیر است برای هماهنگی با این آرم گفتگو بنویسد جایی که اسم مجله مراد است. امید است خواننده دانشمند مجله عذرم را بپذیرد.
می بینم که هارمونی تاک به ویولن تاک تبدیل شده! از نظر من که ویولن می زنم خوبه، بقیه نوازنده ها چی می گن، نمی دونم!
تورو خدا به این مترجمتون بگین گوادنینی و گوارنری رو درست بنویسه! تو مقاله دیشبی هم (وادیم رپین) غلط نوشته شده، لااقل یه بار مقاله رو نگاه کنین! تا حالا بارها ایم مسئله رو خواننده ها گفتن و شما باز هم بی توجهی می کنین!!!!!!!!!!!!!!
لابد این یکی هم یهودی
رهای گرامی
من “مترجمشون” نیستم، گاهی مطلبی قلم می زنم برای این نشریه وزین. در ولایتی که من سکنی دارم گواداگنینی می گویند این ویولن را، اگر در فارسی گوادنینی گفته می شود، عذرخواهی می کنم و ممنونم از تذکر سرکار عالی. خیلی دوست دارم تلفظها آن طوری نوشته شود که در فارسی معمول است، چنان که دو سه سال پیش در مورد تلفظ جاز نوشتم که نباید جز، به فتح جیم، گفته شود.
املای لاتینی اسم این ویولن هم چنین است:
Guadagnini
این از گواداگنینی یا گوادنینی… اما متوجه نشدم گوارنری کجای مطلبم بود. یک چیز دیگر را هم نفهمیدم راستش، این همه غیظ و تخفیف برای چه؟ کمی با محبت و مهر به هم یاد بدهیم زودتر یاد می گیریم… باور کنید.
با تشکر، ببخشید من فکر کردم این نوشته را هم باز مترجم سایت ترجمه کرده و متوجه اسم شما(فاریا) نشدم. به هر حال اسم گوارنری در مقاله وادیم رپین نیز به اشتباه به فارسی برگردانده شده.با تشکر
۲۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ merci
با تشکر از مترجم محترم
پیشنهاد می کنم متون پس از ترجمه بازنویسی شوند . نارسایی هایی در متون ترجمه شده دیده می شود که با بازنویسی و روان کردن نوشتار می توان تا حدود زیادی به خوانش متن کمک کرد.
با سپاس از هارمونی تاک که نوازنده های زیادی را در طول سال ها معرفی کرده است .
ممنون از مطلب قشنگ شما منظر مطالب بعدی آقای پیربازاری هستیم.
یه سوال تو همون رهایی هستی که تو فیلم سوپر استار ویلن میزنی یه ان یادم افتاد این اسم کجا شنیدم یاد انجا افتادم البته یادم که در انتهای فیلم نوشته بود که ویلن طبق معمول میثم مروستی
ولی برام جالب بود که این اسم انجا شنیده بودم
اجراهای مولوا از باخ بسیار زیباست به همه توصیه می کنم این اجراها را بشنوند.