گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

طراحی و توسعه تیونر برای موسیقی کلاسیک ایرانی (۳)

۲-۱- کارکرد درجات

هر دستگاه یا آواز، به‌عنوان یک چرخه چندمقامی عمل می‌کند که با مقام اصلی در درآمد آغاز می‌شود، سپس به‌سوی سایر مقام‌های فرعی و اصلی پیش می‌رود، و گاه شامل مقام‌های گذار نیز می‌شود. مقام‌های گذار ساختار فاصله‌ای یک مقام را به منطقه صوتی جدیدی منتقل می‌کنند و بدین‌ترتیب به چرخه، تنوع و عمق می‌بخشند. برای حفظ انسجام، فرود (الگوهای انتهایی مقام) به‌عنوان حلقه‌های پیوند مقامی عمل کرده و جریان مقام را به مقام مبنا بازمی‌گردانند.

موسیقی کلاسیک ایرانی پنج نقش عملکردی برای درجات هر مقام در نظر می‌گیرد:

  • شاهد: درجه مرکزی برای حرکت‌های ملودیک که معمولاً تاکید بیشتری روی آن می­‌شود.
  • خاتمه: درجه پایانی که نقش اساسی در ایجاد حس پایان‌ دارد.
  • ایست موقت: درجه‌ای که در پایان‌های ناتمام جمله‌ها استفاده می‌شود.
  • متغیر: درجه‌ای که بسته به جهت حرکت ملودی، می‌تواند تغییرات ریزپرده­ای داشته باشد.
  • آغاز: درجه‌ای که جمله یا مقام با آن شروع می‌شود، ولی انعطاف‌پذیری محدودی دارد.

۲-۲- دسته­‌بندی گوشه‌ها (شعاری، ۱۳۹۹)

مسعود شعاری (۱۳۹۹) گوشه‌ها را در دو سطح دسته‌بندی می­کند که در جدول ۱ خلاصه شده‌اند. در سطح اول، گوشه‌ها به دسته اصلی و فرعی تقسیم می‌شوند. گوشه اصلی نمایانگر مقام‌های اصلی در یک دستگاه است و با سه ویژگی کلیدی شناخته می‌شود:

  • وجود درجه شاهد و درجات مرکزی
  • درجات ایست یا خاتمه مشخص
  • گستره صوتی که هویت مقامی گوشه را تعریف می‌کند

گوشه‌های فرعی معمولاً از نظر فرم ملودیک یا ریتمیک متمایز هستند یا نقشی رابط برای پیوند دو گوشه اصلی ایفا می‌کنند.

       
  • فواصل و کوک در نظام دستگاهی موسیقی ایرانی

این بخش مروری است بر نظام‌های کوک ارائه‌شده توسط مجید کیانی، هرمز فرهت و داریوش طلایی، در کنار نظام اعتدال مساوی ۲۴ ربع پرده‌ای علی‌نقی وزیری. با بهره‌گیری از دیدگاه‌های کهن و معاصر، نه فاصله اصلی را می­توان برای موسیقی ایرانی در نظر گرفت:

۱. ربع‌پرده: ربع‌پرده‌ها یکی از ارکان اصلی نظام ۲۴ ربع پرده‌ای اعتدال مساوی وزیری‌اند، که اکتاو را به ۲۴ ربع پرده مساوی (هرکدام ۵۰ سنت) تقسیم می‌کند. این فاصله در نظام­های دیگر کوک به طور دقیق ربع پرده نیست. به جز در موارد خاص مانند تزیین‌­ها یا تریل­‌ها، این فاصله به تنهایی در روند ملودی استفاده نمی‌­شود.

۲. دوم کوچک (بقیه): دوم کوچک در موسیقی ایرانی، معادل نیم‌پرده در موسیقی غربی (۱۰۰ سنت) است و به‌طور معمول در بازه‌ای بین ۸۰ تا ۱۲۰ سنت نوسان دارد. این تفاوت‌ها بازتاب‌دهنده ساختار مقامی و نیازهای خاص هر مقام هستند (طلایی، ۱۳۷۲). معمول­ترین اندازه برای این فاصله، ۹۰ سنت است.

۳. مجنب نوع اول (کوچک): فاصله‌ای که معمولاً کمتر از ۱۵۰ سنت است. اندازه دقیق آن بستگی به نظام کوک مورد استفاده دارد.

۴. مجنب نوع دوم (بزرگ): اندکی بزرگ‌تر از مجنب نوع اول اما کوچک‌تر از دوم بزرگ است. در دانگ­‌های موسیقی ایرانی، اغلب این فاصله در پی مجنب نوع اول (کوچک) ظاهر می­شود.

۵. دوم بزرگ (طنینی): در حالی که دوم بزرگ در نظام اعتدال مساوی غربی دقیقاً ۲۰۰ سنت است، این فاصله در موسیقی ایرانی متغیر است و مقادیری میان ۱۸۰ تا ۲۲۰ سنت پیشنهاد شده است. نظریه‌پردازان فیثاغورثی مقدار ۲۰۳.۹۱ سنت را مناسب می‌دانند.

  1. طنینی نوع دوم (بیش‌­طنینی): یک طنینی دیگر نیز در موسیقی ایرانی وجود دارد که اندازه آن در حدود ۲۱۱ تا ۲۴۰ سنت متغیر است. برخی این فاصله را حتی تا حدود ۲۷۰ سنت دانسته­ و آن را «بیش­طنینی» یا «دوم اضافی» (Plus) نامیده‌­اند.

علی علیزاده

۱ نظر

بیشتر بحث شده است