این پرسش در واقع نقطه ضعفی است که کاکسون همواره به آن اشاره می کند. «مشکلی که از نظر من وجود دارد این است که همیشه باید موسیقی را در دسته و کلمه ها خلاصه کنیم و واژه ها به داستان های خود نیازمندند که حاصل کنار هم گذاشتن این گونه تاریخچه ها هستند. در حال که داستان ما فقط درباره چهار نفر است که در یک استودیو هستند.»
تابستان گذشته دومین آلبوم گروه About به نام Start and Complete در یکی از معروف ترین استودیو ها ضبط شد استودیوی شماره ۲ در اَبی رود (Abbey Road)؛ جایی که بهترین آلبوم های گروه بیتلز تولید شدند!
گروه About یک بار دیگر کل آلبوم خود را در یک روز ضبط کرد. کاکسون می گوید این بار همگی تحت تأثیر تازگی و طراوت آثار پاپی که در دهه شصت در این مکان ضبط شده بودند، بودیم؛ هیوارد نیز از «اکوی طلایی» که معماری این استودیو ایجاد می کند خوشش آمده بود.
اما تیلور می گوید که «من هنوز هم عادت داشتم که روی صندلی پشت کامپیوتر بنشینم و با همکارم در حالیکه کیبوردش را بر روی پایش می گذاشت تِرک ها را یکی یکی بسازیم اما برای ضبط این اثر در معروف ترین استودیوی دنیا بودیم و و هیچکس نمی دانست که می خواهیم چه کار کنیم. همه هدفون بر روی گوششان بود و یکدیگر را نمی دیدیم.» او لبخند زیرکانه ای می زند و ادامه می دهد که «این گونه ضبط کردن کمی دیوانه وار است.»
اما آلبوم Start and Complete علیرغم دیوانه وار بودنش رک و راست است. آهنگ های کوتاه تر به خاطر فانک ملایم، زمینه الکترونیکی و ضربه های درام جذاب تر هستند. تیلور بر این باور است که این آلبوم نسبت به تمام کارهایی که در چند وقت اخیر در ساختشان درگیر بوده است نرمال تر است اما این حقیقت به هیچ رو از ارزش فرایند تولید این اثر نمی کاهد.
تیلور در توصیف همکاری با توماس در پارت های پیانو می گوید: «آخرین ساعت کار ضبط شگفت انگیز ترین ساعت های زندگی من بودند.»
فقط دو روز پس از آن تجربه به یاد ماندنی، گروه About در فستیوال ۲۰۱۰ گلستونبری در کافه ای کوچک به اجرا پرداخت. توماس با شوخ طبعی می گوید که استودیوی ابی رود جای خوبی برای تمرین بود. هیوارد هم به خاطر می آورد که بوی سوسیس هوا را پر کرده بود و اینکه آن ها پس از the Members بر روی صحنه رفتند.
تیلور هم به خاطر می آورد «تماشاچیان مدام در حال آمدن و رفتن بودند اما در بین آن ها کسانی هم بودند که در اجرا و در نحوه برقراری ارتباط نوازنده ها با یکدیگر و نحوه پیشرفت کار غرق شده بودند». همین برای او کافی بوده است و کاکسون نیز با او هم عقیده است.
کاکسون می گوید «مهم نیست که شما، من یا هر کس دیگری چه فکری می کنیم.» او که انگار سرانجام به مانیفست خود دست یافته است ادامه می دهد که «تنها چیزی که اهمیت دارد نواختن بخشی از آهنگ است که مربوط به شما می شود، همین و بس!» همگی به یکدیگر نگاه می کنند، سرشان را تکان می دهند و بداهه نوازی کامل می شود.
به راستی که ویلیون نواز و سازندهء آثار ویلیونی همچون نیکولو پاگانینی در طول تاریخ وجود نداشته است من بعد از ظهرها وقتی که به کنسرتو ویلون های وی گوش می دهم مجذوب قطعالت زیبای آنها می شوم