خادمی: به نظر میرسد از زمانی که شما رهبر ارکستر رادیو و تلویزیون شدید تا آن زمان از هنرمندانی مانند آقای لطفی و آقای علیزاده استفاده نشده بود اما شما این هنرمندان را دعوت به کار کردید و از پتاسیل های آنها استفاده کردید. این به سیاستهای شما بود یا آقای ابتهاج؟
– این سیاست مربوط به آقای ابتهاج میشد. من از آقای علیزاده و آقای لطفی چند کار دیده بودم و یک کار هم بیشتر با هر دوی این هنرمندان نداشته ام، “داروگ” که تنظیم تصنیفی از آقای لطفی بود که آقای شجریان خواند و یک اثر “چهارگاه” که ساخته آقای علیزاده بود و من تنظیم کردم. این هنرمندان بیشتر در گروه موسیقی عارف و شیدا بودند و زیاد وابسته به گروه رادیو و تلویزیون نبودند.
خادمی: وقتی آقای ابتهاج به شما چنین هنرمندانی را معرفی و یا به قولی سفارش می کردند، واکنش شما چگونه بود؟
– من در آن زمان به بسیاری از افراد مانند یوسف زمانی و اکبرپور و صالحی که بهشان میدان داده نمیشد، بها دادم. من به افرادی که شوق داشتند اهمیت میدادم . فقط آقای ابتهاج در مورد آقای لطفی قطعهای «بمیرد بمیرد» را پیشنهاد کرد و گفتند که رهبری کنید که این قطعه توسط خانم مرضیه اجرا شد و آقای جواد معروفی آن را تنظیم کرده بودند.
پورقناد: تصنیف “به یاد عارف” توسط شما تنظیم شد یا رهبری؟
– این کار توسط آقای معروفی تنظیم شده است و گمان می کنم من رهبر آن بودم، من تصنیف “داروگ” را برای آقای لطفی تنظیم کردم، همچنین یک کار را هم برای شب عید تنظیم کردم؛ البته یک کار دیگر وجود داشت که کامل نشد.
پورقناد: آیا اجرای صحنهای هم با ارکستر رادیو و تلویزیون ملی ایران داشتید؟
– بله من اجرای صحنهای زیادی داشتم. همچنین با آقای شجریان هم برنامه اجرا کردهایم که همان اثر چهارگاه بود که سولیست ویولون آن آقای شجاع الدین لشکرلو بودند. در حقیقت ارکستر رادیو و تلویزیون را برای کنسرتم آماده کردم که کنسرتهای بزرگ و باشکوهی بود.
پورقناد: چقدر ضبط تلویزیونی داشتید؟
– بیشتر ضبطهای ما پلی بک (play back) بود؛ من مخالفت کردم و گفتم دوست ندارم ادای خودم را دربیاورم! ما اجراهای متنوعی داشتیم ولی خیلی از آنها را ندارم. آن زمان صداخانه و کتابخانه آنجا در دست من بود و من به همه کپی میدادم اما هیچوقت برای خودم نمیگرفتم! در اجراها همه از کار کپی میگرفتند ولی تنها کسی که کپی نمیگرفت، من بودم. چون در آن زمان نیازی به این کار نمیدیدم.
پورقناد: ارکستر فارابی آقای حنانه توسط چه کسی تعطیل شد؟
– ارکسترها با هم ادغام شدند و هر سه ارکستر یکی شد. ارکستر فارابی را دقیق نمیدانم چون در این ارکستر من نه نوازنده و نه آهنگساز بودم. بعدها کارهایی که در آن کنسرت نوشته شده بود را خانم حنانه به من دادند و ما از آنها برای تشکیل ارکستر ملی استفاده کردیم و چند تا از کارهای آقای حنانه مانند طوفان، به یاد صیاد، بازا نگارا، مادر و… را اجرا کردیم.
پیش از انقلاب هم آقای حنانه به من آثاری داده بودند از خودشان که رهبری کردم.
۱ نظر